افیلیت-مارکتینگ-affiliate-marketing-چیست؟مثال-واقعی

افیلیت مارکتینگ (affiliate marketing) چیست؟+مثال واقعی

اقتصاد اشتراکی موضوعی است که جامعه امروزی به سمتش می‌رود، در سال 2015 افیلیت مارکتینگ یا همکاری در فروش با شرکت‌های مختلف گوی سبقت راه‌های بازاریابی را از دیگر روش‌ها دزدید و اول شد. هر سال این روش از بازاریابی دیجیتال 10.1 درصد رشد می‌کند اما چیزی که باید به آن اشاره کنیم وجود شبکه های اجتماعی است که رونق خاصی به به افیلیت مارکتینگ یا همان سیستم همکاری در فروش داده است. در این مطلب برش می‌خواهیم ببینیم این روش چیست و چگونه کار می‌کند.

پیشنهاد می‌کنیم مطلب «استراتژی گاو بنفش چیست؟» را هم بخوانید.

ادامه مطلب
تبلیغات-داغ-و-تسلط-آن-در-سال-2021-قسمت-دوم

تبلیغات داغ و تسلط آن در سال 2021 (قسمت دوم)

تبلیغات و صنعت تبلیغات روز به روز در حال توسعه و پیشرفت است.

با ورود فناوری دیجیتال به دنیای تبلیغات، کارشناسان دیجیتال پیش بینی کردند که در سال 2021 پنج روند اصلی زیر بر صنعت تبلیغات تسلط داشته است: در ادامه به بررسی دو روند دیگر در دنیای می­پردازیم:

تبلیغات داغ و تسلط آن در سال 2021 (قسمت اول) را در اینجا ببینید

4. تبلیغات ویدئویی

تبلیغات ویدئویی قبلا نیز در بازار خودنمایی می­کرد اما با توسعه اینترنت،

تلفن­های هوشمند و فناوری مدرن، به احتمال زیاد به عنوان یکی

از بزرگ­ترین روند­های دیجیتال در سال جاری میلادی همچنان موفق به حفظ جایگاه پیشین خود خواهد شد.

در این نوع کمپین، برخی روش­های مبتکرانه برای برقراری ارتباط وجود دارند که ممکن است در سال 2021 ظهور کنند. پخش زنده یکی از آن­ها است زیرا محبوبیت روزافزون پخش زنده ویدئویی، در­ها را به سوی کسب و کار­ها برای اکتشاف در دنیای تبلیغات از طریق این نوع محتوا می­گشاید.

با توجه به در دسترس بودن حجم زیادی از محتوا در فضای آنلاین، مردم کمتر و کمتر حاضر به پذیرفتن ایده قرار گرفتن در معرض ویدئو­های تجاری و ارائه­ های طولانی مدت می­شوند. آن­ها مستقیم ترین، سریع ترین و مختصر ترین شکل ارتباطات ممکن را می­خواهند. با معرفی پلتفرم­ هایی مانند تیک تاک و «اینستاگرام ریلز» (Instagram Reels)، نویسندگان این مقاله انتظار دارند که ویدئویی با ساخت آسان، تماشای آسان و فرم کوتاه تر نسبت به گذشته، در سال 2021 به محبوبیت بیشتری نزد همگان دست پیدا کنند.

5. تبلیغات سفارشی

تبلیغات سفارشی که از آن تحت عنوان تبلیغات «شخصی» یا «شخصی سازی شده» نیز یاد می­شود، به قابلیت نمایش یک آگهی سفارشی برای هر مخاطب هدفی اشاره دارد که شما او را دنبال می­کنید. در حالی که مشتریان شخصی سازی را جذاب و جالب می­دانند، اما همچنان به طور جدی از قرار گرفتن در معرض عمومی و کلی بیزارند. این همان چیزی است که بر اساس پیش بینی­ها کسب و کار­ها در سال 2021 از آن بهره خواهند برد.

نمونه ای دیگر از شخصی سازی آگهی­ ها استفاده روزافزون از ویدئو­های یک به یک است. این قبیل پیام­های ویدئویی شخصی به جای استفاده از تماس­های سرد و بی روح و ایمیل­هایی به سبک قدیمی توسط برند­ها برای مشتریانشان ارسال می­شوند.

اگر این مطلب برای‌تان جالب بود، پیشنهاد می‌کنیم مطلب «استراتژی گاو بنفش چیست؟» را هم بخوانید.

همچنین شما می‌توانید برای کسب‌وکارتان از ما مشاوره برند و دیجیتال مارکتینگ و انجام خدمات سئو سایت دریافت کنید. برای این منظور کافی‌ست با ما تماس بگیرید.

www.thedrum.com

منبع

ادامه مطلب
تبلیغات-داغ-و-تسلط-آن-در-سال-2021-قسمت-اول

تبلیغات داغ و تسلط آن در سال 2021 (قسمت اول)

تبلیغات و صنعت تبلیغات روز به روز در حال توسعه و پیشرفت است.

با ورود فناوری دیجیتال به دنیای تبلیغات، کارشناسان تبلیغات دیجیتال پیش بینی کردند که در سال 2021 پنج روند اصلی زیر بر صنعت تبلیغات تسلط داشته است:

1- تبلیغات برنامه ریزی شده ارائه داده شده از طریق هوش مصنوعی

بزرگترین روند تبلیغاتی که در سال 2021 شکل خواهد گرفت،

احتمالا فوران در انجام تبلیغات برنامه ریزی شده از طریق هوش مصنوعی (AI) با هدف اتوماتیک کردن

فرایند خرید آگهی تبلیغاتی است.

روند فوق این فرصت را برای برند­ها فراهم می­کند

تا حتی مخاطبان خاص تر را نیز هدف قرار دهند.

به علاوه، هر چه دامنه کانال­های مورد استفاده برای دسترسی به مشتریان گسترش یابد،

مدیریت آن نیز دشوار تر خواهد شد.

مدیریت سیستم عامل­های برنامه ریزی شده از طریق هوش مصنوعی این مشکل را حل می­کند

زیرا آن­ها از سیگنال­های هدفگیری و مطابقت فوری برای آگهی ­های تبلیغاتی یا کمپین­های شخصی

و منحصر به فرد از طریق هر کانال ویژه و مشخصی بهره می­برند.

در این حوزه، روند­های مهیجی از قبیل استفاده از جستجوی صوتی و ارسال فرامینی

از این نوع برای نیل به اهداف تجاری، معرفی بلاکچین یا شبکه اینترنتی 5G احتمالا

در سال 2021 رونق خواهد گرفت.

همان طور که کای سولکوفسکی از نمایشگاه بازاریابی گزارش می­دهد،

40% از کاربران سیستم جستجوی صوتی در زندگی خصوصی،

از آن در زمینه امور کاری نیز استفاده می­کنند.

به این ترتیب می­توانیم انتظار داشته باشیم که برند­ها به توسعه نرم افزار­های صوتی خود

برای استفاده در دستیار­های صوتی علاقه نشان دهند.

به این شکل، الکسا یا سیری امکان برقراری تماس آسان تر و بیشتر

میان مشتریان و کسب و کار­ها را به وجود می­آورند و باعث گسترش

ارتباطات و تعاملات میان دو طرف می شوند.

در حال حاضر، وجود امکان ارائه فرصت­های جدید بیش از هر زمان دیگری

برای انجام گفتگو­های هدفمند همیشه خاص با مشتریان بالقوه و فعلی با استفاده از محتوای مناسب و مرتبط،

بر هیجان حاکم بر در این فضا می­افزاید.

ظاهرا آینده روشنی در انتظار فعالان صنعت تبلیغات در سال 2021 خواهد بود.

2- تبلیغات نمایشی

بنابر گزارش­های دریافتی تبلیغات نمایش داده قبل از شروع فیلم 15 درصد بیش از سایر اوقات دیده می­شوند.

این شکل از تبلیغات به بازاریابان امکان می­دهد تا با کسب تجربه

از اطلاعات دیگر وبسایت­های موجود و استفاده از آن­ها،

اقدام به ساخت آگهی­ های سفارشی با توجه به اولیتهای کاربران کنند.

از روش فوق معمولا تحت عنوان «بازاریابی مجدد» یاد می­شود

و از نظر وبسایت the drum، این روند یکی از اصلی ترین روند­های تبلیغات در سال 2021 خواهد بود.

3- تبلیغات از طریق موبایل

کارشناسان به طور قطع پیش بینی کرده اند که تبلیغات از طریق موبایل

یکی از اصلی ترین روند­ها در سال جدید میلادی خواهند بود.

به خصوص در طول دوران شیوع کووید-19، مردم بیش از هر زمان دیگری

به گوشی­های تلفن همراه هوشمند خود وصل می­شوند و در

همین راستا برند­ها نیز به این موضوع واقفند.

در نتیجه، می­توان انتظار داشت که ضمن پر رنگ شدن حضور کسب و کار­ها

در دنیای گجت­ها، سرمایه گذاری در زمینه تبلیغات از طریق موبایل نیز افزایش یابد.

امسال قالب «داستان» بیش از دیگر فرم­های آگهی­های تبلیغاتی

آن چنان محبوبیت یافته است که به تدریج شاهد استفاده اسنپ چت، واتساپ، فیسبوک، اینستاگرام و

اخیرا لینکدین و یوتیوب از این فرم جذاب و پر طرفدار هستیم.

به هر حال، برند­ها و کاربران اکنون می توانند از تولید استوری­های 15 ثانیه ای فراتر روند.

اینستاگرام اجازه خلق فیلتر­های اختصاصی و استفاده از آن­ها در استوری­ها به هر کاربر را می­دهد.

امروزه این فرصت برای برند­ها نیز فراهم شده است

تا امکان کسب تجارب جذاب و شاد را برای مشتریانشان به وجود آورند.

همچنین تبلیغات درون بازی نیز در شرایط فعلی روند رو به رشدی را طی می­کنند.

اگر در سال 2020 بازی موبایلی انجام داده اید، می­دانید که در مورد چه چیزی صحبت می­کنیم.

حتی اجبار به تماشای یک آگهی تبلیغاتی 30 ثانیه ای حین گذراندن مراحل بازی مورد علاقه خود نیز سخت است،

اما بدون شک این مورد یکی از رایج ترین اقدامات سازندگان و توسعه دهندگان بازی با همکاری برند­ها،

جهت رایگان نگه داشتن بازی­های خود به شمار می­رود.

از نگاه نویسندگان این مقاله، تبلیغات موبایلی احتمالا در سال 2021

نیز جایگاه خود را به عنوان یک روند تبلغاتی کلیدی برای برند­ها و کسب و کار­ها حفظ خواهد کرد.

شرکت آلمانی تحقیقات بازار «استاتیستا» با نگاهی به برنامه­ های پیام رسان فوری به ما می­گوید

که فقط واتساپ، فیسبوک مسنجر و وی چت خود در کنار هم ماهانه بیش از 4 میلیارد نفر کاربر فعال دارند.

این در حالی است که به گفته مارک زاکربرگ، واتساپ به تنهایی محفلی برای رد

و بدل روزانه 100 میلیارد پیام مختلف محسوب می­شود.

با توجه به این آمار و ارقام، می­توان از کسب و کار­های مختلف انتظار داشت

که بخش اعظم بودجه خود را در زمینه تبلیغات درون برنامه ای سرمایه گذاری کنند،

بنابراین کاربران ضمن چت با دوستان و اعضای خانواده خود به طور مرتب

در معرض محصولات و خدمات برند­ها قرار خواهند گرفت.

اگر این مطلب برای‌تان جالب بود، پیشنهاد می‌کنیم مطلب «استراتژی گاو بنفش چیست؟» را هم بخوانید.

همچنین شما می‌توانید برای کسب‌وکارتان از ما مشاوره برند و دیجیتال مارکتینگ و انجام خدمات سئو سایت دریافت کنید. برای این منظور کافی‌ست با ما تماس بگیرید.

منبع

ادامه مطلب

عصاره برند چیست؟

عصاره برند (Brand Essence) به هویت اصلی شرکت شما اشاره دارد.

شرکت‌های امروزی اگر بخواهند در بازار رقابت کنند، باید خود را از یکدیگر متمایز نمایند. با این حال، داشتن بهترین قیمت‌ها یا حتی موثرترین محصولات برای کمک به شما در برجسته‌تر شدن کافی نیست. رهبران بازار امروز باید احساسات درستی را در مخاطبان خود از طریق مبارزات احساسی و متمرکز بر شخصیت ایجاد کنند.

در حالی که ویژگی‌های مختلفی در پشت هر سازمانی وجود دارد، “عصاره برند”(Brand Essence) به هویت اصلی شرکت شما اشاره دارد. این مفهوم ناملموس شما را از طریق عوامل متمرکز بر میل و اشتیاق که باعث قابلیت دوام بیشتر شرکت شما می‌شود، از سایر رقبا جدا می‌کند.

برخی از کسب و کارها بسیار حرفه‌ای، زرنگ و دانا و آینده‌نگر هستند. دیگران تمرکز خود را بر ارائه تجربه‌ای گرم و استقبال از مشتری با ارزش‌هایی مانند خدمات استثنایی می‌گذارند.

هنگامی که برند را برای سازمان خود تعریف کردید، می‌توانید از آن به عنوان “پایه صفر” برای بقیه استراتژی ایجاد اعتبار استفاده کنید. طراحی لوگو، کمپین‌های بازاریابی و حتی برچسب‌هایی که با مخاطبان شما صحبت می‌کنند با توجه به هویت شرکت شما بسیار آسان‌تر خواهد بود.

عصاره برند چیست؟

همانطور که در بالا ذکر شد، عصاره برند شما در هسته اصلی استراتژی رشد شرکتتان وجود دارد. ماهیت شما مفاهیمی مانند ارزش‌ها، بیانیه‌های مأموریت و چشم‌اندازهای کسب و کار را گرد هم می‌آورد تا مشخص کند شما به عنوان یک شرکت در چه موضعی هستید و شما را به سوی آینده راهنمایی می‌کند.

عصاره برند را به عنوان روح یا DNA شرکت خود در نظر بگیرید. اگر دقیقاً بدانید که کسب و کار شما به چه معناست، راحت‌تر می‌توانید آن را به مشتریان خود نیز انتقال دهید.

معمولاً شرکت‌ها “ذات” خود را در دو کلمه توصیف می‌کنند. فرمول تعریف عصاره برند چیزی شبیه به این است:

عصاره برند = اهداف (چه کار می‌خواهید بکنید) + چه کاری انجام می‌دهید (USP) + ارزش‌های شما (چگونه کارتان را انجام می‌دهید)

اگر یک برند مجموعه‌ای از تمام افکار و احساسات مرتبط با یک شرکت باشد، عصاره برند در مرکز همه آن‌ها قرار دارد. ماهیت شما با فراتر رفتن از قیمت و ویژگی‌های محصول به USPتان عمق می‌بخشد، مخاطبان را آموزش می‌دهد و همچنین به شما کمک می‌کند تا در زمینه کسب و کارتان شهرت پیدا کنید.

چرا باید عصاره برند داشته باشیم؟

اگر به برخی از نمونه‌های عصاره برند، مانند “ایمنی” Volvo، نگاه کنید می‌بینید که تعریف عصاره برند به شما امکان می‌دهد روح شرکت خود را به زبان بیاورید. عصاره برند باعث می‌شود شما و مشتریان یا سهامدارانتان راحت‌تر ببینید کسب و کارتان چیست، می‌خواهید چگونه باشد و چه کاری انجام می‌دهید تا “معتبر” بماند.

بهترین شرکت‌ها غالباً از عصاره برند به عنوان قطب‌نما در تصمیم‌گیری خود استفاده می‌کنند. به عنوان مثال، اگر ولوو به معنای ایجاد امنیت و آرامش خاطر بیشتر برای مشتریان باشد، همیشه مراحل مربوط به آن را در روند تولید خود قرار می‌دهد. این شرکت با استفاده از عصاره برند خود به عنوان راهنما، ارتباط قوی‌تری با مخاطبان خود ایجاد می‌کند. برخی از مزایای تعریف عصاره برند عبارتند از:

۱- بازاریابی بهتر

وقتی دقیقاً بدانید چه چیزی باعث به حرکت درآوردن شرکت شما می‌شود و شما را از رقبای خود متمایز می‌کند، می‌توانید کمپین‌های تبلیغاتی و آگاهی‌بخشی قوی‌تری ایجاد کنید. امروزه ارتباط سازمان‌ها با مخاطبانشان در سطح عاطفی بیش از هر زمان دیگری مهم است. اگر می‌دانید که خود را “دلسوز و صادق” تعریف می‌کنید، می‌توانید هنگام ایجاد پیام برای جلب نظر افرادی که برای احترام و اصالت ارزش قائل هستند، این اصول را در اولویت قرار دهید.

۲- انتظارات بالاتر را برآورده کنید

حتی اگر مدت زیادی نیست که به دنیای کسب و کار ورود کرده‌اید، احتمالا قبلاً متوجه شده‌اید که مشتریان امروز بسیار به هم پیوسته‌اند. ما در دنیایی از مشتریان پیوسته و توانمند زندگی می‌کنیم که به این معنی است که شما باید انتظارات بالقوه را برآورده کنید.

مشتریان امروز بیش از هر زمان دیگری باهوش و خواستار هستند. این بدان معناست که ترفندها و نبردهای قیمتی دیگر قدرت رشد مورد نیاز شرکت شما را نخواهد داشت. در عوض، شرکت‌ها باید روش جذاب‌تری برای ایجاد ارتباط با مخاطبان خود پیدا کنند. عصاره برند همان چیزی است که باعث می‌شود مشتری عاشق آن شود. افراد شروع به نسبت دادن ویژگی‌های انسانی به شرکت شما می‌کنند و از همین جا احساس تعهد و وفاداری رشد می‌کند.

۳- ثبات را حفظ کنید

طیف وسیعی از “اظهارات برند” مختلف وجود دارد که به یک بیانیه جذاب برند تبدیل می‌شوند. ممکن است بیانیه ماموریت، وعده کسب و کار و حتی یک سند USP داشته باشید. در حالی که هر یک از این پرونده‌ها مزایای خاص خود را دارند، اما آن‌ها و عصاره برند شما به یک نکته اساسی کمک می‌کنند: سازگاری.

در دنیای رقابتی امروز، آگاهی از روندهای فعلی و حفظ هویت سازگار هم‌زمان می‌تواند مشکل باشد. وقتی عناصری را تعریف می‌کنید که روح شرکت شما را شکل می‌دهند، تصمیم‌گیری منسجم برای کسب و کار بسیار آسان‌تر است. هر زمان در مورد استراتژی بازاریابی یا ایده محصول جدید مطمئن نیستید، می‌توانید به عصاره برند خود نگاه کنید تا شما را راهنمایی کند.

اگر این مطلب برای‌تان جالب بود، پیشنهاد می‌کنیم مطلب «استراتژی گاو بنفش چیست؟» را هم بخوانید.

همچنین شما می‌توانید برای کسب‌وکارتان از ما مشاوره برند و دیجیتال مارکتینگ و انجام خدمات سئو سایت دریافت کنید. برای این منظور کافی‌ست با ما تماس بگیرید.

ادامه مطلب

دونیت مارکتینگ چیست؟ {انواع دونیت+راهکارهای جذب حمایت مالی}

دونیت مارکتینگ چیست؟

در گذشته حمایت از سازمان یا هنرمندی که دوستش دارید، تنها با خرید محصولات آن‌ها بود،

اما رفته رفته شکل بازی تغییر کرد، چون اینترنت همه چیز را تغییر داد،

به همین علت روش جدیدی برای حمایت از هنرمندان با نام Donate به وجود آمد

که سبک جدیدی از سرمایه‌گذاری جمعی (Crowdfunding) را ارائه می‌کرد.

در این مطلب قصد داریم بگوییم دونیت مارکتینگ چیست

و چگونه از آن برای پیشرفت و بهبود کار خود استفاده کنیم.

آنچه در این مطلب می‌خوانید:

Donate از کجا آمد؟

دونیت یا همان حمایت به صورت امروزی از کجا آمد؟

چرا با صدقه دادن فرق دارد؟

چند وقت پیش مسابقات موسیقی یوروویژن برگزار شد و گروه Maneskin از ایتالیا توانست برنده مسابقات شود.

این گروه نیز از حمایت هواداران خود به خوبی استفاده کرد،

اما اولین گروهی که توانست دونیت مارکتینگ کند و دونیت را به شکل امروزی اجرا کند گروه موسیقی Marillion بود.

اعضای این گروه در سال 1997 در اینترنت گفتند که نیاز به 60 هزار دلار برای اجرای کنسرت دارند.

طرفداران ان‌ها نیز در جواب گفتند چرا ما از شما حمایت نکنیم و این 60 هزار دلار را جمع نکنیم.

تمام! همین‌جا دونیت به وجود آمد.

اما گروه Marillion برای اینکه بتوانند دونیت یا حمایت مالی خود را بگیرند

از روش دیگر دیجیتال مارکتینگ استفاده کردند، یعنی ایمیل مارکتینگ!

شاید بگویید ایمیل مارکتینگ دیگر جواب نمی‌دهد، اما در اشتباه هستید،

حداقل برای گروه Marillion کاملا جواب داده است.

پس از به وجود آمدن دونیت و دونیت مارکتینگ، فرهنگش کاملا در میان مردم جهان جا افتاد،

ولی در ایران سوتفاهم‌هایی درباره دونیت وجود دارد که در ادامه این مطلب به آن‌ها خواهیم پرداخت.

دونیت مارکتینگ چیست

دونیت مارکتینگ چیست؟

دونیت مارکتینگ تعریف خاصی ندارد و نمی‌شود روی آن تعریفی گذاشت.

به صورت ساده حمایت مالی شما از هنرمندی که دوستش دارید، هدفی که ان را دنبال می‌کنید،

سازمانی که می‌تواند در جهان تغییر ایجاد کند و… است.

در دونیت هیچ زور و اجباری وجود ندارد و شما اگر دلتان بخواهد این حمایت مالی را انجام می‌دهید.

این حمایت مالی می‌تواند از چند هزار تومان تا چند میلیارد تومان باشد و معمولا سقف خاصی ندارد.

گاهی برخی از تولید کنندگان محتوا در ازای دونیت شما خدماتی را ارائه می‌دهند

و سقف خاصی برای دونیت شما قرار می‌دهند.

اما دونیت مارکتینگ چیست و چرا تولید کنندکان محتوا از آن استفاده می‌کنند؟

به زبان ساده حمایت مالی از کسانی که دوست دارید ارزش آفرینی کنند.

تصور کنید که شما یک استریمر هستید یا در یوتیوب تولید محتوا می‌کنید

و یا سایتی دارید که مطالب مفیدی تولید می‌کنید،

اما در اوایل سرمایه خاصی برای ادامه کار ندارید و تجهیزات شما بسیار اولیه است.

پس از اینکه مخاطبان خود را پیدا کردید و به قول معروف کارتان روی موج خروشان دریا افتاد،

برای پیشرفت کار و ارائه بهترین کیفیت نیاز به حمایت مالی دارید.

مخاطبان شما می‌توانند برای دیدن پتانسیل بالای شما و

تولید محتوای با کیفیت‌تر از شما حمایت مالی یا دونیت کنند.

دونیت مارکتینگ یک موقعیت برد-برد برای مخاطبان و تولیدکنندگان محتواست.

با شرکت در دوره بازاریابی محتوا از مجموعه دوره دیجیتال مارکتینگ منتوریکس بر اصول دیجیتال مارکتینگ مسلط شوید.

چند مدل دونیت داریم؟

بعد از این‌که فهمیدیم دونیت چیست حالا باید بدانیم چند مدل  داریم و

معمولا در کجا از این نوع دونیت مارکتینگ استفاده می‌شود.

دونیت آزاد

در این نوع دونیت که معمولا هنرمندان و استریمرها استفاده می‌کنند هیچ سقفی برای دونیت شما وجود ندارد.

یعنی شما می‌توانید هر چقدر که دلتان می‌خواهد حمایت کنید یا اصلا این کار را انجام ندهید.

استریمرهای توییچ و یوتیوب از این نوع استفاده می‌کنند.

دونیت برای خیریه یا یک هدف مشخص

بسیاری از افراد برای خیریه استریم می‌کنند و دونیت‌های شما را به خیریه می‌دهند.

برای مثال میا پلیز (Mia plays) از یوتیوبرهای معروف، تنها در 2 ساعت توانست 40 میلیون تومان

دونیت برای خیریه جمع آوری کند.

البته این روش فقط برای استریم نیست، بلکه سازمانی ممکن است

برای هدفی مانند کمک به کودکان سرطانی حمایت مالی شما را جمع کنند.

دونیت مارکتینگ چیست

دونیت همراه با هدیه (پاداش)

این مدل از دونیت یا سرمایه گذاری جمعی معمولا در سایت‌هایی مانند کیک استارتر دیده می‌شود.

در این نوع از دونیت مارکتینگ، سازمان‌ها، هنرمندان و تولید کنندگان محتوا در

ازای سقفی از دونیت کار خاصی را برای شما انجام می‌دهند یا هدیه‌ای را برای شما می‌فرستند.

یک طراح سایت را فرض کنید که برای خرید یک سیستم گرافیکی قدرتمند نیازمند حمایت مالی است.

او سقف خود را 30 میلیون تومان تعیین می‌کند، اما گزینه‌هایی برای دونیت انتخاب می‌کند.

1. در ازای 30 هزار تومان دونیت، یک کارت پستال دریافت می‌کنید.

2. در ازای 500 هزار تومان حمایت مالی، یک جلسه مشاوره برای شما می‌گذارد

. 3. در ازای 2 میلیون تومان دونیت یک وبسایت ساده تک برگی ساخته خواهد شد.

در این مدل شما می‌توانید یکی از گزینه‌ها را انتخاب کنید و دونیت خود را انجام دهید

و در قبالش هدایا و سرویس خود را دریافت کنید.

باید توجه داشته باشید که اگر دونیت به سقف 30 میلیون تومان برسد،

شما این خدمات را دریافت خواهید کرد، اگر نرسد، این پروژه در واقع شکست خورده است.

دونیت و وضعیت دونیت مارکتینگ در ایران

از کودکی ما را با آموزه‌هایی چون صدقه دادن و کمک کردن به مردم بزرگ کردند.

معمولا این صدقه و کمک‌ها همراه با ترحم و دلسوزی است،

چون این هزینه‌هایی که انجام می‌شود به افراد فقیر و کم‌توان مالی می‌رسند و بدون هیچ چشم‌داشتی است.

به همین دلیل مردم دونیت کردن را با صدقه دادن اشتباه می‌گیرند

و حس خوبی درباره دونیت ندارند، چون فکر می‌کنند تولید کنندگان محتوا

با این سیستم و دستگاه‌ها فقیر نیستند و دارند از مردم کلاهبرداری می‌کنند،

در صورتی که دونیت کاملا به تصمیم شما بستگی دارد که این کار را انجام دهید یا خیر؟

دونیت مارکتینگ

در واقع در دونیت کردن، شما از کار یک نفر حمایت می‌کنید

تا بتواند خود را پیشرفت دهد و کارهای بهتری را ارائه کند.

برای مثال موسیقی خیابانی را در نظر بگیرید.

شخصی در گوشه خیابان گیتار خود را زیر بغل زده است و آهنگ می‌نوازد،

شما برای حمایت مبلغی را برای هنرش پرداخت می‌کنید

تا بتواند با آن پول گتار بهتری بخرد یا برنامه‌های کنسرت یا ضبط آلبوم را بچیند.

حمایت شما باعث انگیزه مضاعف برای آن گیتاریست می‌شود که به راهش ادامه دهد

و همچنان با موسیقی ارزش آفرینی کند.

البته با عوض شدن نسل و آشنایی بیشتر نسل جدید با اینترنت،

دونیت در میان مردم ایران به خوبی جا افتاده است.

همانطور که بسیاری از استریمرهای معروف ایرانی می‌گویند

کسانی که دونیت می‌کنند معمولا از نسل جدید و دهه 80 و 70 شمسی هستند

که بیشتر با تکنولوژی آشنا هستند.

هر چند افرادی که با این حوزه آشنایی دارند هم دست به حمایت مالی می‌زنند.

پرسپولیس و استقلال که تیم‌های مطرح پایتخت هستند نیز گاهی از دونیت مارکتینگ استفاده می‌کنند.

چرا باید دونیت کنیم؟

گفتیم که دونیت کردن یک کار دلخواهی است و کاملا دست شماست

که مبلغی را به عنوان حمایت مالی بپردازید، اما براساس تحقیقات بسیاری که درباره این کار شده است

دونیت باعث می‌شود احساس بهتری نسبت به خود داشته باشید

و احساس رضایت بیشتری داشته باشید.

در زیر بیشتر درباره اینکه چرا باید Donate کنیم پرداختیم.

    1. حس رضایت نسبت به خود

براساس تحقیقات کلی میلر در ملتی که کمک و حمایت مالی از دیگران وجود دارد،

شادی بیشتری نسبت به ملتی که در آن دونیت انجام نمی‌شود، وجود دارد.

این یعنی افراد با دونیت و حمایت مالی از دیگران احساس می‌کنند

تغییری در این دنیا به وجود آوردند و به یک فرد کمک کردند که به آرزوهایش برسد.

این حسی است که نمی‌توان انکار کرد.

    1. موقعیت برد-برد

در بالا گفتیم که دونیت یک موقعیت برد-برد است.

در اینجا خواهیم گفت چرا؟ تصور کنید شما استریمری را دوست دارید

و از تماشای بازی کردن آن لذت می‌برید.

برای مثال چند استریمر معروف مانند نینجا، پوکیمانه، پیودی‌پای، کورپس هازبند،

ksi، مستر بیست، مستر دیسرسپکت یا استریمرهای معروف مانند فرشاد سایلنت،

میا پلیز، آریا کئوکسر. این افراد در ابتدای کار این دوربین و سیستم بسیار خوب را نداشتند

و با وسایل ابتدایی کار خود را شروع می‌کردند.

برای مثال کوثر یا همان تاکسیک گرل استریم‌های خود را از کافی نت دوستش شروع کرده است.

حمایت مالی شما از افرادی که کارشان را دوست دارید باعث می‌شود آن‌ها بتوانند خود را ارتقا بدهند

و کارهای با کیفیت‌تری را به شما عرضه کنند.

اینجا همان موقیعت برد برد است. استریمر به وسایل پیشرفت کار خود رسیده است

و شما هم به محتوای با کیفیت‌تر از موضوعی که دوستش دارید.

دونیت مارکتینگ 2

    1. عدالت در جامعه

می‌توان گفت شما با این کارتان سرمایه را در جامعه گسترش می‌دید

و باعث گردش مالی می‌شوید.

همچنین عدالت در جامعه نیز افزایش می‌یابد و منابع به صورت مشخصی پخش می‌شود.

برای مثال تولیدکنندگان هزینه و وقت زیادی می‌گذارند تا ارزش آفرینی کنند

و به صورت رایگان در اختیار جامعه بگذارند،

به همین دلیل نیاز به حمایت دارند تا بتوانند این کار را به صورت مداوم انجام دهند

و آموزش‌ها را رایگان برای کسانی که دسترسی به آموزش‌های عالی ندارند، بسازند.

سخن آخر

اگر بخواهیم درباره این‌که دونیت مارکتینگ چه تاثیری بر مردم و تولید کنندگان محتوا دارند، صحبت کنیم

باید تا دو قدم مانده به صبح بیدار بمانیم. دونیت مارکتینگ که از روش‌های سرمایه گذاری جمعی است،

می‌تواند پایه و حمایت از ریشه‌هایی باشد که دارند خشک می‌شوند و نیازمند آب و نور خورشید برای رشد هستند.

اگر نخواهیم مسئله را ادبی کنیم باید بگوییم اگر دونیت می‌کنید بدانید که صدقه نیست

و در واقع شما از کار و ارزش حمایت می‌کنید،

هر چند که برخی از افراد به دلیل کارهای خیرخواهانه مراسم و استریم‌های دونیت خیره می‌گذارند.

اگر هم دونیت دریافت می‌کنید، باید بدانید که در قبال دونیت کنندگان باید متعهد باشید و کار خود را پیشرفت دهید.

تا حالا دونیت کردید و نظر شما درباره آن چیست؟

اگر این مطلب برای‌تان جالب بود، پیشنهاد می‌کنیم مطلب «استراتژی گاو بنفش چیست؟» را هم بخوانید.

همچنین شما می‌توانید برای کسب‌وکارتان از ما مشاوره برند و دیجیتال مارکتینگ و انجام خدمات سئو سایت دریافت کنید. برای این منظور کافی‌ست با ما تماس بگیرید.

ادامه مطلب
ناج-مارکتینگ-آژانس-خلاقیت-و-برندسازی-برش

ناج مارکتینگ nudge marketing چیست؟ +(مثال واقعی)

ناج مارکتینگ یا سقلمه زدن راه حلی است که بدون تغییرات پیچیده و بازاریابی گسترده شما می توانید مخاطب را بصورت روانی و اتوماتیک در مسیری که می خواهید قرار دهید.

مسئولان فرودگاه شیفُل آمستردام از دست مسافران مردی که به سرویس بهداشتی فرودگاه می‌رفتند

و آنجا را کثیف می‌کردند، عاصی شده بودند.

تمیز کردن توالت‌های فرودگاه، هزینه زیادی برایشان داشت.

هر راهی را امتحان کرده بودند اما به نتیجه‌ای نرسیده بودند تا اینکه تصمیم گرفتند

با تصویری از مگس روی هر کاسه توالت، شیطنت مسافران مرد را غلغلک دهند.

نتیجه چه شد؟! 80% تمیزتر شدن سرویس بهداشتی مردانه فرودگاه. اما قضیه این مگس چه بود؟

ناج مارکتینگبا نقاشی مگس در داخل کاسه توالت، سرویس بهداشتی فرودگاه آمستردام تمیزتر از همیشه شد.

ناچ مارکتینگ یکی از روش هایی است که در دوره بازاریابی دیجیتال و بهبود سئو سایت از آن استفاده می شود.

فرودگاه آمستردام برای تمیز نگه داشتن سرویس بهداشتی مردانه فرودگاهش، از ناج مارکتینگ (Nudge Marketing) استفاده کرد.

در حقیقت با تکیه بر علم روانشناسی، احساسات شیطنت‌آمیز مردان را غلغلک داد.

بدون اینکه مستقیما روی در و دیوار دستشویی مردانه بنویسد: «هی آقایون، لطفا دستشویی رو کثیف نکنید.»،

یک مگس روی کاسه توالت کشید و به صورت غیرمستقیم، ناخودآگاه آن‌ها را ترغیب کرد

تا هنگام اجابت مزاج، مگس را نشانه بگیرند.

در این قضیه، هیچ جریمه، دستورالعمل یا اخطاری وجود نداشت.

فقط یک چیز از مسافران مرد فرودگاه خواسته شد: مگس را نشانه بگیرید!

فکر می‌کنم تا حدودی متوجه شدید که ناج مارکتینگ درباره چیست؟!

اما اگر هنوز نیاز به اطلاعات بیشتری دارید، ادامه مطلب را بخوانید.

ناج مارکتینگ (Nudge Marketing) از کجا آمد؟

ریچارد تیلر (Richard Thaler) در کتاب nudge (ترجمه شده به فارسی با اسم سقلمه) و دَنیل کانمن (Daniel Kahneman) در کتاب‌ تفکر سریع و کند،

درباره‌ی عوامل تاثیرگذار بر الگوی خرید افراد صحبت می‌کنند.

به عقیده‌ی آن‌ها، علم اقتصاد رفتاری به جهت‌دهی افراد در مسائل اقتصادی و بازاریابی کمک زیادی می‌کند.

آن‌ها معتقدند که بیشتر تصمیمات ما براساس سوگیری، حدس و هیجانات است.

برای همین ممکن است که به اقتصاد جامعه ضربه بزند.

پس اقتصاددانان و دولتمردان باید تا جای ممکن، افراد را ترغیب کنند تا با سقلمه‌های درست، تصمیمات بهتری بگیرند.

این دو نفر در کتاب‌های‌شان عنوان می‌کنند که می‌توان با تکیه بر علم روان‌شناسی،

آمارهای جامعه شناسی و رفتارشناسی، افراد را به سمت انتخاب‌های درست هدایت کرد.

کتاب سقلمه ریچارد تیلرکتاب سقلمه را حتما بخوانید.

ناج مارکتینگ یعنی چه؟

ریچارد تیلر در کتاب سقلمه می‌گوید: «ناج (سقلمه) یعنی تلنگر و کلا هر عاملی که باعث تغییر

رفتار فرد و تغییر در تصمیم‌گیری او می‌شود، بدون اینکه او را به سختی بیندازد.

این سقلمه باید خیلی راحت باشد، اجبار یا ممنوعیتی در آن نباشد

و فرد را به شدت ترغیب کند که انجامش دهد، یعنی رد کردنش کار سختی باشد.»

بنابراین براساس تعریف ریچارد از nudge، ناج مارکتینگ (Nudge Marketing) در دنیای بازاریابی

یعنی فرآیند طراحی انتخاب‌ها به صور‌ت‌های مختلف تا افراد بدون احساس اجبار

یا ممنوعیت و از طریق دریافت پیشنهادات خاص و پاداش، یکی از آن‌ها را انتخاب کنند.

مثلا به جای اینکه افراد را از خوردن اسنک‌ها و چیپس و پفک‌ و کلا میان وعده‌های غیرسالم، منع کنیم،

قفسه‌ی میوه‌ها و خوراکی‌های سالم را جلوی چشم مشتری بگذاریم.

از این طریق، مسیر انتخابی جدیدی به مشتریان می‌دهیم،

بدون آنکه آن‌ها را مستقیم از خوردن پفک و چیپس منع کنیم.

ناج مارکتینگ چه خصوصیاتی دارد؟

ریچارد تیلر در سال 2015، مقاله‌ای درباره خوبی‌ها و بدی‌های ناج مارکتینگ برای نیویورک تایمز نوشت.

افراد چندین سوال راجع به خصوصیات ناج مارکتینگ از او پرسیده بودند

که در مقاله‌اش به آن‌ها جواب داد. ریچارد می‌گوید که ناج مارکتینگ باید 3 اصل کلی داشته باشد:

    • الف- تمامی ناج و سقلمه‌ها (nudges) باید واضح باشند و گمراه‌کننده نباشند.
    • ب- انجام دادن تکنیک‌های ناج مارکتینگ باید آسان باشند، آنقدر آسان و سریع که زمانش اندازه یک کلیک باشند.
    • ج- باید دلیل خوبی به افراد بدهید که در تکنیک‌های ناج مارکتینگ شما شرکت کنند. دلیلی که به آن‌ها حس خوبی بدهد و وضعیتشان را بهبود بدهد.

تمام حرف ریچارد تیلر این است که سقلمه‌ها (Nudges) وقتی به دردبخور و مفید هستند که افراد را گول نزنند

یا مجبورشان نکنند که کاری انجام دهند. پس، سقلمه‌ها نباید به اعتماد مشتریان و کاربران اینترنتی صدمه بزند.

4 نمونه موفق ناج مارکتینگ در جهان

حالا که از ناج مارکتینگ گفتیم، بهتر است نمونه‌های موفق

بازاریابی ناج (Nudge Marketing) در دنیا را هم معرفی کنیم تا قضیه بهتر جا بیفتد.

1. ناج مارکتینگ فرودگاه آمستردام برای مسافرانش

همانطور که گفتیم، فرودگاه شیفل (Schiphol airport) آمستردام برای کاهش کثیفی سرویس

بهداشتی مردانه، از کشیدن تصویر مگس روی کاسه‌های توالت استفاده کرد.

2. ناج مارکتینگ گوگل برای تغییر رژیم غذایی کارمندانش

شاید شنیده باشید که وعده‌های غذایی کارمندان گوگل رایگان است.

با این حال، گوگل برای تغییر رژیم غذایی کارمندان و جایگزینی آن با رژیم غذایی سالم، دو تا کار انجام داد:

    •  اسنک‌های شیرین بوفه‌ها را دورتر از قبل قرار داد. با این کار، مصرف اسنک‌ها تا 9% کاهش پیدا کرد.
    •  ظرف‌های سالاد را در جلوی بوفه قرار دارند و همزمان نوشیدنی‌های بدون شکر را هم در معرض دید مستقیم کارمندانش در یخچال گذاشت. این کار هم باعث کاهش کالری دریافتی کارمندان تا 7% شد.

3. ناج مارکتینگ جمع‌آوری فیلتر سیگار در خیابان

رقابت بین مسی و رونالدو همیشه داغ است.

طرفداران هرکدام از هر فرصتی برای نشان دادن علاقه‌شان به بازیکن فوتبال محبوب‌شان استفاده می‌کنند.

در انگلستان و آمریکا برای کاهش دور ریزی فیلتر سیگار در خیابان، از همین علاقه‌ی افراد به فوتبال استفاده شد.

دو جعبه‌ی شیشه‌ای در خیابان نصب شد که بالای یکی از جعبه‌ها اسم رونالدو بود و بالای دیگری اسم مسی.

کنار این دو جعبه هم نوشته شده بود که با ته سیگار خود رای بدهید (Vote With your butt).

این سطل‌های زباله‌ی شیشه‌ای بدون اینکه مستقیما به افراد بگویند که ته سیگارتان را در خیابان نیندازید،

از علاقه‌شان به مسی و رونالدو استفاده کردند.

نتیجه خیلی جالب بود. در انگلیس، 46% زباله ته سیگار کاهش پیدا کرد (در مدت 20 هفته)

و در آمریکا هم 74% کاهش دور ریزی ته سیگار در خیابان (در مدت 6 ماه).

شما اگر بودید، فیلتر سیگار را در کدام جعبه می‌انداختید؟

4. ناج مارکتینگ روی پله‌های متروی استکهلم

متروی استکهلم برای ترغیب شهروندان به ورزش و تمرین، پله‌هایش را به کلاویه‌های پیانو تبدیل کرد.

افراد می‌توانستند با راه رفتن روی پله‌ها به جای استفاده از پله برقی، صداهای مختلفی تولید کنند

و حتی آهنگ هم بنوازند.

این کار هم به سلامت روان و جسمی افراد کمک کرد.

افزایش 70% استفاده از پله‌ها نتیجه‌ی همین تغییر به ظاهر ساده‌ی پله‌ها بود.

چه کسی دلش نمی‌خواهد از پله‌های پیانویی استفاده نکند؟

در کل، اقتصاد رفتاری نقش خیلی مهمی در طراحی کمپین‌های ناج مارکتینگ ایفا می‌کند.

گاهی وقت‌ها تمام چیزی که برای ایجاد حس مشارکت در مخاطبان، مشتریان بالقوه و کاربران اینترنتی نیاز داریم، غلغلک دادن یا تلنگر زدن به احساسات و عواطف آن‌هاست که مستقیما روی رفتارشان تاثیرگذار است.

وظیفه‌ی یک مارکتر این است که با هدف قرار دادن همین احساسات به ظاهر کوچک اما موثر،

کاری را که نیاز دارد انجام شود، به دست بیاورد.

ادامه مطلب
مدیریت-چیست؟-مقایسه-دیدگاههای-فایول-آژانس-خلاقیت-و-برندسازی-برش

مدیریت چیست؟ مقایسه دیدگاه‌های فایول و تیلور در مدیریت

مدیریت در اشکال مختلف، جزئی جدایی‌ناپذیر از زندگی انسان‌هاست

و در هر زمینه‌ای که انسان‌ها در تلاش برای دستیابی به اهداف موردنظر خود هستند، ضروری‌ است.

اجزای اصلی مدیریت همیشه در میدان حضور دارند، چه موضوع زندگی شخصی ما باشد و چه کسب‌وکارمان.

در این مطلب توضیح می‌دهیم اصول مدیریت چیست

و به مقایسه دیدگاه‌های فایول و تیلور در مورد اصول اولیه مدیریت می‌پردازیم.

اصول مدیریت چیست؟

مدیریت، مجموعه‌ای از اصول مربوط به کارکردهای برنامه‌ریزی، سازماندهی، کارگزینی، هدایت و کنترل و همچنین کاربرد این اصول در به کارگیری منابع فیزیکی، مالی، انسانی و اطلاعاتی به طور کارآمد و مؤثر برای دستیابی به اهداف سازمانی است.

اصول اساسی مدیریت مدیریت عبارتند از برنامه‌ریزی، سازماندهی، کارگزینی، هدایت و کنترل.

اصل کنترل شامل هماهنگی، گزارش و بودجه‌بندی است

و از این رو این اصل را می‌توان به این ۳ اصل مجزا تقسیم کرد. بر اساس این ۷ اصل، لوتر گولیک (Luther Gulick) کلمه‌ی POSDCORB را ابداع کرد که به طور کلی حروف اول این هفت اصل را نشان می‌دهد:

    1. P: برنامه‌ریزی (Planning)؛
    1. O: سازماندهی (Organizing)؛
    1. S: کارگزینی (Staffing)؛
    1. D: هدایت (Directing)؛
    1. Co: هماهنگی (Co-ordination)؛
    1. R: گزارش (Reporting)؛
    1. B: بودجه‌بندی (Budgeting).

اما به‌طور کلی، ۵ اصل برنامه‌ریزی، سازماندهی، کارگزینی، رهبری و کنترل (POSDC) که توسط هنری فایول (Henri Fayol) مطرح شده به‌عنوان اصول مدیریت شناخته می‌شود.

در ادامه توضیح می‌دهیم هریک از این اصول مدیریت چیست.

۱. برنامه‌ریزی

اولین مورد از اصول مدیریت که آن را بررسی می‌کنیم، برنامه‌ریزی است. برنامه ریزی آینده‌محور است و جهت سازمان را تعیین می‌کند.

برنامه‌ریزی روشی منطقی و سیستماتیک برای تصمیم‌گیری امروز است که بر آینده‌ی شرکت تأثیر می‌گذارد؛ نوعی آینده‌نگری سازمان‌یافته و همچنین گذشته‌نگری اصلاحی که شامل پیش‌بینی آینده و همچنین تلاش برای کنترل وقایع می‌شود. مقصود از پیش‌بینی، توانایی پیش‌بینی اثرات اقدامات فعلی در آینده‌ی بلندمدت است.

برنامه‌ریزی فرایند مستمر اتخاذ تصمیمات کارآفرینانه‌ی فعلی به صورت سیستماتیک و با بالاترین میزان آگاهی ممکن از آیند‌ه‌ی آن تصمیمات، سازماندهی سیستماتیک اقدامات موردنیاز برای انجام این تصمیمات و سنجش نتایج این تصمیمات در برابر انتظارات از طریق بازخورد سازمان‌یافته و سیستماتیک است.

پیتر دراکر  (Peter Drucker)

برنامه‌ریزی مؤثر، تأثیر عوامل خارجی و داخلی را در بر می‌گیرد. عوامل خارجی شامل کمبود منابع، روند عمومی اقتصادی و نرخ بهره و تورم، پیشرفت‌های تکنولوژیکی، افزایش مقررات دولتی درمورد منافع جامعه، محیط‌های سیاسی بین المللی بی‌ثبات و موارد دیگر است.

عوامل داخلی نیز مواردی از قبیل محدود شدن فرصت‌های رشد به دلیل اشباع، تغییر الگوهای نیروی کار، پیچیده‌تر شدن ساختارهای سازمانی، تمرکززدایی و… را شامل می‌شود.

۲. سازماندهی

سازماندهی مستلزم یک ساختار رسمی اقتدار است و مشخص کردن اینکه جهت و جریان آن ساختار برای کدام زیرمجموعه‌های کاری تعریف، تنظیم و هماهنگ می‌شوند.

سازماندهی یک کسب‌وکار به این معناست که تمام زمینه‌ها و ساختارهای موردنیاز مانند مواد خام، ابزار، سرمایه و پرسنل را در اختیار آن قرار دهیم.

هنری فایول (Henry Fayol)

بنابراین، این اصل از اصول اولیه مدیریت شامل تعیین فعالیت‌هایی است که باید برای رسیدن به اهداف شرکت انجام گیرند و همینطور واگذاری این فعالیت‌ها به پرسنل مناسب و تفویض اختیارات لازم برای انجام این فعالیت‌ها به صورت هماهنگ و منسجم را در بر می‌گیرد.

اصل سازمان‌دهی به موارد زیر مربوط می‌شود:

    1. شناسایی وظایفی که باید انجام شوند و گروه‌بندی آن‌ها در صورت لزوم؛
    1. واگذاری این وظایف به پرسنل ضمن تعیین اختیارات و مسئولیت آن‌ها؛
    1. تفویض اختیار به کارمندان؛
    1. ایجاد ارتباط بین اختیارات و مسئولیت‌ها؛
    1. هماهنگی این فعالیت‌ها.

۳. کارگزینی

کارگزینی به معنی یافتن و حفظ نیروی کار مناسب برای سازمان در سطوح مختلف است. این فرایند شامل فرایند جذب، آموزش، توسعه، جبران خسارت، ارزیابی و نگهداشت نیروی انسانی با کمک تشویق و ایجاد انگیزه است. از آنجایی که عنصر انسانی حیاتی‌ترین عامل در این فرایند است، جذب پرسنل مناسب اهمیت بالایی دارد.

کارکرد مدیریتی کارگزینی شامل حفظ ساختار سازمان از طریق انتخاب، ارزیابی و توسعه‌ی مناسب و موثر پرسنل برای ایفای نقش‌های تعیین‌شده‌شان در آن ساختار است.

کوتز و اودانل (Kootz & O’Donnell)

این اصل بسیار مهم‌تر است، زیرا افراد از نظر هوش، دانش، مهارت، تجربه، وضعیت جسمانی، سن و نگرش متفاوتند و این باعث پیچیدگی این اصل می‌شود. از این رو، صاحب بیزینس باید علاوه بر شایستگی فنی و عملیاتی، ساختار جامعه شناختی و روانی نیروی کار را نیز بشناسد.

۴. هدایت

اصل هدایت به رهبری، تعاملات، انگیزش و نظارت مربوط می‌شود؛ به نحوی که کارکنان فعالیت‌های خود را به بهترین نحو ممکن انجام دهند و به اهداف موردنظر دست یابند.

    • رهبری: به معنی صدور دستورالعمل‌ها و راهنمایی زیردستان درمورد رویه‌ها و روش‌ها است؛
    • تعاملات: باید دو طرفه باشد تا بتوان اطلاعات را به زیردستان منتقل کرد و بازخوردهای آن‌ها را نیز دریافت کرد؛
    • انگیزش: اهمیت زیادی دارد، زیرا افراد با انگیزه‌ی بالا، با راهنمایی کم‌تر از مافوقشان، عملکرد بسیار خوبی از خود نشان می‌دهند؛
    • نظارت: نظارت بر زیردستان منجر به دریافت گزارش‌های مستمری از روند پیشرفت می‌شود و همچنین به مافوق اطمینان می‌دهد که دستورالعمل‌ها به‌درستی انجام می‌شوند.

۵. کنترل کردن

مورد آخر از این اصول یعنی کنترل کردن، شامل آن دسته از فعالیت‌هایی است که برای اطمینان از عدم انحراف رویدادها از برنامه‌های از پیش تعیین‌شده انجام می‌گیرد و شامل فعالیت‌هایی از قبیل تعریف استانداردهایی برای عملکرد کار، اندازه‌گیری عملکرد، مقایسه‌ی آن با استانداردهای تعیین‌شده و انجام اقدامات اصلاحی در صورت نیاز برای اصلاح هرگونه انحراف از استانداردهاست.

کنترل کردن عبارت است از اندازه‌گیری و تصحیح فعالیت‌های اجرایی کارکنان، به‌منظور اطمینان ازدست‌یابی به اهداف و برنامه‌های سازمانی موردنظر است.

کوتز و اودانل (Kootz & O’Donnell)

بنابراین اصل کنترل شامل این موارد است:

    • تعیین عملکرد استاندارد؛
    • اندازه‌گیری عملکرد واقعی؛
    • اندازه‌گیری عملکرد واقعی با استانداردهای از پیش تعیین‌شده و کشف انحرافات؛
    • انجام اقدامات اصلاحی.

تمام این اصول مدیریت ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند. این اصول در حین به‌کارگیری چندان تفکیک‌شده و قابل تشخیص نیستند. با این حال لازم است که هر یک از اصول را به طور جداگانه در کانون توجه قرار داده و به کار گیرید.

اهمیت اصول مدیریت چیست؟

باعث بهبود شناخت می‌شود: با کمک گرفتن از این دانش  ، مدیران درمورد نحوه‌ی مدیریت یک سازمان راهنمایی و بینش زیادی به دست می‌آورند. این اصول مدیران را قادر می‌سازد تا تصمیم بگیرند که برای انجام وظایف معین چه کارهایی باید انجام دهند و موقعیت‌های پیش آمده را چگونه مدیریت کنند. دانستن این اصول مدیران را کارآمدتر می‌کند؛

راهنمایی برای آموزش مدیران است: این اصول درک فرایند مدیریت را آسان‌تر می‌کند تا مدیران بدانند که برای دستیابی به اهداف خود لازم است چه کارهایی انجام دهند. بنابراین، این موارد در شناسایی حوزه‌های مدیریتی توسط مدیران سودمند هستند؛

نقش‌های مدیریتی را تعریف می‌کند: اصول مدیریت نقش مدیران را تعریف می‌کند. بنابراین این اصول به عنوان مرجعی برای مدیران عمل می‌کنند تا بر اساس آن‌ها بررسی کنند که آیا تصمیمات آن‌ها مناسبند یا خیر. علاوه بر این موارد، اصول مدیریتی فعالیت‌های مدیریتی را به صورت عملی تعریف می‌کنند و تعیین می‌کنند که از یک مدیر انتظار می‌رود در شرایط خاص چه کاری انجام دهد؛

نقشه‌راهی پژوهشی در مدیریت است: اصول مدیریت مسیرهایی را نشان می‌دهد که پژوهش‌ها و تحقیقات باید در امتداد آن‌ها انجام شود تا مدیریت عملگراتر و مؤثرتر شود. این اصول مدیران را در تصمیم‌گیری و اقدام راهنمایی می‌کند. محققان می‌توانند بررسی کنند که آیا دستورالعمل‌ها مفید هستند یا خیر. هر چیزی که پژوهش‌های زمینه‌ی مدیریت را دقیق‌تر کند، باعث بهبود عملکرد مدیریت خواهد شد.

پژوهش‌های فایول و تیلور در دانش مدیریت

اکنون که پاسخ دادیم اصول مدیریت چیست و چه اهمیتی دارد، قصد داریم به پژوهش‌های هنری فایول (Henri Fayol) و فردریک تیلور (Frederick Winslow Taylor) در زمینه مدیریت بپردازیم. فایول و تیلور، هر دو به توسعه‌‌ی دانش مدیریت کمک زیادی کرده‌اند. سهم این دو پیشگام در زمینه‌ی اصول اساسی مدیریت به‌طور ویژه‌ای مکمل یکدیگر بود. آن‌ها هر دو برای حل مشکل پرسنل و مدیریت آن در تمام سطوح روشی علمی به کار بردند.

تیلور در درجه‌ی اول از سطح کارگران و از پایین به بالا کار می‌کرد، در حالی که فایول روی مدیر عامل تمرکز کرد و از بالا به پایین کار می‌کرد، این تفاوت، بازتابی از مشاغل بسیار متفاوت آن دو بود.

اصول مدیریت هنری فایول

۱۴ اصل مدیریت هنری فایول به سازمان با رویکردی از بالا به پایین نگاه می‌کند تا به مدیران کمک کند که کارکنان را به بهترین عملکردشان برسانند و کسب‌وکار را به‌راحتی اداره کنند. بیایید نگاهی به آن ۱۴ اصل بیندایم:

    1. تقسیم کار؛
    1. اختیار؛
    1. نظم و انضباط؛
    1. وحدت فرماندهی؛
    1. وحدت هدف؛
    1. تبعیت تمایلات فردی ار تمایلات جمعی؛
    1. پاداش کارکنان؛
    1. تمرکز؛
    1. رعایت سلسله‌مراتب سازمان؛
    1. نظم؛
    1. انصاف؛
    1. ثبات دوره تصدی پرسنل؛
    1. ابتکار عمل؛
    1. روحیه‌ی صمیمیت وکار گروهی.

اصول مدیریت علمی تیلور

مدیریت علمی که اغلب به عنوان تیلوریسم (Taylorism) نیز شناخته می‌شود، نظریه‌ای مدیریتی است که برای اولین بار توسط فدریک دبلیو تیلور (Federick W. Taylor) موردحمایت قرار گرفت. مدیریت علمی از روش‌های علمی برای تجزیه‌وتحلیل کارآمدترین فرایند تولید استفاده می‌کند تا میزان بهره وری را افزایش دهد. نظریه‌ی مدیریت علمی تیلور استدلال می‌کند که وظیفه‌ی مدیران محل کار، توسعه‌ی سیستم تولید مناسب برای دستیابی به کارایی اقتصادی است. اگرچه اصطلاحات «مدیریت علمی» و «تیلوریسم» معمولا به جای یکدیگر استفاده می‌شوند، اما اگر بخواهیم دقیق‌تر باشیم، می‌توان گفت که تیلوریسم اولین شکل مدیریت علمی بود.

فردریک تیلور ۴ اصل مدیریت علمی زیر را ابداع کرد که هنوز هم تا به امروز مناسب هستند:

۱. روش‌ خود را بر اساس علم انتخاب کنید، نه قاعده‌ی سرانگشتی: به جای اینکه به هر کارمند اجازه دهید آزادی استفاده از روش قاعده‌ی سرانگشتی خود را برای تکمیل کارش داشته‌باشد، در عوض باید از روش علمی کمک بگیرید تا« بهترین راه» برای انجام آن کار را تعیین کنید.

۲. کارها را بر اساس استعدادهای کارکنان تعیین کنید: به‌جای اختصاص تصادفی کارکنان به موقعیت‌های شغلی در دسترس، ارزیابی کنید که کدام یک از آن‌ها در هر شغل خاص توانایی بیشتری دارند و به آن‌ها آموزش دهید تا در آن موقعیت با اوج راندمان کار کنند.

۳. بر عملکرد کارکنان نظارت کنید: کارایی کارکنان خود را ارزیابی کنید و در صورت لزوم دستورالعمل‌های بیشتری ارائه دهید تا اطمینان حاصل شود که با بازدهی بالا کار می‌کنند.

۴. حجم کار را به درستی بین مدیران و کارکنان تقسیم کنید: مدیران باید برنامه‌ریزی کنند و آموزش دهند، در حالی که کارکنان باید آن‌چه که برای انجام آن آموزش دیده‌اند را اجرا کنند.

تفاوت دیدگاه‌های فایول و تیلور در اصول مدیریت چیست؟

اصول مدیریت تیلور و فایول هر دو بر همکاری متقابل بین اشتغال و کارمندان تأکید داشتند؛ اما از جنبه‌های زیر با یک‌دیگر متفاوت هستند:

۱. تیلور به مدیریت از دیدگاه نظارتی نگاه می‌کرد و سعی می‌کرد کارایی را در سطح عملیاتی و کارکنان بهبود بخشد. او هنگام تدوین نظریه‌ی خود نگرش پایین به بالا داشت. از سوی دیگر، فایول اصول مدیریت را از سطح مدیریت عالی به پایین تحلیل کرد. بنابراین فایول می‌توانست دید وسیع‌تری نسبت به تیلور داشته‌باشد.

۲. تیلور فلسفه‌ی خود را مدیریت علمی (Scientific Management) نامید، در حالی که فایول رویکرد خود را به عنوان نظریه‌ی مدیریت اداری (Theory of Administrative Management) توصیف کرد.

۳. هدف اصلی تیلور بهبود بهره‌وری نیروی کار و حذف انواع اتلاف از طریق استانداردسازی کار و ابزار بود. فایول تلاش کرد تا نظریه‌ای جهانی در زمینه‌ی مدیریت طرح کند و بر لزوم آموزش تئوری مدیریت تاکید کرد.

۴. اصول تیلور در سطح کارگاه‌ها و سالن‌های کار قابل اجراست، اما اصول فایول با تمرکز بر عملکرد مدیران و اصول اساسی مدیریت، می‌تواند به‌طور یکسان در همه‌ی سطوح اعمال شود.

نظریه‌ی فایول نسبت به نظریه‌ی تیلور به طور گسترده‌تری قابل‌استفاده است، اگرچه فلسفه‌ی تیلور تحت‌تأثیر توسعه‌ی مدرن دستخوش تغییرهای زیادی شده است، اما اصول مدیریت فایول در طول زمان نتیجه‌اش را پس داده و همچنان به عنوان هسته‌ی اصلی نظریه‌ی مدیریت پذیرفته می‌شود.

زمینهتیلورفایول
جنبه‌ی انسانیعناصر انسانی را نادیده می‌گیرد و تاکید بیش‌تری بر بهبود افراد، مواد و روش‌ها دارد به عنصر انسانی احترام می‌گذارد، به‌عنوان مثال اصل‌های ابتکار و صمیمیت و کار گروهی او (اصول سیزدهم و چهاردهم) نیاز به تعاملات بین‌فردی را تشخیص می‌دهد
شهرتپدر مدیریت علمیپدر اصول مدیریت
تمرکزتاکید بر کاراییتاکید بر مدیریت عمومی
رویکرددارای رویکرد خُرد است، زیرا فقط به کارخانه محدود می‌شوددارای رویکرد کلان است، اصول کلی مدیریت در هر زمینه‌ی مدیریتی قابل اجرا است
محدوده‌ی اصولاصول مدیریت تیلور محدود به فعالیت‌های تولیدی استاین موارد در خصوص امور مدیریتی تمام انواع سازمان‌ها قابل‌اجرا است
دستاوردمدیریت علمیمدیریت اداری

جمع‌بندی

اصول مدیریت عبارت است از برنامه‌ریزی، سازماندهی، کارگزینی، هدایت و کنترل که از آن‌ها برای دست‌یابی به اهداف سازمانی استفاده می‌شود. در این مطلب توضیح دادیم اصول مدیریت چیست و دیدگاه‌های هنری فایول و فردرک تیلور در مدیریت را با هم مقایسه کردیم. امیدواریم مطالعه این مطلب برای شما مفید بوده باشد. نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.

منبع: managementstudyguide.com

ادامه مطلب
گاو-بنفش-آژانس-خلاقیت-و-برندسازی-برش

گاو بنفش چیست و چگونه این استراتژی مشتریان را به وجد می‌آورد؟

گاو بنفش می تواند منجر به تحول بزرگی در بازاریابی شما شود.

در شرایطی که بازار در دست یک قدرت پیشتاز است

یا زمانی که بازار با رقیبان زیادی اشباع شده‌است،

شرکت‌ها چگونه پیشرفت می‌کنند؟ ممکن است در میان صاحبان کسب‌وکار، تعداد زیادی از آن‌ها تصور کنند

بازاریابی و تبلیغات عالی می‌تواند جریان را به نفع آن‌ها تغییر دهد.

سث گودین (Seth Godin) نویسنده کتاب پرفروش گاو بنفش است.

او در کتاب گاو بنفش می‌گوید که استراتژی 5P، یعنی محصول (Product)، قیمت (Price)، تبلیغ (Promotion)، مکان (Place) و افراد (People) که یک استراتژی بازاریابی ابدی است، دیگر کافی نیست.

برای این که یک شرکت پیشتاز باشید، باید محصولات و خدمات قابل ‌توجهی ارائه دهید.

محصولات و خدمات باید مطابق با همان چیزی باشند که گودین آن را “گاو بنفش” می‌نامد.

اما چگونه یک کسب‌وکار در خور توجه می‌شود؟

چگونه یک گاو بنفش (که به‌ندرت دیده‌ می‌شود) ایجاد می‌شود؟

اکثر افراد فکر می‌کنند در مورد تبلیغات چیزهایی می‌دانند؛

نویسنده با نگاهی سریع به این تفکرات، کتاب گاو بنفش را شروع می‌کند.

در مطلب پیش‌رو می‌آموزید یک محصول را به گونه‌ای توسعه دهید

و به بازار عرضه کنید که توجه و خواست مشتریان را بلافاصله جلب کند.

تشبیه گاو بنفش

تشبیه گاو بنفش

ابتدا پیش از هرچیز دیگری باید بدانیم تشبیه گاو بنفش چگونه به ذهن نویسنده رسیده‌است.

هنگامی که گودین همراه با خانواده‌اش در حومه‌ی فرانسه زندگی می‌کرد، به سمبل گاو بنفش پی‌برد.

گودین و خانواده‌اش در حین رانندگی متوجه صدها گاو قهوه‌ای شدند که در مزارع اطراف، در حال چرا بودند.

پس از کیلومترها رانندگی کردن و دیدن صدها گاو، دیگر گاوها جذابیت ابتدایی خود را نداشتند؛

گاوها به جزئی عادی و معمولی از منظره تبدیل شده‌بودند.

در ادامه بیشتر توضیح می‌دهیم هدف نویسنده از انتخاب نام گاو بنفش چیست.

زمانی که یک کسب‌وکار نتواند بازاریابی مؤثری انجام دهد، مشابه گاوهای قهوه‌ای است.

مصرف‌کنندگان از قبل با خدمات ارائه‌شده توسط این کسب‌وکار آشنایی دارند

چراکه کسب‌وکارهای بسیار دیگری نیز همین خدمات را عرضه می‌کنند.

وقتی این اتفاق رخ دهد، زمان خاتمه‌ی آن کسب و کار نزدیک است.

زمانی که خرید کردن بر اساس پایین‌ترین قیمت باشد،

هیچ دلیلی برای تعهد و وفاداری مشتری‌ها برای ادامه‌ی خرید وجود ندارد.

یک شرکت برای کسب موفقیت، باید ممتاز و برجسته باشد؛ به عبارت دیگر باید یک گاو بنفش در حیطه‌ی بازاریابی باشد.

مواردی که برای تبدیل شدن به یک گاو بنفش لازم است

گاو بنفش چگونه ایجاد می‌شود؟ به عقیده گودین، ویژگی‌های خاصی برای برجسته شدن در میان سایر شرکت‌ها وجود دارد که اکثر شرکت‌ها فاقد آن هستند.

اولین خصوصیت یک گاو بنفش که به چشم می‌خورد، تفاوت ظاهری آن با گاوهای قهوه‌ای است.

شرکت‌هایی که مثل یک گاو بنفش هستند به چند علت توجهات را به خود جلب می‌کنند:

منحصر به فرد بودن، اشتیاق و جسارت معمولی نبودن.

نمونه‌ای از این کسب‌وکارها، بستنی بن و جری (Ben & Jerry’s ice cream) است.

تنها این شرکت است که در میان برندهای متعدد موجود در راهروی غذاهای منجمد،

به دلیل تعهد به فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی، برندی برجسته به‌حساب می‌آید و می‌توان گفت یک گاو بنفش است.

بله، طعم بستنی‌های آن‌ها عالی است،

اما دلیل اولیه‌ی داشتن چنین هواداران وفاداری، صریح بودن در حمایت از حقوق مصرف‌کنندگان است.

علاوه بر این، گاو بنفش در بازاریابی مایل است با نوآوری و اجرای ایده‌های جدید در صنعت خود از سایرین سبقت بگیرد.

به بیان گودین اکثر شرکت‌ها به تقلید کردن از فعالیت‌های رقیبان برتر مشغول‌اند.

اما این کار زمانی مشکل‌ساز می‌شود که آن کسب‌وکار شکست بخورد یا بازار آن دچار رکود شود.

به نظر گودین: «امنیت خطرناک است».

او توضیح می‌دهد «شما نمی‌توانید با پیروی از شخص دیگری که موردتوجه و چشم‌گیر است، در خور توجه شوید». شرکت‌هایی که این استراتژی را اجرا می‌کنند

فقط در حال نشان دادن خود به عنوان یک گاو قهوه‌ای دیگر هستند.

به جای آن، گودین پیشنهاد می‌کند سازمان‌ها از تقلید از پیشتازان بازار خود دست بردارند و کاری متفاوت انجام دهند

تا تبدیل به یک گاو بنفش شوند.

به پیشنهاد گودین «شما با یکسان بودن، هرگز از دیگران جلو نمی‌زنید،

فهرستی از راه‌های متفاوت تهیه کنید که می‌توانید با آن‌ها از دیگران جلو بزنید».

۴ روش برای برجسته شدن در کاری که انجام می‌دهید

۴ روش برای برجسته شدن در کاری که انجام می‌دهید

برای مسائل موجود راه ‌حل پیدا کنید

یکی از دلایل شایسته بودن گاو بنفش [شرکت‌هایی که استراتژی گاو بنفش را اجرا می‌کنند]،

شناخت مسئله‌های مشتریان و حل آن معضلات به صورت مؤثر است.

در نهایت، بازاریابی محصولات یا خدمات در واقع علم فروش راه ‌حل است.

گودین اظهار می‌کند که حل مسئله مختص صنعت نیست؛

به گفته‌ی او « مصرف‌کنندگان با نیازهایی که دارند، افرادی هستند که

با بیش‌ترین احتمال به راه‌ حل‌های شما واکنش نشان می‌دهند.

خواه مشتری مورد انتظارتان یک خریدار بلبرینگ صنعتی در فورد باشد و

خواه شوهری باشد که بیش از ظرفیتش در توسان کار می‌کند؛ وظیفه شما شناخت خریدار و حل کردن مسئله اوست».

نتفلیکس (Netflix)، نمونه‌ای عالی از یک گاو بنفش به‌شمار می‌آید.

این شرکت بر روی حل مسائل اجاره ویدیو برای استفاده در خانه سرمایه‌گذاری کرده‌است.

یکی از مهم‌ترین مسئله‌هایی که مشتریان در این زمینه با آن روبه‌رو بودند، هزینه‌های دیرکرد بود.

نتفلیکس با استفاده از طرح اشتراک، این‌گونه هزینه‌ها را، که شرکت‌هایی مثل بلاک‌باستر (Blockbuster) از آن سود می‌بردند، حذف کرد.

کل صنعت نتفلیکس با این سؤال دگرگون شد: « مردم از هزینه‌های دیرکرد به شدت متنفرند، چرا آن‌ها را حذف نکنیم؟». این تجربه‌ی مثبت باعث تبدیل این شرکت به یک گاو بنفش و شرکتی پیشرو در صنعت سرگرمی‌های ویدیویی شد.

برای این که بتوانید در حل مسائل مشتریان خود به صورت حرفه‌ای عمل کنید باید سوالات زیر را از خودتان بپرسید:

    • «به چه کسی خدمت اندکی ارائه شده‌است؟» «چرا؟»
    • «مهم‌ترین مسئله‌ای که در این صنعت وجود دارد چیست؟»
    • «چرا کسی آن را حل نمی کند؟»
    • «تیم ما در مورد این مسئله چه اقدامی می‌تواند انجام دهد؟»

برای عالی بودن در یک زمینه، شناخته‌شده باشید

برای عالی بودن در یک زمینه، شناخته‌شده باشید - گاو بنفش

طبق گفته‌ی گودین اکثر شرکت‌ها به یک دلیل شکست می‌خورند: خوب هستند، اما عالی نیستند.

این ادعا توسط جیم کالینز (Jim Collins) و تحقیقاتش به نام «خوب به عالی» (Good to Great) تأیید شده است؛

این تحقیق یک مطالعه پنج ساله بر روی شرکت‌هایی است از سطح خوب به عالی جهش کرده‌اند.

از ۱۴۳۵ شرکت مطالعه‌شده در این تحقیق، تنها ۱۱ شرکت به سطح عالی رسیدند و از استراتژی گاو بنفش استفاده کردند (کمتر از یک درصد).

این میزان، کمیاب بودن گاو بنفش را نشان می‌دهد.

کالینز در مقاله‌ای در سایت خود می‌نویسد: «هیچ لحظه‌ی معجره‌آسایی وجود نداشت.

به جای آن، یک فرآیند و یک چهارچوب واقع‌بینانه و عمل‌گرا، همراه با توجه به جزئیات، می‌تواند شرکت‌ها، رهبران و افراد آن‌ها را برای مدتی طولانی در مسیری که انتظار دارند و لایق آن هستند، نگاه دارد».

این امر به این معناست که شرکت‌هایی که به طور شگرفی به موفقیت دست یافته‌اند،

برای شایستگی و برتری برنامه ریزی و آن را دنبال کرده‌اند و برای موفقیت طولانی مدت، قدم‌های ضروری را برداشته‌اند.

آسان به نظر می رسد، درست است؟

بنابراین، چرا شرکت‌های بزرگ بیش‌تری وجود ندارند؟

گودین علت این امر را به سادگی بیان می‌کند: «گاو بنفش بسیار کمیاب است چون مردم می‌ترسند».

مردم از انتقاد، شکست و عدم امنیت می‌ترسند.

تا جایی که چشم کار می‌کند، این ترس باعث کمیاب بودن گاو بنفش و ایجاد گاوهای قهوه‌ای می‌شود.

به بیان گودین، در نهایت، ما فقط دو انتخاب داریم: «نامرئی، ناشناس، نقد نشده، و در امنیت باشیم، یا فرصت شکوه‌مند بودن، بی‌همتایی و گاو بنفش بودن [متمایز بودن] را به دست آوریم.»

چند نکته برای برجسته شدن در چشم مشتریان:

    • پیدا کردن یک جایگاه سودآور در بازار برای تأمین نیازها.
    • به ۲۰ درصد از مشتریان برتر خود، یک معامله‌ی ویژه به عنوان پاداش بدهید. این کار، آن‌ها را تشویق می‌کند که به عنوان منبع موثقی از اطلاعات، از شرکت شما حمایت و آن را تبلیغ کنند.
    • این گروه از مشتریان به بیان گودین، گروه «عطسه کننده» (Sneezers) هستند، چراکه فلسفه تجارت شرکت و محصولات آن را در میان دوستان، همکاران و اعضای خانواده‌شان پخش می‌کنند.
    • ایجاد انجمنی که هواداران نسبت به آن احساس تعلق کنند.

ایده‌های تطبیقی و نوآورانه اجرا کنید

همان‌طور که گودین در کتاب گاو بنفش می‌گوید، گاو بنفش خسته‌کننده که نیست هیچ – بلکه بی‌باک است.

گاو بنفش مایل است ریسک‌های حساب شده‌ای را بپذیرد،

ایده‌های حاصل از تفکر خارج از چارچوب را اجرا و با آزمون و خطا روش‌هایی را پیدا کند که مخاطبان خاص‌پسند را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

نکته مهم این است: گاو بنفش هرگز بدون حرکت و ساکن نمی‌ماند – گاو بنفش یک بازی پویش‌گرایانه را پیش می‌گیرد و هرگز با پیروزی، متوقف نمی‌شود.

گاو بنفش همیشه به دنبال راه‌هایی‌ست که بتواند برای مشتریان خود تجربه‌های بهتری فراهم کند.

شرکت اپل را به عنوان یک مثال از گاو بنفش در نظر بگیرید.

کار این شرکت فقط ساخت نسل اول آیفون نبود و پس از ساخت نسل اول متوقف نشد؛

این شرکت از طریق انطباق و نوآوری، به‌طور مداوم در حال ارتقاء سطح محصولاتش است.

تعهد آن‌ها به ایجاد برتری و شایستگی‌ای که منجر به منفعت مشتریان‌شان شود، هواداران وفاداری برای این شرکت فراهم آورده ‌است.

وقتی شرکت اپل محصول جدیدی را عرضه می‌کند، مردم واقعاً هیجان‌زده می‌شوند،

چون می‌دانند که محصول جدید بهتر از محصول قبلی است. این نگرش نوآورانه است که شرکت‌ها را به گاو بنفش تبدیل می‌کند.

برای این‌که نوآورانه‌تر عمل کنید، می‌توانید روش‌های زیر را به کار بگیرید:

برای این‌که نوآورانه‌تر عمل کنید، می‌توانید روش‌های زیر را به کار بگیرید - گاو بنفش

    • پولی را که به دست می‌آورید، برای تحقیق و توسعه ایده، محصولات و خدمات قابل توجه، مجددا سرمایه‌گذاری کنید.
    • ایده‌های جدید تیم را آزمایش کنید.
    • به بازخورد مشتری‌ها گوش دهید و آن‌ها در دور بعدی تولید محصول، به اجرا درآورید.
    • اگر محصولات یا خدمات یکنواخت هستند، آن‌ها را تغییر دهید.
    • در طرح عرضه‌ی یک محصول، «بازاریابی پیشرفته‌تر» گنجانده شده‌است. این به این معناست که افزایش کمیت تبلیغات راه ‌حلی نیست که بتوان بر دوام آن تکیه و اعتماد کرد.

ذهنیت خود را در مورد معنای بازاریابی گسترش دهید

نکته‌ی اصلی کتاب گاو بنفش و فرض اصلی گودین این است که بازاریابی «عمل ابداع [نوآفرینی] محصول و درواقع تلاشی برای طراحی، هنر تولید و قیمت‌گذاری و تکنیک فروش آن به حساب می‌آید».

اغلب اوقات، شرکت‌ها هنگام عرضه‌ی یک محصول جدید، بازاریابی را در انتهای فرایند قرار می‌دهند.

رفتار شرکت‌ها با بازاریاب‌ها به گونه‌ای است که گویا کار آن‌ها فقط جلب توجه مشتریان پس از عرضه‌ی محصول است. به بیان گودین، این ذهنیت همان چیزی است که باعث ایجاد گاوهای قهوه‌ای می‌شود.

ایجاد یک فرهنگ سازمانی که در آن، متخصصان بازاریابی در ردیف‌های انتهایی قرار می‌گیرند،

مقدمه شکست شرکت‌ها را فراهم می‌کند.

به عقیده گودین « اگر یک بازاریاب هستید که نمی‌دانید چگونه یک محصول را ابداع و طراحی کنید، آن را تغییر و تطبیق دهید و در نهایت آن را کنار بگذارید، درواقع ناكارآمد هستيد

و به یک شاخه خشکیده درخت شباهت داريد و نه يك بازاریاب».

متخصصان بازاریابی باید هماهنگ با طراحان و توسعه‌دهندگان محصول کار کنند

تا در وهله اول بتوانند محصولی بسازند که ارزش بازاریابی داشته‌باشد.

برای حذف سیستم‌های سازمانی که باعث بازاریابی ناکارآمد می‌شوند:

    • طراحان را در فرآیند بازاریابی و بازاریابان را در فرآیند طراحی مشارکت دهید.
    • جلسات تیمی را به صورت منظم برگزار کنید تا مطمئن شوید که بخش‌های مختلف در هنگام ایجاد محصول و بازاریابی آن، به صورت مجزا و جدا از هم کار نمی‌کنند.
    • به تدریج یک فرهنگ تیمی مشارکتی را ایجاد کنید که همه در آن با چشم انداز شرکت آشنا هستند و برای دست‌یابی به آن به صورت جمعی کار می‌کنند.

هنگام دست‌یابی به گاو بنفش چه کاری باید انجام دهید؟

هنگام دست‌یابی به گاو بنفش چه کاری باید انجام دهید؟

پس از این‌که استراتژی گاو بنفش را در تجارت خود را پیاده کردید،

گودین دو گزینه (که آن‌ها را متناقض توصیف می‌کند) پیش روی شما قرار می‌دهد.

اولین گزینه این است که گاو بنفش را برای هر چیزی که ارزش دارد، بدوشید.

هنگامی که یک شرکت، محصولی را عرضه می‌کند که مشتریان برای به دست آوردن آن هر کاری انجام می‌دهند،

صاحبان کسب‌وکار و تیم‌های اجرایی باید استراتژی‌هایی اتخاذ کنند

که با به‌کارگیری آن‌ها در بلندمدت فرصت‌های بیش‌تری برای به دست آوردن پول ایجاد شود.

اگر تشکیلات، خواهان باقی ماندن در عرصه تجارت است،

به اجرای گزینه دوم استراتژی گاو بنفش نیز نیاز دارد: سرمایه‌گذاری مجدد در شرکت و ایجاد گاو بنفش بعدی قبل از این‌که گاو قبلی دیگر بازدهی نداشته‌باشد.

هنگامی که یک ایده‌ی مهم مطرح می‌شود، قطعا پس از مدت معینی دیگران از آن پیروی کرده

و بازار را از نسخه‌های خود اشباع می‌کنند.

اینجاست که رویکرد تطبیق و نوآوری مداوم تأثیرگذار می‌شود.

کسب‌و کارها در این صورت است که می‌توانند با نگاه مداوم به آینده

و سرمایه‌گذاری بر روی ایده‌های جدید و آزمایش آن‌ها، به گسترش، پیشرفت و ترقی با گاو بنفش جدید ادامه دهند.

خلاصه

گاو بنفش نام کتابی‌ست که ست گودین در زمینه‌ی بازاریابی نوشته است. در این مطلب توضیح دادیم که گاو بنفش استعاره از چیست و منشأ به وجود آمدن از کجاست. همچنین به بررسی چهار روش برای برجسته کردن کاری که برای بازاریابی انجام می‌دهیم و اقدامات لازم پس از دستیابی به گاو بنفش پرداختیم. اگر سؤال یا دیدگاهی درباره‌ی استراتژی  در بازاریابی دارید، با ما در میان بگذارید.

منبع: leaders.com

ادامه مطلب
تحلیل-swot-آژانس-خلاقیت-و-برندسازی-برش

تحلیل SWOT؛ ابزاری برای تحلیل فرصت‌ها و تهدیدهای کسب‌و‌کار

به دنبال راهی برای متمایز کردن سازمان‌تان در بین رقیبان خود هستید؟ تحليل SWOT تکنیکی است که برای شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصت‌ها و تهدیدها به منظور برنامه ریزی استراتژیک یا نقشه‌ی راه برای کسب‌وکار شما استفاده می‌شود. تحليل SWOT ممکن است دشوار به نظر برسد، اما درواقع بسیار ساده است. در این مطلب توضیح می‌دهیم تحليل SWOT چیست. همچنین شرح می‌دهیم زمان مناسب برای استفاده از روش تجزیه و تحليل SWOT چیست و به بررسی چند نمونه از تجزیه و تحلیل SWOT، نحوه‌ی طراحی آن و علت اهمیت آن می‌پردازیم.

تحليل SWOT چیست؟

ابتدا توضیح می‌دهیم روش تحلیل SWOT چیست. تحليل SWOT تکنیکی است که برای شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصت‌ها و تهدیدهای کسب‌وکار یا حتی یک پروژه‌ی خاص استفاده می‌شود. آنالیز SWOT به طور گسترده توسط سازمان‌ها، از مشاغل کوچک و غیرانتفاعی گرفته تا شرکت‌های بزرگ، استفاده می‌شود. تحليل SWOT می‌تواند برای اهداف شخصی نیز به کار برود.

تحلیل سوات در عین سادگی ابزار قدرتمندی برای کمک به شما در شناسایی فرصت‌های رقابتی برای بهبود است که به شما کمک می‌کند تا تیم خود را بهبود بخشید و در عین حال از روندهای بازار جلوتر باشید. حال که دانستیم روش تحلیل SWOT چیست و این تحليل چه مزایایی دارد، اکنون وقت آن است که بررسی کنیم SWOT دقیقاً مخفف چیست.

SWOT مخفف چیست؟

SWOT مخفف چیست؟

SWOT مخفف کلمات زیر است:

    • نقاط قوت (Strengths)؛
    • نقاط ضعف (Weaknesses)؛
    • فرصت‌ها (Opportunities)؛
    • تهدیدات (Threats).

هنگامی که چارچوب SWOT با هم تجزیه‌و‌تحلیل شود، می‌تواند تصویر بزرگ‌تری از سطحی که هستید و نحوه‌ی رسیدن به مراحل بعدی را برای‌تان ترسیم کند. بیایید کمی عمیق‌تر به هر یک از اصطلاحات تحليل SWOT بپردازیم و ببینیم که این عوامل چگونه می‌توانند به شناسایی زمینه‌های لازم برای بهبود کمک کنند.

نقاط قوت

نقاط قوت در تحليل SWOT به اقدامات درون‌سازمانی اشاره دارد که عملکرد خوبی دارند. بررسی این زمینه‌ها به شما کمک می‌کند تا بفهمید چه چیزهایی در حال حاضر موثر واقع می‌شوند. سپس می‌توانید از تکنیک‌هایی که می‌دانید موثر واقع می‌شوند، و همان نقاط قوت شما هستند، در زمینه‌های دیگری مانند بهبود کارایی تیم که ممکن است نیاز به تلاش بیش‌تری داشته‌باشند کمک بگیرید.

هنگامی که نقاط قوت سازمان خود را بررسی می‌کنید، سوالات زیر را از خود بپرسید:

    • چه کاری را خوب انجام می‌دهیم؟ یا حتی سوالی بهتر از آن: چه کاری را بهتر انجام می‌دهیم؟
    • چه چیزی در مورد سازمان ما منحصربه‌فرد است؟
    • مخاطب هدف ما چه چیزهایی را درباره سازمان ما دوست دارد؟
    • با کدام حیطه‌ها یا ویژگی‌ها می‌توانیم رقبای خود را شکست دهیم؟

نمونه‌هایی از نقاط قوت

خدمات مشتری: خدمات مشتری درجه یک ما در مقایسه با رقبای ما، امتیازی بالاتر از میانگین دارد.

نقاط ضعف

نقاط ضعف در تحليل SWOT به برخی اقدامات درون‌سازمانی اشاره دارد که عملکرد ضعیفی دارند. بهتر است که نقاط قوت خود را قبل از نقاط ضعف خود تجزیه‌و‌تحلیل کنید تا مبنای موفقیت و شکست سازمان را بشناسید. شناسایی نقاط ضعف درون‌سازمانی نقطه شروعی را برای بهبود آن پروژه‌ها فراهم می‌کند.

نقاط ضعف سازمان را با پرسیدن موارد زیر بشناسید:

    • کدام یک از اقدامات، عملکرد ضعیفی دارند و چرا؟
    • چه چیزهایی را می‌توان بهبود بخشید؟
    • چه منابعی می‌توانند عملکرد ما را بهبود بخشند؟
    • چگونه در مقابل رقبای خود پیشرفت کنیم؟

نمونه‌هایی از نقاط ضعف

محبوبیت تجارت الکترونیک: بازدید‌های وب‌سایت ما به دلیل کمبود بودجه‌ی بازاریابی پایین است و این منجر به کاهش تراکنش‌های اپلیکیشن تلفن همراه می‌شود.

فرصت‌ها

فرصت‌ها در تحليل SWOT  از نقاط قوت و ضعف کنونی شما همراه با هرگونه اقدام یا شرایط خارجی سرچشمه می‌گیرند که شما را در موقعیت رقابتی قوی‌تری قرار می‌دهند. این فرصت‌ها می‌توانند هر چیزی باشند، از نقاط ضعفی که مایل به بهبود آن‌ها هستید تا زمینه‌هایی که در دو مرحله‌ی اول تجزیه‌وتحلیل، شناسایی نشده‌اند.

از آن‌جاکه راه‌های متعددی برای شناسایی فرصت‌ها وجود دارد، بررسی این سؤالات قبل از شروع سودمند است:

    • از چه منابعی می‌توانیم برای بهبود نقاط ضعف خود استفاده کنیم؟
    • آیا در خدمات ما فرصت‌هایی برای ارائه‌ی چیزهای جدید وجود دارد؟
    • اهداف تجاری ما برای سال جاری چیست؟
    • رقبای شما چه چیزهایی ارائه می‌دهند؟

نمونه‌هایی از فرصت‌ها

کمپین بازاریابی: برای بهبود آگاهی از برند، در شبکه‌های اجتماعی کمپین‌های تبلیغاتی تدارک خواهیم دید.

تهدیدات

تهدیدها در تحليل SWOT به معنی زمینه‌هایی با پتانسیل ایجاد مشکل هستند و برخلاف نقاط ضعف، تهدیدها منشا بیرونی دارند و خارج از کنترل شما هستند. تهدیدات در تحليل SWOT می‌توانند شامل هر چیزی، از نوعی بیماری همه‌گیر جهانی گرفته تا تغییر در چشم انداز رقابتی باشد.

چند سوال وجود دارد که برای شناسایی تهدیدات خارجی باید از خود بپرسید:

    • چه تغییراتی در صنعت باعث نگرانی است؟
    • چه روندهای جدیدی در افق بازار وجود دارد که باید آنها را در نظر بگیریم؟
    • رقبای ما در چه بخش‌هایی بهتر از ما عمل می‌کنند؟

نمونه‌ای از تهدیدات

رقیب جدید: با به عرصه آمدن رقیب جدیدمان در تجارت الکترونیکی، ظرف ماه آینده، می‌توانیم شاهد کاهش مشتریان باشیم.

چه زمانی باید از تحليل SWOT استفاده کرد؟

تحلیل SWOT چیست - چه زمانی باید از تحليل SWOT استفاده کرد؟

شما همواره به تحليل SWOT نیاز نخواهید داشت. روش تحليل SWOT برای مرور کلی شرایط و سناریوهای کسب‌وکار شما ابزار بسیار مفیدی است.

تحليل SWOT در این موارد بسیار سودمند واقع می‌شود:

    • قبل از ایجاد یک تغییر بزرگ؛
    • وقتی می‌خواهید اقدام جدیدی در شرکت انجام می‌دهید؛
    • زمانی که می‌خواهید فرصت‌های رشد و پیشرفت را شناسایی کنید؛
    • هر زمان که بخواهید نمایی کلی از عملکرد کسب‌وکار خود به‌دست آورید؛
    • زمانی که به شناسایی عملکرد بیزینس خود از منظرهای مختلف نیاز دارید.

تحليل SWOT کلی است، بنابراین می‌توان تحليل SWOT را تقریبا برای هر سناریو، پروژه یا کسب‌وکاری اعمال کرد. در ادامه نمونه‌هایی از روش تحليل SWOT را بررسی می‌کنیم.

نمونه‌هایی از تحليل SWOT

یکی از محبوب‌ترین راه‌ها برای تحليل SWOT استفاده از ماتریس SWOT است. این ماتریس تصویری از نقاط قوت، ضعف، فرصت‌ها و تهدیدها را در یک شرکت به نمایش می‌گذارد. این ماتریس شامل چهار مربع مجزاست که یک مربع بزرگ‌تر را تشکیل می‌دهند.

ماتریس SWOT که یکی از راه‌های تحليل SWOT است، برای جمع‌آوری اطلاعات و مستندسازی سوالات و فرایند تصمیم‌گیری ابزار فوق‌العاده‌ای است و نه تنها بعدا برای ارجاع دادن مفید واقع خواهد شد، بلکه برای تجسم هرگونه الگوی ایجادشده نیز مفید و کاربردی به‌حساب می‌آید. اگر از این ماتریس به‌درستی استفاده کنید، راهی عالی برای تحليل SWOT است و ابزار موثری در شناسایی نقاط قوت و ضعف سازمان شما خواهد بود. در ادامه توضیح می‌دهیم نحوه‌ی صحیح طراحی یک تحلیل SWOT خوب چیست.

چگونه یک تحليل SWOT خوب طراحی کنیم؟

تحليل SWOT می‌تواند به روش‌های مختلفی انجام شود. برخی از تیم‌ها دوست دارند دور هم جمع شوند و ایده‌ها را روی وایت‌برد یاددداشت کنند، در حالی که برخی دیگر ساختار ماتریس SWOT را ترجیح می‌دهند. به هر حال این شما هستید که تصمیم می‌گیرید تحليل SWOT خود را به چه روشی انجام دهید. خلاقیت به‌خرج دادن در فرایند برنامه‌ریزی باعث می‌شود تا ایده‌های جدید جریان یابند و راه‌حل‌های منحصربه‌فردتری را به ارمغان آورند.

راه‌های مختلفی برای اطمینان از این‌که تحليل SWOT شما کامل و به‌درستی انجام شده‌است، وجود دارد. بیایید برای شروع نگاهی دقیق‌تر به چند نکته‌ی مهم درباره‌ی طراحی تحليل SWOT بیندازیم:

نکته‌ی ۱: برای طراحی تحليل SWOT عوامل داخلی را در نظر داشته‌باشید

اغلب نقاط قوت و ضعف از فرایندهای درونی یک سازمان ناشی می‌شوند. از آن‌جاکه شما کنترل بیش‌تری بر نتیجه دارید، حل این مشکلات آسان‌تر است. هنگامی که این عوامل داخلی را شناسایی می‌کنید، می‌توانید به روش‌های مختلفی آن‌ها را بهبود بخشید.

    • با دست‌اندرکاران هر بخش ملاقات کنید تا درخصوص چگونگی بهبود وضعیت فعلی خود یک طرح تجاری طراحی کنید؛
    • ابزارهای جدیدی را تحقیق و پیاده‌سازی کنید، مثلا ابزارهای مدیریت پروژه که می‌توانند به ساده‌سازی این فرآیندها کمک کند؛
    • برای هر امری که می‌تواند در ظرف ۲۴ ساعت یا کم‌تر از آن تغییر کند، فورا اقدام کنید. و اگر امکانش را ندارید آن‌ها را با تعیین مهلتی مقرر به دیگران بسپارید؛
    • روشی که برای حل عوامل داخلی به کار می‌گیرید به نوع مشکل بستگی دارد. اگر عاملی پیچیده‌تر است، احتمالا لازم باشد از ترکیبی از موارد بالا یا فرایند مدیریت مشکل کامل‌تری بهره ببرید.

نکته‌ی۲: عوامل خارجی را ارزیابی کنید

ارزیابی عوامل خارجی یکی از نکات طراحی روش تحلیل SWOT است. عوامل خارجی از فرایندهای خارج از کنترل شما ناشی می‌شوند. این موارد می‌تواند شامل رقیبان، روندهای بازار و هر چیز دیگری باشد که داخل سازمان شما را از بیرون تحت‌تأثیر قرار می‌دهد.

حل عوامل خارجی کمی دشوارتر است، زیرا نمی‌توانید مستقیما نتیجه را کنترل کنید. با این حال می‌توانید فرایندهای خود را به گونه‌ای تنظیم و هدایت کنید که تاثیر عوامل خارجی منفی را کاهش دهید یا به حداقل برسانید.

برای حل این مشکلات می‌توانید این راه‌ها را در نظر بگیرید:

    • رقابت با روندهای بازار؛
    • پیش‌بینی روند بازار قبل از وقوع؛
    • بهبود تطبیق‌پذیری برای بهبود زمان واکنش شما؛
    • پیگیری رقبا با استفاده از ابزارهای گزارش‌دهی که به‌محض ایجاد تغییرات به‌طور خودکار به‌روزرسانی می‌شوند.

درست است که نمی‌توانید محیط خارجی را کنترل کنید، اما می‌توانید کنترل نحوه‌ی واکنش سازمان‌تان را در مواجهه با آن محیط در دست بگیرید. به عنوان مثال فرض کنید که به دنبال رقابت با روند بازار هستید و رقیب شما محصول جدیدی را به بازار معرفی کرده که از محصول شما بهتر است. شما نمی‌توانید آن محصول را از بازار حذف کنید، اما می‌توانید برای جلوگیری از کاهش فروش محصول‌تان، محصول یا کمپین بازاریابی بهتری راه‌ بیندازید.

نکته‌ی ۳: جلسات ایده‌پردازی برگزار کنید

برگزاری جلسات ایده‌پردازی، یکی دیگر از نکات طراحی تحليل SWOT است. طوفان فکری ایده‌های جدید و نوآورانه می‌تواند به پرورش خلاقیت و الهام گرفتن کمک کند. برای میزبانی یک جلسه‌ی ایده‌پردازی موثر باید:

    • اعضای تیم بخش‌های مختلف سازمان را دعوت کنید. به این ترتیب ایده‌های هر بخش از سازمان ارائه می‌شوند؛
    • درباره اینکه چه تعداد از اعضای تیم را دعوت می‌کنید، حساس و مراقب باشید، زیرا مشارکت افراد زیاد، می‌تواند منجر به عدم تمرکز یا عدم مشارکت بسیاری از اعضا شود. بهترین تعداد برای جلسه‌ی بارش فکری سازنده حدود ۱۰ نفر است؛
    • از تکنیک‌های مختلف بارش فکری کمک بگیرید؛
    • برای هر جلسه هدف روشنی تعیین کنید.

نکته‌‌ی ۴: برای طراحی تحليل SWOT باید خلاق باشید

برای ارائه‌ی ایده‌های خلاقانه ابتدا باید زمینه‌ی آن‌ها را فراهم کنید. این بدان معناست که راه‌های سرگرم‌کننده‌ای برای ایده‌پردازی سازماندهی کنید. برای مثال ایده‌ها را به طور ناشناس و تصادفی انتخاب کنید، درمورد مثال‌های بد صحبت کنید، یا بازی‌های گروهی انجام دهید تا تیم از نظر روانی آماده شود.

نکته‌ی ۵: به فرصت‌ها اولویت‌ دهید

حالا فرصت‌ها را رتبه‌بندی کنید. این کار را می‌توانید به صورت تیمی یا با گروه کوچک‌تری از رهبران انجام دهید. درخصوص هر یک از ایده‌ها صحبت کنید و به آن‌ها در مقیاس ۱ تا ۱۰ نمره دهید. هنگامی که بر اساس قابلیت‌های تیم، شایستگی‌ها و تأثیر کلی درمورد ایده‌های برتر توافق کردید، اجرای آن‌ها آسان‌تر می‌شود.

نکته‌ی ۶: اقدام کنید

خیلی آسان است که با رسیدن به این مرحله از طراحی تحليل SWOT احساس کنید همه چیز تمام شده، اما کار واقعی تازه از اینجا شروع شده است. پس از این‌که تحليل SWOT را انجام دادید، فهرستی از فرصت‌های اولویت‌بندی‌شده در دست دارید. اکنون زمان تبدیل آن فرصت‌ها به نقاط قوت است. برای تشریح کارهایی که باید انجام شوند و نحوه‌ی برنامه‌ریزی انجام آن‌ها از یک سیستم ساختاریافته مانند طرح کسب‌وکار، طرح پروژه، یا طرح پیاده‌سازی استفاده کنید.

تحليل SWOT به چه دلایلی اهمیت دارد؟

تحليل SWOT به چه دلایلی اهمیت دارد؟ - آنالیز SWOT

در آخر وقت آن است که بررسی کنیم علت اهمیت تحلیل SWOT چیست. تحليل SWOT می‌تواند در بهبود فرایندها و برنامه ریزی برای رشد شما کمک کند. این تحلیل مشابه یک تحلیل رقابتی است، اما به دلیل ارزیابی عوامل داخلی و خارجی کمی متفاوت‌تر از آن به‌حساب می‌آید. تجزیه‌و‌تحلیل حوزه‌های کلیدی پیرامون این فرصت‌ها و تهدیدها، شما را با بینش‌های موردنیاز برای آماده‌سازی تیم در راستای نیل به موفقیت مجهز می‌کند.

تحليل SWOT تنها برای سازمان‌ها مفید نیست، با تحليل SWOT شخصی، می‌توانید زمینه‌هایی از زندگی فردی‌تان را که می‌توانند بهبود یابند، از سبک رهبری گرفته تا مهارت های ارتباطی نیز بررسی کنید. تحليل SWOT در هر سناریویی قابل ‌اجراست.

۱. زمینه‌های فرصت را شناسایی می‌کند

تعیین فرصت‌های رشد، یکی از بزرگ‌ترین مزایای انجام یک تحلیل با روش تجزیه و تحليل SWOT است. این یک نقطه‌ی شروع عالی برای استارتاپ‌ها و تیم‌هایی است که می‌دانند می‌خواهند پیشرفت کنند اما دقیقا مطمئن نیستند که چگونه و از کجا شروع کنند.

فرصت‌ها می‌توانند از راه‌های مختلفی به‌وجود آیند. مثلا از طریق برخی عوامل خارجی مانند تنوع بخشیدن به محصولات برای مزیت رقابتی، یا از طریق تغییر در عوامل داخلی مانند بهبود گردش کار تیمی. در هر صورت بهره‌گیری از فرصت‌ها راهی عالی برای رشد کردن به عنوان یک تیم است. در ادامه به دیگر دلایل اهمیت روش تجزیه و تحلیل SWOT می‌پردازیم.

۲. زمینه‌های قابل بهبود را شناسایی می‌کند

شناسایی نقاط ضعف و تهدیدها در طی تحليل SWOT می‌تواند راه را برای داشتن یک استراتژی تجاری بهتر، هموار کند. بهترین راه برای پیشرفت و رشد، یادگیری از اشتباهات است. هنگامی که زمینه‌هایی را برای بهینه‌سازی پیدا کردید، می‌توانید با اعضای تیم همکاری کنید تا طرح یک برنامه عملیاتی را بنویسید. این به شما امکان می دهد از آن‌چه که می‌دانید موثر واقع می‌شود، استفاده کنید و نقاط قوت شرکت خود بسازید.

۳. زمینه‌هایی را که ممکن است در معرض خطر باشند، مشخص می‌کند

بسیار مهم است که خطرات احتمالی را قبل از این‌که باعث نگرانی شوند، شناسایی کنید. تحليل SWOT به شما کمک می‌کند تا موارد قابل اجرا را که در فرآیند تصمیم گیری ریسک شما موثرند، در کنترل خود درآورید.

احتمالا با همراه کردن تحليل SWOT و  تحلیل PEST، که راه‌حل‌های خارجی مانند عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و تکنولوژیکی را بررسی می‌کند، می‌توانید در شناسایی و برنامه‌ریزی ریسک‌های پروژه به طور کارآمدتری عمل کنید.

خلاصه

روش تجزیه و تحليل SWOT به شما کمک می‌کند تا نقاط قوت، ضعف، فرصت‌ها و تهدیدهای یک پروژه‌ی خاص یا طرح تجاری کلی سازمان خود را شناسایی کنید. تحلیل سوات در هر زمینه‌ای از برنامه ریزی استراتژیک و جلو ماندن از روند بازار گرفته تا توسعه فردی استفاده می‌شود. در این مطلب توضیح دادیم تجزیه و تحليل SWOT چیست و مخفف چه کلماتی‌ست. همچنین پاسخ دادیم که زمان مناسب برای استفاده از تحليل SWOT چیست و به بررسی چند نمونه از تجزیه و تحلیل SWOT، نحوه‌ی طراحی و علت اهمیت آن پرداختیم. اگر سؤالی درباره‌ی روش تحليل SWOT دارید، با ما در میان بگذارید.

منبع: asana.com

ادامه مطلب
اعتماد-مخاطب-در-تبلیغات-با-راه-کارهای-زیر-بدست-آورید

اعتماد مخاطب در تبلیغات را با راه کارهای زیر بدست آورید

مخاطب و تبلیغات عنصرهای جدا ناپذیری هستند.

ولی متاسفانه با رویکرد های غلط تبلیغات توسط خیلی از بنگاه های تجاری اعتماد مخاطب درباره تبلیغات کاسته شده است.

شاید این جمله را زیاد شنیده‌ایم که این‌ ها همش تبلیغاته!

جمله‌ای ساده اما پر از چالش برای همه فعالان صنعت تبلیغات و رسانه.

وقتی شما در مقابل یک پیام تبلیغاتی قرار می‌گیرید،

این پیام اگر از هر استراتژی پیروی نماید و در هر قالبی به شما منتقل شود،

قطعاً حاوی یک یا چند ادعا است.

ادعاهایی که قرار است ذهن مخاطب را درگیر خود نماید

و با همین وعده‌ها و ادعاها او را متقاعد نماید تا به سمت کالا یا خدماتی خاصی سوق پیدا نماید

و در نهایت خریدار آن باشد.

گاهی اوقات ای ادعاها مستقیم بیان می‌شوند

و گاهی اوقات در لایه‌هایی از خلاقیت‌های نوشتاری، دیداری و شنیداری به مخاطب ارائه می‌شوند.

عموماً آنچه صاحبان آگهی از تبلیغات انتظار دارند،

بزرگ‌نمایی ویژگی‌های محصولات یا خدمات آن‌ها است

که در نهایت منجر به وعده‌ها و ادعاهای بعضاً بزرگ و گاهی غیرقابل باور می‌شود.

در ایران سازمان‌های ناظر در رسانه‌های بالاخطی عموماً دستورالعمل‌هایی را تدوین نموده‌اند

تا ادعاهای بی‌پایه و اساس تا حد ممکن غیر قابل تبلیغ در این رسانه‌های باشد،

اما به هر حال هنوز در فضای مجازی چنین امکانی میسر نیست

و در این فضا و یا فضاهای رسانه‌ای بدون نظارت دیگر، شاهد ادعاهای تبلیغاتی بی‌پایه و اساس زیادی هستیم.

اگر بخواهیم موضوع را در فضایی با نظارت در نظر بگیریم،

کماکان بزرگنمایی برخی از ادعاها منجر شده است تا مخاطبان که به خصوص در مورد بازارهای همگن

هوشمندتر و مطلع‌تر شده‌اند، نسبت به تبلیغات بدبین باشند

و این بدبینی را به تمامی ادعاها بسط دهند.

قطعاً این بدبینی از محل استفاده از کالا و خدمات و تناقض در

ادعاها با واقعیت‌ها نشات می‌گیرد.

وقتی مخاطب در رسانه‌ای همچون تلویزیون، کنسرو ماهی تن را به شکلی منظم و تمیز می‌بیند

اما هیچ وقت این محصول به این شکل به دستش نمی‌‌رسد،

رفته رفته عادت می‌کند که به ادعاهای تبلیغات اعتماد نکند.

اما در این یادداشت قصد ما بررسی چگونگی از دست رفتن اعتماد مخاطبان نیست،

بلکه می‌خواهیم راهکارهایی را بررسی نماییم که می‌تواند اعتماد بیشتری به مخاطب دهد.

در ادامه به برخی از این موارد می‌پردازیم:

تمرکز را بر روی ویژگی‌های ملموس در تبلیغات بگذارید

برخی از اوقات صاحبان آگهی به واسطه درگیری تخصصی با محصول یا خدمات خود،

برخی از ویژگی‌های معمول و ساده خود را نادیده می‌گیرند و یا آن را وعده مناسبی نمی‌دانند.

در صورتی که چنین مواردی می‌تواند برای مخاطبان هدف یا جذاب باشد و یا مورد خوبی برای یادآوری باشد.

چنین وعده‌ها و ادعاهایی می‌تواند هم جهت با تجربه کاربری مخاطب باشد

و چنین اتفاقی عموماً برای مخاطب آنقدر جذاب خواهد بود که وی را به مشتری وفادار تبدیل نماید

و یا موجی از تبلیغات دهان به دهان را در بین مخاطبان هدف ایجاد نماید.

با مخاطب در تبلیغات صادق باشید

همانطور که پیش‌تر نیز اشاره شد،

مخاطب حال حاضر در بسیاری از رسته‌های محصولات و خدمات، بسیار هوشمندتر از قبل است

و با توجه به دسترسی‌های متنوع می‌تواند به راحتی اطلاعات تکمیلی را کسب نماید

که اگر با ادعای صورت گرفته هم‌خوانی نداشته باشد،

عموماً به وجه و ماهیت برند، لطمه‌های زیادی وارد می‌کند.

همواره توصیه می‌شود که بهترین سیاست در ارتباط با مشتری، صداقت است

و این صداقت منجر به ایجاد اعتماد بیشتر می‌شود.

وقتی مخاطب در تبلیغات صاحب آگهی متوجه دروغ یا بزرگ‌نمایی بشود،

قطعاً اولین قدم ارتباط در آن کمپین به بی‌راهه رفته و نباید انتظار نتایج مثبتی داشته باشیم.

با مخاطب در تبلیغات ساده صحبت کنید، از کلی گویی بپرهیزید

خیلی وقت‌ها در نظر نگرفتن لحن مناسب برای مخاطبان هدف و مواردی

همچون فرهنگ و ساختار اجتماعی جامعه منجر می‌شود تا در به کارگیری خلاقیت

در ارائه پیام، شاهد پیچیدگی‌هایی باشیم که از درک عموم مخاطبان فراتر رفته

و منجر به سردرگمی مخاطب می‌شود.

از آنجا که حجم تبلیغات از رسانه‌های مختلف در دسترس عموم مردم زیاد است

و افراد در روز با حجم انبوهی از پیام‌ها روبه‌رو هستند،

لذا وقتی با پیچیدگی بیش از حد در پیام تبلیغ مواجه می‌شوند،

به سادگی تبلیغ و پیام آن را نادیده می‌گیرند و سپس در مرحله بعدی و به خصوص با تکرار این موضوع،

رفته رفته اعتماد خود را به صاحب آگهی از دست می‌دهند.

زیرا او و محصول یا خدمتش را مناسب برای خود نمی‌بینند و تصور می‌کنند

که چنین مبهم صحبت کردن و کلی گویی‌ها به واسطه این است تا مخاطب را به دام بیاندازد.

رسانه را درست انتخاب کنید

برخی از رسانه‌ها به طور ذاتی دارای ضریب باورپذیری بیشتری نسبت به سایر رسانه‌ها هستند.

به عنوان مثال عموماً رسانه‌های ملی با اینکه دارای محدودیت‌های مختلف هستند

و بعضاً توسط گروه‌های مختلف جامعه ممکن است مورد انتقاد قرارگیرند

اما عمدتاً رسانه‌هایی هستند که از اعتبار بیشتری نزد مخاطب تبلیغات برخوردارند

و بعضاً این موضوع در ناخودآگاه مخاطب اتفاق می‌افتد.

برای همین گاهی اوقات برخی ادعاها و پیام‌ها نیازمند رسانه‌‌هایی است

که جایگاه معتبرتری را نزد مخاطبان دارد.

قطعاً اگر یک فرد معتبر در خصوص یک محصول سخن بگوید،

برای عموم باورپذیرتر است تا فردی بی‌نام و نشان که هیچ تناسبی

با محصول و ادعای مطرح شده از سوی آن ندارد.

مخاطب هدف را درست شناسایی کنید

گاهی اوقات عدم شناخت صحیح از مخاطبان هدف منجر می‌شود

پیام به شکلی طراحی و منتقل شود که از پایه با موضع‌گیری‌های مختلف مخاطبان همراه شود.

فرض کنید کالای لوکسی برای مخاطبان هدف با وضعیت اقتصادی A

توسط فردی ساده و با ظاهری ساده و با لحنی به دور از لحن مناسب مخاطبان، تبلیغ شود.

قطعاً باورپذیری چنین تبلیغی برای مخاطبان هدف به شدت پایین خواهد بود.

حتی اگر تمام ادعاها در خصوص محصول درست باشد.

لذا شناخت درست از مخاطبان منجر می‌شود تا استراتژی درستی برای پیام و ارتباط تدوین شود

و خلاقیت برای طراحی و ارائه پیام در مسیر درستی توسعه یابد.

قطعاً درست‌ترین پیام‌ها اگر به شکلی اشتباه به مخاطب هدف ارائه شود،

علاوه بر بی‌اثر بودن منجر به بدبینی در مخاطب می‌شود.

از تخریب رقبا در تبلیغات بپرهیزید

یکی از روش‌های قدیمی در تبلیغات، تخریب رقبا است.

در ایامی که ما در آن زندگی می‌کنیم با توجه به هوشمندی مخاطبان، تخریب رقبا عموماً نتیجه عکس دارد.

وقتی مخاطب با پیامی در جهت تخریب رقبا احاطه می‌شود،

شاید در ابتدا این نحوه تبلیغ سرگرم کننده و حاشیه‌ساز باشد

اما در ناخودآگاه مخاطب تفکری شکل می‌گیرد که این صاحب آگهی چون ویژگی

یا مزیت خاصی نداشته، لذا به سمت تخریب سایر رقبای خود رفته.

در اغلب اوقات تبلیغات برای صاحبان آگهی که به طور مستمر تبلیغ می‌کنند،

فقط یک ابزار برای رسیدن به اهداف بازاریابی و فروش نیست،

بلکه تکه‌هایی از پازلی است که جایگاه آن برند را در ذهن مخاطب می‌سازد.

پس باید در خصوص استراتژی‌های اتخاذ شده برای تبلیغات با دقت و ظرافت عمل نمود.

خود را برای مخاطب تکرار نکنید مگر زمانی که همه چیز برای شما به درستی کار می‌کند

خیلی اوقات پافشاری صاحبان آگهی بر روی ادعاهایی که در نظر مخاطبان

چندان ارزشی ندارد منجر به کاهش ارتباط با مخاطبان می‌شود.

از این رو بعد از مدتی تبلیغات صاحب آگهی برای مخاطب زیاد و مکرر قلمداد می‌شود

و چون بین مخاطب و صاحب آگهی ارتباط درستی برقرار نمی‌شود،

مخاطب ازدیاد تبلیغات را فاقد پیام خاصی دانسته و تبلیغات زیاد

را نشان از کیفیت پایین محصول یا خدمات برداشت می‌کند.

لذا همواره باید در خصوص کمپین‌های تبلیغاتی مطالعات عمیقی صورت گیرد

تا اثربخشی آن‌ها بر ذهن مخاطبان نیز بررسی گردد.

اما اگر پیام و ادعای شما برای مخاطبان خوشایند بود و به آن چراغ سبز نشان دادند،

تا زمانی که این ارتباط برای شما کار می‌کند آن را تغییر ندهید.

منظور از عدم تغییر به معنای تکرار تبلیغات یکسان نیست،

بلکه عدم تغییر استراتژی ارتباطی و ادعایی است که برند در مقابل مخاطبان خود دارد.

در تولید تبلیغات و آگهی تبلیغاتی خود وسواس به خرج دهید

این مورد خیلی ساده است.

بعضاً دیده می‌شود که صاحب آگهی هزینه‌های زیادی در خصوص خرید یا اجاره رسانه می‌کند

اما بودجه بسیار کمی برای تولید آگهی در نظر می‌گیرد.

لذا مخاطب نمی‌تواند ادعای بزرگی را از ظاهری سخیف و پر از ایراد قبول کند.

چنین مواقعی مخاطب از پایه و اساس با وعده‌های صاحب آگهی ارتباط برقرار نکرده و آن را در نظر نمی‌گیرد.

در نهایت موارد دیگری نیز می‌توان به راهکارهای بالا اضافه نمود

که البته برخی از آن‌ها بسیار بدیهی هستند،

همچون دروغ نگفتن!

لذا از پرداختن به توضیح واضحات پرهیز می‌کنیم

و به بیان همین راهکارها اکتفا می‌کنیم.

امیدوارم برای اعتماد مخاطبان ارزش ویژه‌ای قائل باشید و بدانید

که حفاظت از اعتماد مخاطبان هزینه‌ای به مراتب کمتر از ساختن اعتماد از دست رفته آن‌ها دارد.

منبع

ادامه مطلب
تیکت جدید