خانهتکانی در کتابخانهی دیجیتال سازمان
بازاریابی در دنیای مدرن، بدون توجه به رسانههای دیجیتال امکانپذیر نیست. سازمانها وقت و انرژی و بودجهی زیادی را صرف امور شبکههای اجتماعی میکنند و در بسیاری از موارد با حجم غیرقابل مدیریتی از داراییهای دیجیتال طرف هستند که فرصت پرداختن به کارهای خلاقانهتر و پربارتر را از آنها میگیرد. انبوهی از محتوا در فرمتهای مختلف توسط تیمهای مختلف و برای کانالهای مختلف تولید میشود که سازماندهی آنها کار آسانی نیست. در چنین شرایطی بهرهگیری از تکنولوژیهایی مثل مدیریت دارایی دیجیتال میتواند تا حد زیادی عملکرد سازمانها را در حوزهی بازاریابی بهبود ببخشد.
تکنولوژی مدیریت دارایی دیجیتال همهی داراییهای دیجیتال سازمان اعم از عکسها، پیدیافها، فایلهای صوتی و تصویری و حتی واقعیت مجازی و سایر فرمتهای پیشرفته را ذخیرهسازی و سازماندهی میکند. این تنها منبع قابل اطمینانی است که بازاریابان میتوانند به تمام نسخههای داراییهای رسانهایِ تولیدشده برای برند دسترسی داشته باشند. مدیریت دارایی دیجیتال همچنین فرادادههایی را فراهم میکند که میتواند اطلاعاتی را دربارهی هر چیزی که ممکن است به کار بازاریابان بیاید، در اختیارشان قرار بدهد؛ مثلاً این که آیا شرکت حق استفادهی نامحدود از یک عکس را دارد یا آیا یک اینفوگرافیک یا سند رسمی از استانداردهای طراحی برند پیروی میکند یا خیر.
آژانسهای بازاریابی ممکن است از تکنولوژی مدیریت دارایی دیجیتال برای حفظ انسجام محتواهای درونسازمانی استفاده کنند. کسب و کارهای B2B میتوانند از مزایای یک هاب متمرکز، برای تضمین فروش و بازاریابی مبتنی بر رویداد بهره ببرند. تکنولوژی مدیریت دارایی دیجیتال با سایر تکنولوژیها به خصوص سیستمهای مدیریت محتوا و پلتفرمهای تجربهی دیجیتال ترکیب میشود تا مدیریت داراییهای مارکتینگی را یکپارچه کند و محتواهای دیجیتال را به شکل مستقیم در کانالهایی توزیع کند که مورد مصرف قرار میگیرند.
از مدیریت انتظارات مصرفکننده تا استفادهی چند منظوره از محتوا
اولین دلیل استقبال شرکتها از تکنولوژی مدیریت دارایی دیجیتال، انتظارات مصرفکننده است. طبق پژوهشهای صورتگرفته، حدود سهچهارم مشتریان از شرکتها انتظار دارند خواستهها و نیازهای منحصربهفردشان را درک کنند. مزایای این شخصیسازی، روشن است. هر چه شخصیسازی دقیقتر و ریزبینانهتر انجام شود، میزان اقبال مصرفکننده برای خرید محصول، درآمد به ازای هر بازدیدکننده و میانگین ارزش سفارش بالاتر خواهد رفت.
دومین دلیل برای استفاده از این تکنولوژی، افزایش تعداد کانالها و ابزارهایی است که مشتری مورد استفاده قرار میدهد. مدیریت دارایی دیجیتال، ایجاد محتوای مارکتینگی یا استفادهی چندمنظوره از آن مطابق با رسانه و فرمت را آسانتر میکند. این تکنولوژی کل چرخهی عمر محتوا را پوشش میدهد. از محتوای در حال استفاده پشتیبانی میکند، به گردش کارِ دارایی و نقد و بررسیها و تاییدها سرعت میبخشد و به ابزارهایی مثل کانوا و آفیس هم متصل است.
یک پلتفرم و هزار فایده
پلتفرمهای مدیریت دارایی دیجیتال، از قابلیتهای قدیمیتر مثل مدیریت فایل تا تکنولوژیهای نوظهوری مثل هوش مصنوعی و ماشین لرنینگ را پوشش میدهند. بازاریابانی که به دنبال بهبود کمپینهایشان از طریق تکنولوژی مدیریت دارایی دیجیتال هستند، میتوانند از قابلیتهای زیر بهرهمند شوند:
مدیریت گردش کار
سیستمهای مدیریت دارایی دیجیتال قابلیتهای متعددی دارند. بعضی از آنها امکان همکاری از طریق تگ کردن را فراهم میکنند و برخی دیگر امکانات کاملتری برای مدیریت پروژه دارند. این به تیمهای بازاریابی کمک میکند که همزمان با به جریان افتادن یک دارایی یا آپدیت شدن آن، دربارهی تغییرات با هم تعامل داشته باشند. به این ترتیب، گرفتن تایید مدیران برند، مدیران اجرایی و تیم حقوقی سادهتر انجام میشود.
مدیریت فرمتهای تخصصی
سیستمهای مدیریت دارایی دیجیتال از پس مدیریت طیف گستردهای از فایلها با فرمتهای مختلف برمیآیند. بعضی از پلتفرمها امکان تغییر فرمت دارایی، ویرایش و مناسبسازی فایلها را هم فراهم میکنند.
مدیریت دسترسی کاربران
زنجیرهی تامین محتوای تولیدی میتواند شامل دپارتمانها، آژانسها و فریلنسرهای متعددی باشد. فراهم کردن قابلیت دسترسی به شکل منعطف به صورتی که فرد مناسب به دارایی مناسب دسترسی پیدا کند، بسیار ارزشمند است که از طریق این تکنولوژی میسر میشود.
سرچ و فراداده
یکی از مهمترین مزایای مدیریت دارایی دیجیتال، قابلیت دستیابی به داراییها بعد از شکلگیری و بایگانی شدن است. حالا بسیاری از ارائهدهندگان این سرویس از هوش مصنوعی برای تشخیص و تگ کردن تصویر و ویدئو استفاده میکنند. آنها همچنین به دنبال راههایی برای استفاده از هوش مصنوعی و ماشین لرنینگ برای اتوماسیون انتقال داده بر اساس الگوهای مصرف هستند.
گزارش و تحلیل
قابلیت گزارش و تحلیل به بازاریابان این امکان را میدهد که میزان سودآوریِ سرمایهگذاری صورتگرفته در زمینهی توسعهی رسانههای دیجیتال را ارزیابی کنند. همچنین میتوانند تشخیص بدهند که کدام داراییها بیشتر مورد استفاده قرار گرفته و به چه شیوههایی به کار گرفته شده است. این مساله به آنها در برنامهریزی برای تولید محتوا در آینده کمک میکند.