محتوا و تولید محتوا پادشاه است!
اکثر نویسندهها با خواندن نوشتههای دیگران
به نویسندگی علاقمند شدند.
آن نوشتهها چه روزمرهنویسی در وبلاگ نیکولای آبی باشد،
چه نقد فیلم سینمایی در سایت ویتاسکوپ و چه مقاله قوانین یادگیری
من در روزنوشتههای محمدرضا شعبانعلی، همگی یک ویژگی مشترک دارند؛
خواننده را وادار به ادامه دادن میکنند.
چه نویسندهای کهنهکار باشید و چه تازهکار،
بهدست آوردن قلب مخاطب با کلمات،
یکی از مهمترین رسالتهای شماست.
حالا چطور بنویسیم که خواننده چشم از نوشتههای ما برندارد؟
پیشنهاد میکنیم مطلب «استراتژی گاو بنفش چیست؟» را هم بخوانید.
به خواننده آبنبات بدهید
مالکوم گلادول (Malcolm Gladwell) نویسنده کتابهای پرفروشی مثل نقطه عطف،
قدرت تفکر بدون فکر کردن و صحبت کردن با افراد ناشناس،
تکنیک آبنبات دادن به خواننده را سر یکی
از مستر کلاسهای نویسندگی خود بیان کرد.
هنر نویسنده این است که به مخاطب جزئیات جذابی برای تعریفکردن به دیگران بدهد.
منظور از آبنبات دادن به خواننده همین است.
پرداختن به حوادث، رویدادها و اتفاقات جذاب و جالب،
هم کشش متن را به مراتب بیشتر میکند
و هم آبنباتهایی در مشت خواننده میگذارد.
خواننده هر وقت که بخواهد درباره شما و نوشتههایتان با دیگران حرف بزند، آن آبنباتها را رو میکند.
اگر برایتان سوال شده که چطور میتوانید
این تکنیک را یاد بگیرید،
پیشنهاد میکنیم سراغ استادان و نویسندههای بزرگ ایرانی، بروید.
آبنبات دادن به شیوه نجف دریابندری
حتماً اسم کتاب مستطاب آشپزی نوشته نجف دریابندری با همکاری فریده راستکار را شنیدهاید.
چیزی که این کتاب را از سایر کتابهای آشپزی متمایز میکند،
لحن صمیمی و خلاقانهای است که معمولاً از یک کتاب آشپزی انتظار نداریم.
پرداختن به پیشینه یک غذا و ریشه نامگذاری مواد
خوراکی با زبانی طنز از جمله آبنباتهایی است
که دریابندری در دهان و جیب خواننده میگذارد.
مثلاً در ابتدای کتاب توضیح میدهد که آشپزی را در زندان شروع کرده و هر روز یک نوع غذا روی
چراغ خوراکپزی علاءالدین میپخته است،
یا در توضیح اینکه چرا به سس پاستا میگوید خورشِ پاستا مینویسد:
«به همین دلیل ما این سس را خورش پاستا خواهیم نامید،
چنان که فرنگی ها هم غالباً خورش ما را سس می نامند».
بیشتر بخوانید: بازاریابی محتوا چیست؟
آبنبات دادن به شیوه محمد قائد
محمد قائد هم یکی از استادکارهای
آبنبات دادن به خواننده است. نویسنده،
مترجم، ویراستار و روزنامهنگاری که روانشناسی
خوانده و یک وبلاگ فارسی هم دارد.
اگر سری به وبلاگ ایشان بزنید،
قول میدهم عنوان اولین مقاله چنان جذبتان میکند که بهسرعت روی آن کلیک میکنید.
تسلط محمد قائد به زبان فارسی
و پرداختن به موضوعات اجتماعی،
سیاسی و فرهنگی بهشیوهای طنازانه، وبلاگ او را به یکی از مسترکلاسهای آموزش نویسندگی تبدیل میکند.
مثلاً جایی در اعتراض به وضعیت صنعت نشر مینویسد:
« میگویند هر کفاشی تمام کفشها را به اندازهٔ پای خودش بدوزد محکوم به ورشکستگی است.
به این حرف میتوان افزود: رستورانداری هم که بخواهد غذاهایی برای ذائقهٔ خویش نامطبوع عرضه کند
بعید است در مسیر موفقیت بیفتد».
آیا شما به خواننده آبنبات میدهید؟
نگاهی به نوشتهها و مقالههای قدیمی خود بیندازید.
صرف نظر از موضوع چقدر به کشش متن اهمیت میدهید؟
به عنوان یک کارشناس تولید محتوا چقدر به غنیکردن نوشتههای خود توجه میکنید؟
فراموش نکنید که تولید محتوای سئویی منافاتی با خلاقانه نوشتن ندارد.
پس به خوانندههایتان آبنبات بدهید.
منبع : منتوریکس