ورزش کردن؛ از شعار تا واقعیت



ام بی ای نیوز:
براساس اطلاعات به‌دست آمده از گزارش تحقیقاتی شرکت پژوهش بازار و رسانه امروز (EMRC)، با وجود آگاهی از لزوم فعالیت ورزشی هماهنگ با برنامه منظم هفتگی، فقط حدود ۴۵% ازجامعه ایرانی در سال گذشته فعالیت ورزشی داشته‌اند. 
حال هر چقدر جدول داده‌ها به سمت سنین بالاتر جامعه حرکت می‌کند، این درصدها کاهش می‌یابد. اطلاعات ارائه شده برگرفته از گزارش تحقیقاتی است که توسط شرکت پژوهش بازار و رسانه امروز (EMRC) باموضوع “مطالعه نفوذ ورزش و فعالیت‌های ورزشی در جامعه ایرانی” تهیه شده است.

این گزارش، نتیجه تحقیق طولی (TGI) است که در قالب یک پژوهش میدانی با حضور افراد بالای ۱۵ سال ساکن مناطق شهری تهیه شده است. در ادامه اطلاعات بیشتری از این پژوهش را بخوانید.


میزان فعالیت‌های ورزشی جامعه ایرانی در سالی که گذشت

طبق داده‌های بدست آمده از گزارش تحقیقاتی تهیه شده توسط شرکت پژوهش بازار و رسانه امروز (EMRC) حدود ۷۱ درصد از پاسخگویان مخالفتی با این نگرش ندارند که باید حداقل یک بار در هفته به ورزش یا فعالیت بدنی بپردازند. اما آنچه که در واقعیت زندگی رخ می دهد متفاوت است و فاصله زیادی بین نگرش تا واقعیت عمل در ورزش وجود دارد.

همچنین بررسی‌ها نشان می‌دهد در بین کسانی که در سال گذشته فعالیت ورزشی داشته‌اند جوانان در مقایسه با سایر افراد جامعه مدت زمان بیشتری به فعالیت ورزشی در طول هفته اختصاص داده‌اند. براساس نتایج بدست آمده از پژوهش مورد نظر،۳۰% از افراد دارای فعالیت ورزشی بیشتر از سه ساعت در هفته به انجام فعالیت‌های ورزشی می‌پردازند که این رقم در رده سنی ۱۸-۲۴ سال به ۳۵% افزایش پیدا می‌کند. لازم به ذکر است، فعالیت‌های ورزشی فقط شامل ورزش کردن به صورت تخصصی نیست و فعالیت‌های دیگری مانند پیاده روی، دویدن، تناسب اندام و …نیز شامل این دسته بندی می‌شوند.


بدنسازی رکوردار رشته‌های ورزشی در جامعه ایرانی

در میان رشته‌های ورزشی، بدنسازی از اقبال بیشتری میان ایرانیان برخوردار است. پژوهش نشان داد؛ حداقل یکی از هر ۱۰ نفر در جامعه در سال گذشته در باشگاه بدنسازی عضویت داشته‌اند. پس از بدنسازی، با اختلاف زیاد عضویت در باشگاه‌های ایروبیک، مجموعه‌های استخر و سونا، باشگاه فوتبال به ترتیب میان جامعه ایرانی پرطرفدار هستند.


پیگیری ورزش در رسانه ها

اطلاعات بدست آمده از پژوهش نشان می‌دهد، حدود یک پنجم (۱۹درصد) پاسخگویان حتما اخبار و برنامه‌های ورزشی را در تلویزیون دنبال می‌کنند. پس از تلویزیون، جستجوی موضوعات ورزشی در اینترنت مورد توجه حاضران در پژوهش بوده است. دنبال کردن صفحات اجتماعی اینفلوئنسرهای ورزشی با ۱۳% در رتبه بعدی قرار دارد. نکته جالب توجه این پژوهش علاقمندی کمتر از ۵ درصدی پاسخگویان به موضوعات ورزشی در روزنامه‌ها و مجلات است که با افت کلی مخاطبان مطبوعات در چندسال اخیر بی ارتباط نبوده و می‌تواند ناشی از تغییر ذائقه مخاطبین در به کارگیری رسانه باشد.


نرخ مخاطبان موضوعات ورزشی در صدا و سیما

در تلویزیون، شبکه ۳ و شبکه ورزش؛ و در رادیو، شبکه رادیویی ورزش، شبکه‌هایی هستند که به تهیه و تولید برنامه‌های ورزشی و پوشش اخبار ورزشی می‌پردازند. در این میان برنامه‌های ورزشی شبکه سوم سیمانفوذ بالاتری در جامعه ایرانی دارد. به طوری که حدود یک چهارم پاسخگویان این پژوهش (۲۵ درصد) حتما برنامه‌های ورزشی این شبکه را می‌بینند. ۲۲% پاسخگویان، بیننده شبکه تلویزیونی ورزش بوده‌اند.؛ و شبکه رادیویی ورزش نیز با ۴ درصد کمترین مخاطب را به خود اختصاص داده است.

در مجموع اطلاعات بدست آمده از پژوهش برای بسیاری از کسب وکارها و برنامه‌ریزان ورزشی مفید است. آن‌ها با بررسی و تحلیل این داده‌ها می‌توانند به علایق مخاطبان پی برده و بر همین اساس برنامه‌ریزی کنند.



mbanews.ir- نرگس فرجی



منبع

ادامه مطلب

تفاوت هوش تجاری Business Intelligence و Business Acumen چیست ؟


تفاوت هوش تجاری BI و هوش تجاری BA

هوش تجاری Business Acumen چیست

هوش تجاری Business Acumen : BA به توانایی درک و هدایت دنیای تجارت از جمله مدیریت مالی، بازاریابی، عملیات و برنامه ریزی استراتژیک اشاره دارد. این شامل ظرفیت اتخاذ تصمیمات هوشمندانه و مؤثر است که می تواند به یک شرکت در دستیابی به اهداف و اهداف خود کمک کند.

داشتن هوش تجاری BA مستلزم ترکیبی از مهارت ها و دانش است که برای موفقیت در دنیای تجارت ضروری است. این مهارت ها شامل تفکر انتقادی، حل مسئله، مدیریت مالی، ارتباطات و برنامه ریزی استراتژیک است. علاوه بر این، زیرکی تجاری مستلزم درک عمیق صنعتی است که یک شرکت در آن فعالیت می کند، از جمله مشتریان، رقبا و روندهای بازار.

در هسته آن، زیرکی کسب و کار داشتن یک دیدگاه جامع از کسب و کار و درک چگونگی همکاری بخش های مختلف سازمان برای دستیابی به اهداف مشترک است. این شامل درک چگونگی تأثیر تصمیمات مالی بر عملیات، چگونگی تأثیر استراتژی های بازاریابی بر فروش و نحوه تأثیر خدمات مشتری بر رضایت مشتری است.

توسعه هوش تجاری BA یک فرآیند مادام العمر است که مستلزم یادگیری و توسعه مداوم است. راه‌های زیادی برای بهبود هوش تجاری BA شما وجود دارد، از جمله شرکت در دوره‌ها یا شرکت در کارگاه‌های آموزشی، خواندن کتاب‌ها و مقالات تجاری، و جستجوی مربیان و مشاورانی که می‌توانند راهنمایی و مشاوره ارائه دهند.

در نهایت، داشتن هوش تجاری BA قوی برای هر کسی که می‌خواهد در دنیای تجارت موفق شود ضروری است. افراد با درک پیچیدگی‌های کسب‌وکار و داشتن مهارت‌هایی برای تصمیم‌گیری هوشمندانه، می‌توانند به رشد و شکوفایی شرکت‌های خود در بازار رقابتی امروز کمک کنند.

تفاوت هوش تجاری BA و هوش تجاری BI

هوش تجاری Business Intelligence چیست

هوش تجاری (BI) به ابزارها، فناوری‌ها و شیوه‌های مورد استفاده برای جمع‌آوری، تجزیه و تحلیل و ارائه داده‌های مربوط به عملیات و عملکرد یک شرکت اشاره دارد. هدف BI کمک به سازمان ها در تصمیم گیری آگاهانه بر اساس بینش های مبتنی بر داده است.

BI شامل جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها از منابع مختلف، از جمله پایگاه های داده، صفحات گسترده و سایر برنامه های نرم افزاری است. سپس داده ها به بینش های عملی تبدیل می شوند که می توانند برای شناسایی روندها، تصمیم گیری آگاهانه و بهبود عملکرد کلی کسب و کار مورد استفاده قرار گیرند.

برخی از ابزارها و تکنیک های رایج BI عبارتند از تجسم داده، داده کاوی، تجزیه و تحلیل پیش بینی و گزارش. این ابزارها برای کمک به سازمان ها در شناسایی الگوها و روندها در داده های خود، درک رفتار مشتری، پیگیری عملکرد فروش و بازاریابی و نظارت بر کارایی عملیاتی استفاده می شوند.

BI در محیط کسب و کار امروزی اهمیت فزاینده ای پیدا می کند، زیرا شرکت ها داده های بیشتری نسبت به قبل تولید می کنند. با استفاده از ابزارها و تکنیک‌های BI، سازمان‌ها می‌توانند تصمیمات بهتری بگیرند، کارایی عملیاتی را بهبود بخشند و رشد و سودآوری را افزایش دهند.

برخی از مزایای BI عبارتند از:

  1. بهبود تصمیم گیری: با ارائه بینش در مورد عملکرد تجاری، BI می تواند به سازمان ها کمک کند تا تصمیمات آگاهانه تری بگیرند.
  2. افزایش بهره وری عملیاتی: با شناسایی ناکارآمدی ها در فرآیندها و عملیات، BI می تواند به سازمان ها در بهبود کارایی کلی و کاهش هزینه ها کمک کند.
  3. بینش بهتر مشتری: با تجزیه و تحلیل داده های مشتری، BI می تواند به سازمان ها در درک رفتار و ترجیحات مشتری کمک کند، که می تواند برای بهبود رضایت و حفظ مشتری استفاده شود.
  4. مزیت رقابتی: با استفاده از داده ها و تحلیل ها، سازمان ها می توانند با شناسایی فرصت های جدید و جلوتر ماندن از رقبا، مزیت رقابتی کسب کنند.
  5. به طور کلی، BI ابزار قدرتمندی برای سازمان هایی است که به دنبال بهبود عملکرد و محرک رشد هستند. با استفاده از بینش های مبتنی بر داده برای تصمیم گیری آگاهانه، شرکت ها می توانند جلوتر از منحنی باشند و به موفقیت های بلندمدت دست یابند.

تفاوت هوش تجاری BI و BA

هوش تجاری BI و هوش تجاری BA دو مفهوم مهم در دنیای تجارت هستند، اما تفاوت‌های مشخصی با هم دارند.

هوش تجاری BA به توانایی درک و هدایت دنیای تجارت از جمله مدیریت مالی، بازاریابی، عملیات و برنامه ریزی استراتژیک اشاره دارد. این شامل ظرفیت اتخاذ تصمیمات هوشمندانه و مؤثر است که می تواند به یک شرکت در دستیابی به اهداف و اهداف خود کمک کند. به عبارت دیگر، هوش تجاری BA بیشتر در مورد مهارت ها و دانش عملی مورد نیاز برای اجرای یک کسب و کار موفق است.

از سوی دیگر، هوش تجاری BI به ابزارها و فناوری هایی اطلاق می شود که برای جمع آوری، تجزیه و تحلیل و ارائه داده های مربوط به عملیات و عملکرد یک شرکت استفاده می شود. از این داده ها می توان برای شناسایی روندها، تصمیم گیری آگاهانه و بهبود عملکرد کلی کسب و کار استفاده کرد. هوش تجاری BI بیشتر در مورد فرآیند جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها برای اطلاع از تصمیمات تجاری است.

راه دیگر برای تمایز بین هوش تجاری BA و هوش تجاری BI این است که آنها را به عنوان “چه” و “چگونه” تجارت در نظر بگیرید.

زیرکی و فراست در کسب و کار در مورد درک آنچه باید انجام شود تا یک کسب و کار موفق انجام شود محصول BA است، در حالی که هوش تجاری BI در مورد چگونگی انجام آن با استفاده از داده ها و فناوری است.

در حالی که هم هوش تجاری BA و هوش تجاری BI برای راه اندازی یک کسب و کار موفق مهم هستند، اما اهداف متفاوتی را دنبال می کنند و به مهارت ها و تخصص های متفاوتی نیاز دارند.

هوش تجاری BA بیشتر در مورد درک تصویر بزرگ و تصمیم گیری استراتژیک است، در حالی که هوش تجاری BI بیشتر در مورد استفاده از داده ها برای اطلاع رسانی به آن تصمیمات و هدایت رشد کسب و کار است.

ابعاد هوش تجاری BA

هوش تجاری BA ترکیبی از سه بعد تخصص، دانش و تجربه است.

این شامل درک عمیق از مسائل کلیدی کسب و کار، توانایی به کارگیری آن دانش، و اعتماد به نفس برای اقدام بر اساس تجربیات گذشته است. ما ذکاوت/فراست/زیرکی تجاری را به عنوان ظرفیتی برای داشتن دیدگاهی جامع از یک موقعیت، ارزیابی سریع آن، اتخاذ تصمیمات منطقی و منطقی، و تحت تاثیر قرار دادن دیگران برای توافق با شما، در عین تلاش برای دستیابی به اهداف سازمان تعریف می کنیم.

این سه بعد دارای زیر مجموعه ای هستند :

  • دانش مالی – توانایی درک اینکه چگونه یک سازمان از منابع خود برای دستیابی به نتیجه دلخواه خود استفاده می کند. در یک زمینه تجاری، این اغلب بر حسب سود یا درآمد سنجیده می شود، در سایر سازمان ها معیار کلیدی موفقیت ممکن است ظرفیت بهبود یافته یا مزایای اجتماعی قابل اندازه گیری باشد.
  • دانش سازمانی – دانش در مورد سازمانی که فرد در آن کار می کند. رویه ها و فرآیندهای مربوطه چیست؟ چگونه می توانند کارها را انجام دهند؟
  • توانایی مقابله با ابهام – در بسیاری از موارد، دانستن همه چیز مربوط به یک موقعیت غیرممکن است. هر فردی باید تصمیم بگیرد که چه زمانی اطلاعات موجود برای حرکت به جلو کافی است.
  • توانایی پیوند علت و معلول – هر دو از نظر مالی، به عنوان مثال. 10% تخفیف به این معنی است که ما سودی نخواهیم داشت و از نظر شخصی به عنوان مثال. اگر این پیش بینی را به طور دقیق کامل نکنیم، رئیس ما منابع مورد نیاز ما را در سال آینده تامین نخواهد کرد.
  • خودآگاهی – اقدامات و تصمیمات یک فرد چه تأثیری بر سازمان و سایر افراد در آن خواهد داشت؟
  • آگاهی از ذینفعان – علایق و نیازهای ذینفعان چیست و تصمیمات اتخاذ شده در سازمان چگونه بر آنها تأثیر می گذارد؟
  • دانش زمینه ای – توانایی ارتباط دادن آنچه در خارج از محیط نزدیک فرد اتفاق می افتد به موقعیت های محل کار. برای مدیران ارشد، این شامل نگاه کردن به چشم انداز بیرونی گسترده تر است. برای سرپرستان، این به معنای آگاهی از تغییراتی است که در سازمان خود اتفاق می افتد.




منبع

ادامه مطلب

اینستاگرام قابلیت افزودن موسیقی به اسلایدها و Notes را آزمایش می‌کند


اینستاگرام درحال آزمایش قابلیت جدیدی است که به شما اجازه می‌دهد به پست‌های حاوی اسلایدهای تصویری آهنگ اضافه کنید. به‌علاوه، این پلتفرم درحال کار روی ویژگی دیگری برای افزودن آهنگ به یادداشت‌ها (Notes) است.

«مارک زاکربرگ»، مدیرعامل متا، در پستی در کانال اینستاگرامی خود اعلام کرد که این شبکه اجتماعی قابلیت جدیدی را در اختیار برخی از کاربران خود در کشورهای مختلف قرار داده است که امکان افزودن آهنگ به پست‌های اسلایدی را فراهم می‌کند. این پلتفرم پیش‌تر قابلیتی برای افزودن آهنگ به تصاویر تکی داشت، اما حالا با این ویژگی، مخاطب می‌تواند ضمن گوش‌دادن به موسیقی، بین تصاویر اسلایدها جابه‌جا شود.

به‌اشتراک‌گذاری آهنگ با یادداشت‌های اینستاگرام

ویژگی بعدی مربوط به یادداشت‌های اینستاگرام است. زاکربرگ با انتشار تصویر متحرکی نشان داده که این شرکت مشغول آزمایش قابلیتی برای به‌اشتراک‌گذاری موسیقی در کنار یادداشت‌هاست. ویژگی یادداشت‌ها چندی قبل به‌عنوان روشی برای نمایش نوشته‌های کوتاه به مخاطبان در دسترس قرار گرفته بود.

در ویدیوی بالا می‌توانید ببینید که این اپلیکیشن چطور به شما اجازه می‌دهد یک آهنگ را انتخاب کنید و بریده‌ای از آن را روی یادداشت خود قرار دهید. با این ویژگی، مخاطبان شما می‌توانند نام آهنگ و هنرمند خالق آن را ببینند.

هنوز مشخص نیست که این دو ویژگی چه زمانی به‌صورت عمومی در دسترس کاربران قرار خواهند گرفت. اینستاگرام چند روز پیش از بازطراحی ویرایشگر ویدیوی بخش Reels رونمایی کرد و به‌نظر می‌رسد که تلاش متا برای عرضه قابلیت‌های جدید در این پلتفرم ادامه دارد.

این شرکت اخیراً در گزارش مالی جدید خود اعلام کرد که درآمد آن‌ها نسبت به بازه زمانی مشابه پارسال، 3 درصد بیشتر شده و به 28 میلیارد دلار رسیده است. متا همچنین می‌گوید که به‌لطف موفقیت بخش Reels، حالا کاربران 24 درصد بیشتر از گذشته در این شبکه اجتماعی زمان صرف می‌کنند.





منبع

ادامه مطلب

قیف بازاریابی؛ مسیر خرید مشتری



ام بی ای نیوز:
قیف بازاریابی (
Marketing Funnel) به مجموعه مراحلی گفته می‌شود که مخاطبان آنها را پشت سر می‌گذارند و از مشتری احتمالی به مشتری بالفعل تبدیل می‌شوند.

در جریان سفر خرید مشتری (buyer’s journey)، لازم است برند مخاطبان را تغذیه کند و در فازهای تعریف‌شده به آنها محتوا و اطلاعات برساند. قیف بازاریابی فرایندی‌ست برای تبدیل مخاطبان به مشتری و البته پس از آن وادارکردن‌شان به ادامه‌ی خرید و در بعضی نمونه‌ها تبلیغ برای برند. به طور کلی این فرایندْ مخاطب هدف برند را از زمانی که اولین بار درباره‌ي برند می‌شوند تا زمانی که محصول آن را می‌خرند مشخص می‌کند.

قبل از این‌که به قیف بازاریابی برسیم، باید این نکته را درنظر داشته باشیم که این فرایند یا مسیر ممکن است در کتاب‌ها و مرجع‌های مختلف، عناصر متفاوت داشته باشند -به عنوان مثال برخی از نمونه‌ها مرحله‌ي وفاداری پس از خرید را نیز درنظر گرفته‌اند.

سفر خریدار/ مشتری

این مسیر به طور کلی مراحل آگاهی، بررسی، تصمیم‌گیری و وفاداری را شامل می‌شود.

یکی از جنبه‌های قیف بازاریابی که بسیاری افراد آن را اشتباه متوجه می‌شوند، چگونگی تغذیه‌ی اطلاعاتی انواع مختلف مشتریان احتمالی‌ست. بسیاری فکر می‌کنند می‌شود با همه‌ی مشتریان به یک شکل برخورد کرد. اما شکل رفتار به این بستگی دارد که آنها در کدام مرحله‌ی سفر خریدار ایستاده‌اند. فردی که در بالای قیف ایستاده به محتوایی نیاز ندارد که برای افراد انتهای قیف مورد نیاز است و ممکن است با دادن محتوای اشتباه هرکدام از آنها از دست بروند. به عنوان مثال اگر برند به فردی در بالای قیف تخفیف بدهد، خیلی احتمال دارد که آن فرد گیج شود؛ زیرا هنوز به اندازه‌ی کافی درباره‌ي برند نمی‌داند و همچنین هنوز آماده‌ی خرید نیست.

مرحله‌ی اطلاع‌رسانی/ آگاهی

بالای قیف و مرحله‌ی اطلاع‌رسانی به اشخاصی مربوط می‌شود که درباره‌ی برند، محصول یا خدمت نشنیده‌اند یا اگر هم شنیده‌اند، تنها یک اسم به گوش‌شان خورده است. آنها کاملا جدیدند و باید درباره‌ي برند بیشتر بدانند. آنها دلیل حضور برند و ارائه‌ی محصول یا خدمت را نمی‌دانند و باید بدانند که هدف برند چیست. باید بدانند برند قرار است چه مشکلی را از آنها حل کند.


بزرگ‌ترین اشتباه در این مرحله این است که به‌جای بررسی و اطلاع‌رسانی درباره‌ي مشکل مخاطب و راه‌حلی که برند ارائه می‌کند، هدف را ترغیب مخاطب به خرید تعیین کرد. در این مرحله است که تکلیف مخاطبان و بخش‌بندی آنها مشخص می‌شود. بازار هدف تعیین می‌شود تا پیام درست در زمان مناسب به آنها منتقل شود.

پست‌های وبلاگ، راهنماها، ویدیوها و محتواهای مشابه در این بخش به کمک خلق ارزش می‌آیند. تبلیغات‌چی‌ها در این مرحله کمپین‌های ارتباطی را براساس بررسی مخاطب
طراحی و اجرا می‌کنند. برگزاری رویداد، وبینار و سمینار، ارسال ای‌میل، هویت‌سازی در شبکه‌های اجتماعی، تحقیقات بازار و بسیاری فعالیت‌های دیگر در این بخش انجام می‌شود.

مرحله‌ی علاقه‌مندی

در این مرحله مخاطبان با آشنایی با شرکت، محصول یا خدمت ممکن است به آن علاقه پیدا کنند؛ فرصتی مناسب برای برقراری ارتباط با این دسته از مخاطبان. ارسال خبرنامه و برگزاری رویدادهای حضوری در این بخش می‌تواند کارساز باشد.

مرحله‌ی توجه

در این بخش از قیف مخاطبانی قرار دارند که به مشکلی که با آن روبه‌رو هستند آشنایی دارند و به دنبال حل آن می‌گردند. دل‌شان می‌خواهد هرچه بیشتر در مورد چالش و مشکل بدانند تا بتوانند بهترین روش رویارویی با آن را بیابند. آنها حتما وب‌سایت برند (در صورت وجود) را دیده‌اند و با برند آشنا هستند، فقط هنوز خرید نکرده‌اند.

آنها هنوز برای خرید آماده نیستند و امکانات موجود را می‌سنجند تا بهترین برند را انتخاب کنند. و این‌جا همان‌جایی‌ست که برندها باید دلایل برتری خود را به رقبایشان بازگو کنند.

مقایسه‌ها و پرسش‌و‌پاسخ‌ها برخی محتواهای یاری‌دهنده در این مرحله هستند تا مخاطب را به مرحله‌ی بعد، یعنی تصمیم‌گیری هدایت کنند.

ارائه‌ي اطلاعات دقیق درباره‌ي محصول در همین بخش انجام می‌شود.

مرحله‌ي ارزیابی

در این بخش از قیف است که مخاطب تصمیم نهایی‌اش را مبنی بر خرید می‌گیرد.

مرحله‌ي تصمیم‌گیری

در این مرحله از سفر خرید مشتری، مشتریان احتمالی آماده‌ي خریدند. می‌خواهند راه‌حلی را که بهتر برایشان کار می‌کند، انتخاب کنند. این مخاطب تحقیقاتش تمام شده و مزیت‌های متفاوت هر محصول یا خدمت را می‌داند. نظرات مشتریان، پست‌های شبکه‌های اجتماعی، امکان استفاده‌ي رایگان و ویدیوهایی درباره‌ی شکل کار خدمت یا محصول در این مرحله اهمیت زیادی دارند.

خرید

خرید یکی از مهم‌ترین هدف‌های قیف بازاریابی‌ست؛ مخاطب دیگر مشتری احتمالی نیست و تبدیل به مشتری شده است. شکل ایده‌آل این مرحله این است که براساس نوع محصول یا خدمت، مشتری باز خرید را تکرار کند و به مشتری وفادار تبدیل شود. به همین دلیل است که خیلی از مدل‌های قیف بازاریابی عنصر وفاداری و پس از ان تبلیغ برای برند را در انتهاب قیف قرار داده‌اند.

قیف بازاریابی همان مدل AIDAست که حالا با توجه به تغییرات و ظهور رسانه‌های جدید، نامش تغییر کرده است.

نازنین کی‌نژاد

powerdigitalmarketing.com

trackmaven.com



منبع

ادامه مطلب

تصمیم‌گیری مخاطب و عوامل تاثیرگذار (1)



ام بی ای نیوز:
عوامل متعددی بر تصمیم‌گیری خرید مخاطب تاثیرگذارند. در این مطلب می‌خواهیم این عوامل، اهمیت شناخت مخاطب و فاکتورهای مهم آن را ببینیم.

تاثیر عوامل روان‌شناختی و رفتاری بر تصمیم‌گیری مخاطب:

  • وضعیت ذهنی
  • نیازها و خواسته‌ها
  • دریافت/ ادراک مبتنی بر انتخاب
  • رضایتمندی
  • انگیزه‌ها
  • ارزش‌ها
  • شخصیت مخاطب
  • مسائل روان‌شناختی


تاثیرات فرهنگی/ اجتماعی:

  • فرهنگ
  • طبقه‌ی اجتماعی
  • گروه‌های مرجع
  • خانواده
  • ویژگی‌های جمعیت‌شناختی

تاثیرات رفتاری

  • میزان استفاده‌ی کمی
  • ارتباط با برند
  • نوآوری

تاثیرات فرهنگی

فعالیت‌های ارتباطیِ عموما موثر که در خاطر مخاطبان باقی می‌مانند، اغلب بر پایه‌ی ارزش‌های عمیق فرهنگی بنا شده‌اند. فرهنگ از عناصر ملموس مانند هنر، ادبیات، موسیقی، شکل لباس‌پوشیدن، چیدمان مبلمان و حتی معماری آپارتمان‌ها و عناصر غیرملموس مانند تاریخ، آگاهی، قانون، مباحث اخلاقی، سنت‌ها و حتی استانداردهای زیبایی ساخته شده است و این موارد در کنار هم گروهی از مردم یا یک روش زندگی را تعریف می‌کنند. فرهنگ آموختنی‌ست و از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود.

فرهنگ زمینه‌ای عمیق برای فعالیت‌های ارتباطی خلق می‌کند. در این میان باید به فرهنگ عمومی یعنی آن‌چه در تلویزیون، ورزش، مد و موسیقی می‌بینیم نیز به عنوان عناصری پویا و زنده در این حوزه اشاره کنیم. هر فرهنگ معیارهایی برای ارزیابی رفتار مناسب دارد که به عنوان هنجارهای آن شناخته می‌شود؛ مواردی که از طریق تعاملات اجتماعی آموخته می‌شوند. به عنوان مثال آزادی، استقلال فکری یا فردگرایی در کشورهای مختلف معانی مختلفی دارند و البته برخی مفاهیم مانند سلامتی مفاهیمی همگانی در تمام فرهنگ‌ها هستند. تغییر ارزش‌ها در میان مخاطبان کار دشواری‌ست و با این‌حال بسیاری از فعالیت‌های ارتباطی سعی دارند به هسته‌ی اصلی این ارزش‌ها دست پیدا کنند تا آن را تغییر دهند، بهینه کنند یا با آن همراه شوند.

برخی از این ارزش‌های اصلی که دستمایه‌ی فعالیت‌های ارتباطی برندها قرار می‌گیرند، عبارتند از:

  • حس تعلق
  • هیجان
  • سرگرمی و لذت
  • ارتباط گرم و پایدار
  • احساس رضایت از خود
  • دریافت احترام از جانب دیگران
  • امنیت
  • حس کامل‌کردن یک کار
  • احترام به خود
  • عقل معاش

تاثیرات اجتماعی

ما علاوه بر فرهنگی که در آن رشد می‌کنیم، محصول محیط اجتماعی‌ای هستیم که در آن بزرگ می‌شویم -محیطی که طبقه یا گروه اجتماعی‌مان را مشخص می‌کند. گروه‌های مرجع، خانواده و دوستان نیز در این میان بر باورها، رفتار، عادت‌ها و جهت‌گیری‌های مخاطبان اثرگذارند.

طبقه‌ی اجتماعی

جایگاه افراد و خانواده‌شان در جامعه طبقه‌ی اجتماعی نام دارد و با فاکتورهایی مانند درآمد، دارایی، آموزش، شغل، اعتبار خانوادگی، ارزش ملک و همسایگی تعریف می‌شود. این به این معنا نیست که افراد نمی‌توانند از یک طبقه‌ي اجتماعی به طبقه‌ای دیگر بروند. بازاریابان و تبلیغات‌چی‌ها بر این باورند که مردمی که در یک طبقه‌ی اجتماعی قرار دارند به دلایل مختلف، کالاها و خدمات متفاوتی را در مقایسه با دیگر کلاس‌های اجتماعی می‌خرند.

گروه مرجع

گروه مرجع به دسته‌ای از مردم گفته می‌شود که افراد در موقعیت‌های مختلف به عنوان الگوهای رفتاری در نظر می‌گیرند. معلم کلاس اول، سیاستمداری موفق، گروه‌های مذهبی، سلبریتی‌ها و اینفلوئنسرها یا کلوپ‌های مشتریان در این دسته قرار می‌گیرند.

برای بسیاری از افراد خانواده مهم‌ترین گروه مرجع است. همکاران، همسایه‌ها و دوستان نزدیک دیگر گروه‌های مرجع را تشکیل می‌دهند. خانواده مسئولیت پرورش فرزندان و همچنین تثبیت نوعی از سبک زندگی را به عهده دارد. سبک زندگیْ وضعیت، ارزش‌ها و عادت‌ها و در برخی موارد میزان درآمد خانواده را منعکس می‌کند و نشان می‌دهد که مردم چه‌طور وقت‌ و پول‌شان را هزینه می‌کنند.

تاثیرات روان‌شناختی

پس از بررسی تاثیر فرهنگی و اجتماعی بر رفتار مخاطبان، به ویژگی‌های فردی آنها می‌رسیم. در این بخش فاکتورهای مهمی وجود دارند که تبلیغات‌چی‌ها باید به آن توجه داشته باشند.

اداراک و وضعیت ذهنی

دریافت و تحلیل اطلاعات برای هر فرد تابع وضعیت ذهنی اوست. تجربه‌های پیشین فرد از برند، در کنار نظر دوستان و اطرافیان، روی احساسات فرد اثر می‌گذارد و او را پذیرا یا مخالف برند می‌سازد. شرایط روانی دیگر مانند خشم، خستگی، گرسنگی و هیجان نیز می‌تواند با ایجاد هیاهوی درونی، بر سر راه تصمیم‌گیری و شنیدن پیام برند قرار بگیرد.

نیازها و خواسته‌ها

نیاز و خواسته دو پاسخ مختلف‌اند که درنهایت به دو واکنش متفاوت در مقابل یک پیام تبلیغاتی منجر می‌شوند. نیروی اولیه‌ای که ما را به انجام کاری برمی‌انگیزد که نتیجه‌اش زنده‌ماندن است (یافتن سرپناهی برای در امان ماندن از سرما یا پیداکردن رستوران برای غذاخوردن) نیاز نام دارد. نیازهای اولیه (زیستی) آب، غذا، هوا و سرپناه را شامل می‌شوند. نیازهایی که در پاسخ به فرهنگ و محیط‌مان فرامی‌گیریم، نیازهای اکتسابی نامیده می‌شوند؛ نیاز به کسب اعتمادبه‌نفس، اعتبار، محبت، قدرت، آموزش و زیبایی. به این نیازها نیازهای ثانویه نیز می‌گویند. ما بسیاری از کالاها را تنها به دلیل علاقه‌مان به اشیاء جدید می‌خریم؛ چیزهایی که اثرشان در زندگی ما روانی‌ست (مثلا تعداد کفش‌ها یا عطرهایی که یک نفر دارد) برندهای موفق بیش از آن‌چه بر نیازهای ما متمرکز باشند، به خواسته‌های‌مان می‌اندیشند که آنها را در تعاملات اجتماعی آموخته‌ایم.

انگیزه

انگیزه نیرویی درونی‌ست که فرد را به داشتن رفتار یا انجام کاری خاص تشویق می‌کند؛ به عنوان مثال میل به زیبا به نظر رسیدن. این نیرو بر اثر فشاری ایجاد می‌شود که حاصل نیاز یا خواسته‌ای برآورده نشده است. و مردم برای کاهش این استرس و فشار تلاش می‌کنند و براساس تصمیمی حسی یا منطقی کالا یا خدمتی را می‌خرند.

نازنین کی‌نژاد

منبع: کتاب Advertising & IMC



منبع

ادامه مطلب

تصمیم‌گیری مخاطب و عوامل تاثیرگذار (2)



ام بی ای نیوز:
پس از شناخت موارد تاثیرگذار بر تصمیم‌گیری مخاطب و بررسی الگوهای موجود برای این کار، نوبت به دسته‌بندی مخاطبان و هدف‌گذاری می‌رسد.

بسیاری از برندها سرمایه‌ای نامتناهی برای تولید و انتقال پیام به تمام مردم ندارند. روش مقرون به صرفه برای تمام برندها تقسیم‌بندی بازار و پس از آن شناسایی مخاطب هدفی‌ست که بیش از بقیه احتمال پاسخ‌دهی به پیام را دارد. هدف جدا کردن بخشی از مخاطبان است که خریدار محصول برندند.

به عنوان مثال برندی را تصور کنید که پوشک بچه می‌فروشد. ممکن است در نگاه اول تمام پدر و مادرهایی که فرزندی نوزاد دارند، به عنوان مخاطب هدف در نظر گرفته شوند. اما این برند چه مزیت‌هایی دارد و این ویژگی‌ها و مزیت‌ها چه اهمیتی برای مخاطبان واقعی‌اش دارند؟ قیمت، ویژگی‌های پوشک، مواد مورد استفاده، توجه به حساسیت‌های محیط زیستی مردم و… هرکدام مواردی هستند که بخش خاصی از مخاطبان را راضی نگاه می‌دارند. باید دید در بازار بزرگ والدینی که فرزند نوزاد دارند، کدام یک از آنها بیش از دیگران به این ویژگی‌ها علاقه‌مند است.

انواع روش‌های تقسیم‌بندی مخاطب

به طور کلی شش روش دسته‌بندی مخاطب وجود دارد که در ترکیب با موارد مطرح‌شده در قسمت اول مقاله (بخش عوامل تاثیرگذار بر تصمیم‌گیری مخاطب) معنا پیدا می‌کنند.


تقسیم‌بندی براساس

  • ویژگی‌های جمعیت‌شناختی (جنسیت، قومیت، مذهب، درآمد، میزان تحصیلات، تعداد افراد خانوار)
  • سن و وضعیت زندگی
  • جغرافیایی (محل زندگی شخص)
  • روان‌شناختی و رفتاری (طبقه‌ی اجتماعی، سبک زندگی، شخصیت فرد)
  • ویژگی‌های رفتاری در قبال برند (میزان استفاده‌ی فرد از محصول یا خدمت، میزان وفاداری به برند)
  • ارزش‌ها و مزیت‌ها (مشکلات خاصی که محصول آنها را حل می‌کند، مزیت‌های ارائه‌شده توسط برند)

انتخاب هرکدام یا ترکیبی از این رویکردها به میزان بودجه‌ی بازاریابی، وضعیت بازار، دسته‌ي محصولی و البته هدف برند بستگی دارد.

تقسیم‌بندی مخاطبان به گروه‌های کم‌مصرف، پرمصرف یا متعادل یک محصول یا خدمت یا بخش‌بندی آنها براساس نوع رفتار و میزان پذیرش‌‌شان در مواجهه با محصولات یا خدمات جدید نیز از روش‌های دیگری‌ست که در ترکیب با موارد بالا مورد استفاده قرار می‌گیرد.

یکی دیگر از فاکتورهای تاثیرگذار بر انتخاب و تصمیم‌گیری مردم، نوع کانال‌های ارتباطی و روش آشنایی‌ آنها با محصول یا خدمت است. مخاطبی که محصولات مورد نیازش را براساس نظرات مردم در توییتر انتخاب می‌کند، با فردی که تنها از طریق وب‌سایت و سرچ در گوگل انتخاب می‌کند تفاوت زیادی دارد. رسانه‌های مورد استفاده جدای از بخش انتخاب رسانه در تقسیم‌بندی مخاطبان نیز به کار می‌آیند.

اگر بخواهیم براساس یکی از مدل‌های تصمیم‌گیری کلاسیک پیش برویم، باید بگوییم مسیر تصمیم‌گیری خرید وابستگی زیادی به محصول و شرایط خرید دارد. به عنوان مثال وقتی گرسنه هستیم (حسی که ما را به تصمیم خرید می‌رساند)، بدون هیچ جست‌و‌جوی خاصی ممکن است یک بسته شکلات بخریم. اگر نمونه‌ی یک محصول را امتحان کنیم و دوستش داشته باشیم، باز هم ممکن است بدون ارزیابی موارد مشابه دیگر، آن را بخریم. به عبارت دیگر همه‌ی اقدامات خرید با اندیشیدن درباره‌ی محصول یا خدمت و ارزیابی آغاز نمی‌شود و قرار نیست تمام‌شان یک مسیر را برای تصمیم‌گیری داشته باشند. با این‌حال و با وجود تمام روش‌های مختلف تصمیم‌گیری باید بدانیم پیامی که برای مشتری‌ای فرستاده می‌شود که به دنبال به دست آوردن اطلاعات درمورد یک محصول است با کسی که بی‌مقدمه و ناگهانی اقدام به خرید می‌کند متفاوت است.

استراتژی تقسیم‌بندی مخاطبان اچ‌اندام مثال خوبی برای روشن‌تر شدن برخی از مباحث مطرح‌شده در این مطلب دو قسمتی‌ست.

قصد داریم رویکرد برند اچ‌اندام را در تقسیم‌بندی بازار و تعیین مخاطب هدف براساس ویژگی‌های مشابه مصرف‌کنندگان ببینیم. برند برای شناسایی مخاطبان از دو روش روان‌شناختی و جمعیت‌شناختی استفاده کرده است. این برند در بیشتر نقاط دنیا شعبه دارد و به همین دلیل با بسیاری از فرهنگ‌ها، سبک‌های زندگی و مذاهب مواجه است.

یک- طبقه‌بندی براساس طبقه‌ی اجتماعی: استراتژی اچ‌اندام برپایه‌ی ارائه‌ی لباس‌های مد روز با قیمت کم است و عموما طبقه‌ی متوسط و دانش‌جویان را در نظر دارد.

دو- طبقه‌بندی براساس طبقه‌ی اجتماعی/ محل زندگی: بیشترین بخش مصرف‌کنندگان این برند زنان ۱۵ تا ۳۰ ساله هستند که یا خانه‌دارند، یا در خوابگاه زندگی می‌کنند یا مالک خانه‌ای کوچک در شهرهای کوچک‌اند.

سه- طبقه‌بندی براساس سن: مهم‌ترین بخش مخاطبان زنان ۱۵ تا ۳۰ ساله‌ی جاه‌طلبی هستند که علاقه‌ی زیادی به خرید دارند.

چهار- طبقه‌بندی براساس سبک زندگی خانوادگی: عموما زنان دانشجو یا فارغ‌التحصیل مجرد یا کسانی که تازه ازدواج کرده‌اند و هنوز فرزندی ندارند.

ویژگی‌های مخاطبان:

این گروه که دل‌شان می‌خواهد لباس‌های مد روز ارزان بپوشند، معمولا به فروشگاه‌های زیادی سر می‌زنند. خرید برای آنها فعالیتی اجتماعی‌ست که بخشی از لذت‌های زندگی روزمره را به آنها می‌دهد. هر فصل لباس می‌خرند و مدل‌های جدید را دنبال می‌کنند تا به روز و شیک به نظر برسند. آنها در هرم مزلو در بخش اجتماعی قرار می‌گیرند: تعلق/ عشق.


نازنین کی‌نژاد

منبع: کتاب Advertising & IMC



منبع

ادامه مطلب

دوران مدل‌های هوش مصنوعی غول‌آسا تمام شده است


شرکت OpenAI با تولید مدل‌های زبانی بزرگ ازجمله GPT-4 دستاوردهای زیادی داشته و خدمت بسیاری به حوزه هوش مصنوعی کرده است. اما حالا «سم آلتمن»، مدیرعامل این شرکت، می‌گوید دوران ساخت مدل‌های عظیم گذشته است و برای حرکت به‌سمت آینده باید به‌دنبال ایده‌های جدید بود.

به گزارش وایرد، مدیرعامل OpenAI در رویدادی در دانشگاه MIT گفت پیشرفت بیشتر درزمینه هوش مصنوعی دیگر با توسعه مدل‌های بزرگ‌تر حاصل نخواهد شد: «فکر می‌کنم در پایان دوره‌ای هستیم که عصر مدل‌های غول‌آسا محسوب می‌شد. ما این مدل‌ها را به روش‌های دیگر بهبود خواهیم داد.»

اظهارات سم آلتمن متضمن پیچشی غیرمنتظره درزمینه رقابت در توسعه و پیاده‌سازی الگوریتم‌های هوش مصنوعی است. از زمانی که این شرکت در ماه نوامبر دست به عرضه عمومی ChatGPT زد، شرکت‌های زیادی مثل مایکروسافت و گوگل به‌سمت مدل‌های زبانی رفتند. حالا خیلی از استارتاپ‌ها هم مشغول سرمایه‌گذاری روی الگوریتم‌های بزرگ‌تر هستند تا با فناوری OpenAI رقابت کنند.

GPT-4 آخرین مدل هوش مصنوعی OpenAI بود؟

با توجه به این صحبت‌ها می‌توان پیش‌بینی کرد که شاید GPT-4 آخرین تلاش OpenAI برای بزرگ‌ترکردن مدل زبانی این شرکت بوده است. سؤالی که حالا به‌وجود می‌آید این است که استراتژی آینده این شرکت چه خواهد بود و آن‌ها در چه مسیری قدم خواهند گذاشت؟ فعلاً پاسخی در‌این‌باره ارائه نشده است.

«نیک فراست»، هم‌بنیان‌گذار استارتاپ هوش مصنوعی Cohere که قبلاً در گوگل نیز کار کرده است، می‌گوید احساس آلتمن مبنی بر اینکه نمی‌توان تا ابد اندازه این مدل‌ها را افزایش داد، درست است. فراست باور دارد که پتانسیل ترنسفورمرها که در GPT هم استفاده می‌شوند، فراتر از مقیاس‌پذیری آن‌هاست. او باور دارد که طراحی مدل‌ها و معماری‌های جدید و بهینه‌سازی هوش مصنوعی براساس بازخورد کاربران می‌تواند یکی از راه‌های پیشرفت در این حوزه باشد.

اگرچه OpenAI اطلاعات دقیقی را درباره اندازه و هزینه GPT-4 ارائه نکرده است، اما او در رویداد MIT در پاسخ به این سؤال که آیا تعلیم این مدل 100 میلیون دلار هزینه برداشته یا خیر، گفت رقم هزینه‌شده بیشتر بوده است.



منبع

ادامه مطلب

مارویس؛ داستان هنرمندانه محتوای یک برند


ام بی ای نیوز: وقتی قرار است از محتوای خوب حرف بزنیم، منظورمان چیست؟ آیا می‌شود به صِرف خلاقیت، محتوایی را قابل قبول خواند و به احترامش برخاست؟

جدای از یکپارچگی صدا و لحن برند و هماهنگی آن با هویت بصری، شخصیت، ماموریت و ارزش‌های برند چه چیز دیگری کامل‌کننده‌ی محتوای خوب است – آن هم وقتی خوب کلمه‌ای مبهم و هزاروجهی‌ست و برای هرکس معنای خود را دارد.

وقتی برند تمام عناصر بالا را اهلی کرده باشد و به خدمت خود درآورده باشد، حضور یک عامل دیگر ضروری‌ست: «خلاقیت و جداشدن از کلیشه‌های موجود تولید محتوا.» درواقع این‌جاست که محتوای خلاق کار خودش را می‌کند، در حالی‌که به تنهایی قدرت چندانی ندارد.

مارویس (Marvis) خمیردندانی‌ست که توانسته تمام این فاکتورها را یک‌جا جمع کند و به جای تشویق مخاطبان به خندیدن با دندان‌های سفید یا ترغیب‌‌شان به مسواک‌کردن -از طریق ارسال پیام‌های مستقیم این کار را با ظرافت خمیردندانی انجام می‌دهد که بسته‌بندی‌اش شبیه رنگ‌های نقاشی‌ست.

صفحه‌ی اینستاگرام مارویس (marvis_is) در نگاه اول پر است از رمز و راز. انتظارمان این است که وارد یک صفحه‌ی عادی خمیردندان شویم. اما به جایش با یک صفحه‌ی رنگارنگ و تعداد زیادی اثر هنری روبه‌رو می‌شویم که البته این آثار هنری با هدف فروش خلق شده‌اند.

برند ذاتا هنرمند است؛ هنرمندی جدی که ظاهرا دستی هم در مُد دارد. با دقت نگاه می‌کند و با دقت بیشتری خلق می‌کند. مارویس مخاطبش را هوشمند و با درکی بالا تصور کرده است و این بینش را در تمام پست‌هایش حفظ می‌کند. تصاویر و ویدیوها با نکته‌سنجی و دقت تولید شده‌اند، کپشن‌ها لحنی فاخر و در عین‌حال صمیمانه دارند.

محتوای برند در این صفحه به چند دسته تقسیم شده‌ است:

دسته‌ی اول: محتوای فصلی برای همراهی با مخاطب و البته با درنظرگفتن ارتباط محصول با زندگی او

در تابستان و شروع فصل گرما مارویس به مخاطبانش سه قانون فصل گرما را یادآوری می‌کند:

قانون اول؛ نزدیک‌ترین استخر را پیدا کنید و در آن شیرجه بزنید. (در این تصویر از خمیردندان خنک‌کنده نعناعی برند استفاده شده)

قانون دوم؛ همیشه یک نوشیدنی خنک دم‌دست داشته باشید. (در این تصویر از خمیردندان زنجبیل و نعناع برند استفاده شده)

قانون سوم؛ هر وقت فرصت دست داد، دوش معطر خنکی بگیرید. (در این تصویر خمیردندان یاس و نعناع برند به کار رفته است)

دسته‌ی دوم: محتوای مناسبتی و تقویمی

پست روز جهانی گربه؛ کپشن به ما می‌گوید که گربه‌ها آب دوست ندارند، ولی همیشه برای هرچیزی یک اولین باری وجود دارد. گربه‌ی داخل تصویر با شادی به سمت تنُگ آبی می‌رود که یک خمیردندان مارویس در آن است.

پست روز جهانی قلب که احتیاج به توضیح ندارد.

دسته‌ی سوم: پست‌های معرفی مستقیم محصول

یکی از روش‌های برند برای معرفی مستقیم محصولاتش، نمایش آنها به عنوان عناصر کامل‌کننده‌ی خوش‌تیپی‌ست.

درنظرگرفتن برند به عنوان عنصری برای زیبایی و آرایش روش دیگر معرفی محصولات مارویس است. (کمی دارچینی قرمز بزنید و رنگ و لعابش را زیاد کنید.)

قطار دارچین نعناعی مارویس را از دست ندهید.


معرفی محصول جدید در فضایی شبیه به حال و هوای معرفی لباس

به استفاده از «در» خمیردندان در این پست توجه کنید. «در» محصولات مارویس نقش مهمی در پست‌ها دارند. (چطور می‌توانید به پیشنهاد ازدواج خمیردندان نعناعی تند کلاسیک مارویس نه بگویید؟)

مارویس هم به سهم خود بر موج خبرهای موز هنری یک‌ماه پیش سوار شده است.

پست کریسمس امسال برند به مخاطبان می‌گوید: «چه کسی برای اسکی در تعطیلات کریسمس برنامه‌ریزی کرده است؟» و پست، هوشمندانه مسواکی را به تصویر می‌کشد که کاج‌های کریسمس برس آن را تشکیل داده‌اند. کاج‌ها در عین‌حال نمایانگر پیست اسکی هستند. خمیردندان مارویس برفی‌است که انتظار اسکی‌بازها را می‌کشد.

اما شاهکار برند به نظر من پست پینوکیوست؛ در کپشن می‌خوانیم که «نگران نباشید! خمیردندان‌های زیادی با طعم و تازگی مارویس وجود دارند… و خب تصویر به ما می‌گوید که عاقبت دروغگو چیست…

mbanews.ir- نازنین کی‌نژاد



منبع

ادامه مطلب

در اینستاگرام مطلب جعلی نگذار



ام بی ای نیوز:
در تلاش برای مقابله با اخبار جعلی، اینستاگرام درصدد است تا با افزودن یک قابلیت جدید، در پلتفرم خود اطلاعات جعلی را از اطلاعات واقعی متمایز کند.

این شبکه اجتماعی هم اکنون با تذکر «اطلاعات نادرست» به کاربران درباره محتوای ظاهرا غیر واقعی هشدار می دهد. در قالب یک بیانیه مطبوعاتی، فیسبوک شرح می دهد که قابلیت جدید فوق ترکیبی از گزارش های کاربران و اتوماسیون تشخیص محتوای بالقوه نادرست و ارسال آن به بازرسان حقیقت مستقل را درگیر خود می کند.

مدیران و سرپرستان بخش بازرسی سپس به بررسی و نشاته گذاری محتوا بر این اساس می پردازند. چنانچه دلیلی موثق مبنی بر جعلی بودن یک پست خاص وجود داشته باشد، از صفحات جستجو و هشتگ حذف می شود و برچسب «اطلاعات نادرست» بر روی آن می خورد. به این ترتیب جلوی تماشای آن توسط بینندگان گرفته می شود.

به بقیه افرادی که همان عکس را می فرستند، هشدار داده می شود که مبادا اطلاعات نادرست را منتشر کنند.

اکانت هایی که مدام این هشدارها را دریافت می کنند، به طور نامحدود از صفحات جستجو و هشتگ حذف می شوند.

مرضیه فروتن

www.designtaxi.com



منبع

ادامه مطلب

راز برگرکینگ چه بود؟


ام بی ای نیوز: برندها رازهایی دارند که در موقعیت مناسب آشکارشان می‌کنند. برگرکینگ که به رفتارهای ارتباطی نامتعارف مشهور است رازش را برملا کرده.

این برند در آستانه‌ي کریسمس ویدیویی منتشر کرده که به مخاطبان می‌گوید «در سال ۲۰۱۹ پشت هر واپر (برگر محبوب برگرکینگ) یک بیگ‌مک (برگر محبوب مک‌دونالد) مخفی‌ست.

نکته‌ی جالب این است که این اتفاق واقعا رخ داده و هنگام عکاسی و فیلم‌برداریْ بیگ‌مک پشت واپر حضور داشته و دیده نشده است. برند طنازانه قصد دارد به کوچکی بیگ‌مک اشاره کند و مراسم پرده‌برداری از این راز را به اعتراف تشبیه می‌کند.

نازنین کی‌نژاد



منبع

ادامه مطلب
تیکت جدید