ام بی ای نیوز:این جمله مهمترین نکته در تمام مواردی است که وایرال شده اند، فارغ از کمپینهای تبلیغاتی (Dove)، فرهنگی (ALS) یا محصول (figet spinner) بودن آن مورد.
با بررسی بیش از 30 مقاله داخلی و خارجی و مطالعه موردی در نهایت به این نتیجه رسیدم که این موارد بیشترین احتمال را برای وایرال شدن به یک کمپین می دهد. البته باید دوباره عنوان کنم این موارد هیچ تضمینی در مورد وایرال شدن نمی دهند بلکه احتمال آن را افزایش می دهند.
در این مطلب ابتدا 10 ویژگی ایده هایی که پتانسیل وایرال شدن دارند به آنها ایده های چسبناک میگوییم) را مطرح می کنم و سپس به بررسی چند مورد موفق و معروف میپردازم.
10 ویژگی ایده های چسبناک:
- سادگی:
ایده باید به راحتی درک شود. در لفافه پیچیدن و استفاده از الفاظ سخت و یا ایده هایی که به خودی خود بسیار پیچیده هستند قابلیت درک ساده را از بین میبرند. برای تبلیغ یک محصول میتوان با در نظر گرفتن طرز تفکر مخاطب به سادگی مزیت محصول را نشان داد و یا راه سخت را انتخاب کرد، به سراغ جزئیات فنی محصول رفت و حوصله مخاطب را سر برد. بعد از نشان دادن محصول باید مستقیماً درخواست خود را از مخاطب عنوان کنیم.
انتخاب با شماست. - غیر منتظره:
صحنه فروشگاهی را میبینیم که اجناس یکی یکی در سیستم ثبت می شوند و به ازای هر کدام صدای بوقی میشنویم، ناگهان با ورود یک پاکت سیگار به تصویر صدای بوق ممتد می شود و تداعی مرگ میکند. استفاده از کلیشه کشنده بودن سیگار و به تصویر کشیدن آن به صورت غیرمنتظره که جلب توجه میکند و بیننده با دیدن آن شوکه میشود.استفاده از موسیقی و تکنولوژی میتواند گونه ای دیگر از غیرمنتظره بودن را به تصویر بکشد.
- داستان:
همانطور که قبلاً در مقاله ای با عنوان داستان گویی در برندینگ و بازاریابی (میتوانید از اینجا مطالعه کنید( مطرح کردم انسانها یا کامپیوتر هستند و یا بر اساس احساسات و عواطف تصمیم گیری میکنند و داستان بهترین راه برای انتقال احساسات است. اگر داستان تصویری باشد این تأثیر دوچندان میشود. - بار احساسی و عاطفی: این دو مورد را در ذهن خود مرور کنید:
1. روزانه 100 نفر به علت عدم مهارت پرسنل اورژانس در بیمارستانها میمیرند.
2.عاشقی درد کشیدن و جان دادن همسرش را که تازه سرطان را شکست داده بود روی تخت بیمارستان دید. پرستاران و دکترهای نالایق و بیمهارتی بیمارستانها را به تصرف خود درآورندهاند که مهارتی برای نجات جان انسانها ندارند.تاثیر کدام یک بیشتر بود؟ همیشه داستان برنده است.
داستانهایی که مخاطب با آنها حس همذات پنداری کند و حس تعلق، ناراحتی، شادی و … را در مخاطب برانگیزاند یا الهامبخش باشند تأثیر بیشتری دارند. - 100% واقعی:
ایده باید به صورتی باشد که مخاطب بتواند در ذهن خود مجسم کند. اگر ایده به قدری فضایی باشد که در ذهن مخاطب نگنجد شانسی در این بازار پر ویروس ندارد. به خاطر همین موضوع است که ویدیوهای دوربین مخفی دست به دست میشوند. افراد واقعی در آن حضور دارند و هیچ چیز خیالی وجود ندارد. یعنی 100% واقعی هستند. نشان دادن چالشهای اجتماعی از همین دست هستند. - قابل اعتماد:
اگر تعهدی را مطرح میکنیم باید شواهد و مدارکی برای اثبات درستی آن وجود داشته باشد. متخصصان هر رشته و مشتریان راضی در این زمینه بهترین گزینه ها هستند.
دروغهای زیبا مدت زمان کوتاهی عمر میکنند. - خلاقانه:
خلاقیت در سادگی است و همه جا موجود است. این موضوعی است که با تمام وجودم به آن اعتقاد دارم. حتی کلیشهها خلاق هستند اگر بلد باشیم از آنها چطور استفاده کنیم. خلاقیت چشمگیر، منحصر به فرد و جلب توجه کننده است. از آن بیشتر و درست استفاده کنیم. صرف زمان زیاد برای ساخت یک ویدیو و مطرح کردن آن میتواند یک راه باشد. میتوان استفاه از سلبریتیها را در این قسمت قرار دهیم. - طنز:
احساس میکنم هر توضیحی دربارهی این مورد بی جا و اضافه است. اگر مردم با ایدهی شما بخنند آنرا با دیگران به اشتراک میگذارند به همین سادگی. - راحتی در انتشار:
به عنوان تبلیغاتچی، بازاریاب و تولیدکننده محتوا این وظیفهی ما است کاری کنیم که محتوا به سادهترین، سریعترین و بیدردسرترین راه قابلیت انتشار داشته باشد و مخاطب به محض این که اراده کرد بتواند با لمس یک گزینه آن را در شبکههای اجتماعی مختلف و پلتفرمهای متفاوت به اشتراک بگذارد. - صبر:
این آخرین مورد است. تا جایی که میتوانید محتوای خود را پخش کنید( از طریق تبلیغ در شبکههای اجتماعی و پلتفرمها) و سپس فقط صبر کنید تا کاردستیتان وایرال شود.
بررسی موردی:
اینجا چند مورد را مطرح می کنیم و تکنیک های استفاه شده در آنها را بررسی میکنیم که ترکیبی از موارد مطرح شده در بالا هستند و من برای آنها دسته بندی جداگانه قراردادهام.
- نشان دادن پشت صحنه:
نشان دادن پشت صحنه تبلیغات به عنوان ویدیوی تبلیغاتی در مواردی استفاده شده و نتایج جالبی به وجود آورده است. میتوان به تبلیغ مالشعیر heineken با بازی Neil Patrick Harris، مالشعیر Newcastle با بازی Anna Kendrick و آب آشامیدنی Smart Water با بازی Jennifer Aniston اشاره کرد. دقت داشته باشید که استفاده از سلبریتیها یک ویژگی ایده نیست بلکه یک تکنیک است.
در این موارد از ویژگیهای: سادگی، داستانگویی، خلاقیت، طنز، واقعی بودن و غیرمنتظره بودن استفاده شده است. - جنبه ظاهری و بیرونی داشتن:
چالشهایی که در شبکه های اجتماعی به راه میافتند همه از این دسته هستند. به افراد چیزی برای به نمایش گذاشتن میدهد. نمونهی موفق 10 year challenge است.( در این مورد بیشتر بخوانید)
در این مورد از ویژگیهای: سادگی، سادگی انتشار، قابل اعتماد، واقعی بودن، طنز استفاده شده است. - دغدغه ها:
نشان دادن دغدغهای که در نهایت به خود محصول یا مسئولیت اجتماعی آن مربوط میشود.
کمپین Sketch از Dove و like a girl از alwaysجز نمونه های موفق این گروه و از موفقترینها در تمام دنیا هستند.
در این موارد از ویژگیهای: سادگی،غیرمنتظره بودن، واقعی بودن، بار احساسی، قابل اعتماد، داستانگویی استفاده شده است. - گسترش بازار:
برای مثال اگر مخاطب محصول آقایان هستند، خانمها را هم مورد خطاب قرار دهیم.
نمونه موفق این مورد کمپین The man your man could smell like از Old Spice است که برای محصول بهداشتی آقایان، خانمها را ترغیب به خرید کرد.
در این مورد از ویژگیهای: سادگی، غیرمنتظره بودن، داستانگویی، خلاقیت و طنز استفاده شده است.
5. برای یک هدف بزرگتر:
در این قسمت به موفقترین کمپینهای دنیا میرسیم. تبلیغاتی که برای فروش محصول و سودآوری نبودند و هدف کمک به دیگرانی است که نیاز به کمک دارند.
نمونههای موفق این گروه کمپین ALS و Movember هستند که هر دو برای یک هدف بزرگتر فعالیت میکنند و از مردم میخواهند به آنها بپیوندند.
در این موارد از ویژگیهای: سادگی، غیرمنتظره بودن، قابل اعتماد بودن، واقعی بودن، بار احساسی، داستانگویی و راحتی در انتشار استفاده شده است. مورد دیگری که این فعالیتهای خیریه را از دیگران جدا میکند جنبه نمایشی آن است که نباید دور از نظر بماند.
mbanews.ir-سید مصطفی میر