روزنامه نگاری و روابط عمومی آنقدر ها که به نظر می‌رسد از هم دور نیستند.

تونی بلر در اوایل دوران روزنامه نگاری من به عنوان نخست وزیر انگلستان انتخاب شد

و امسال 19 سال از آن زمان می‌گذرد. من آنقدر خوش شانس بوده ام که طی این مدت

بر روی عناوین چشمگیر و با چند روزنامه نگار بزرگ کار کرده ام.

در ادامه دوستان زیادی دارم که همگی در مقطعی به دنیای شگفت انگیز روابط عمومی قدم نهاده اند.

مدت‌ها در برابر این وسوسه مقاومت کردم اما چندی پیش انگیزه حرکت

به سوی روابط عمومی در من بسیار قوی تر از قبل شد. چند ماه قبل به آژانس خدماتی «PRG Marketing Communications» در شهر «ایستبورن» انگلستان پیوستم.

با وجود آن که تنها چند ماه از فعالیت من در عرصه روابط عمومی می‌گذرد،

به این نتیجه رسیدم که نظریاتم را در این مورد با دیگران به اشتراک گذاشته

و از شباهت‌های میان روزنامه نگاری و روابط عمومی بگویم.

در این جا به ذکر پنج وجه شباهت موجود میان این دو عرصه می‌پردازم:

چابکی و تردستی در روزنامه نگاری و روابط عمومی :

روابط عمومی به اندازه روزنامه نگاری سیال و پویا است.

یک فعال روابط عمومی خوب و موفق باید بتواند نه فقط در خصوص

مدیریت بحران بلکه در همه مواقع به سرعت به همه اتفاق‌ها واکنش نشان دهد.

این امر به ویژه در مواقعی صادق است که روابط عمومی وظیفه نظارت بر رسانه‌های اجتماعی

از طرف مشتری را بر عهده داشته باشد.

اما روابط عمومی در زمینه‌های دیگر نیز از پویایی و چالاکی خاصی برخوردار است.

به عنوان مثال ما در PRG تعداد زیادی مشتری با سلیقه‌های متفاوت،

نیاز‌های گوناگون از بخش‌های مختلف داریم. این‌ها همه چالش‌هایی را به وجود می‌آورند

که از چاپ گرفته تا دیجیتال و F2F به تفکر و توانایی کشف راه حل پویا محتاجند.

اصول و مبانی در روزنامه نگاری و روابط عمومی :

به هر روزنامه نگاری ابتدا یک سری اصول و مبانی اولیه آموزش

داده می‌شود که عبارتند از: چه کسی؟ چه چیزی؟ کجا؟ چرا؟ چه زمانی؟ و چگونه؟

این‌ها اصول اولیه یک خبر و گزارش خوب هستند.

در مورد روابط عمومی و بازاریابی نیز همین موضوع صادق است.

بدون رعایت این اصول در حقیقت همه چیز بیهوده و بی معنی خواهد بود.

توجه و مراقبت:

به راحتی می‌توان در دام این باور افتاد که روابط عمومی هیچ کار مهمی انجام نمی‌دهد.

حتی برخی برند‌ها نیز به آن اعتقاد ندارند.

در این میان یک سری برند‌ها بیشتر از دیگران برای روابط عمومی

ارزش قائلند زیرا در نهایت این مشتری است که رئیس و پرداخت کننده هزینه‌ها خواهد بود.

در نهایت ارائه بهترین خدمات مشاوره به مشتری در حد امکان، به نفع روابط عمومی است.

دیجیتال:

شکی نیست که در بریتانیا حرفه روزنامه نگاری در واکنش به انقلاب دیجیتال کند عمل کرد.

اینترنت تعداد روزنامه‌ها و به تبع عناوین چاپی را کاهش داده

و در این روزها فقط ویراستاری استخدام می‌شود که به مهارت‌های مرنبط با رسانه‌های اجتماعی

یا ویرایش ویدئو مسلط است.

من این جا در PRG با یک سری کارشناس در زمینه PPC، سئو و Google Adwords احاطه شده ام.

به اشتراک گذاری مداوم محتوا بهترین روش ممکن در

دنیای روزنامه نگری در عصر حاضر به شمار رفته و پشت آن هزاران ایده عالی است.

تعامل:

به عنوان یک روزنامه نگار باید درگیر خبر و گزارشی باشید که روی آن کار می‌کنید.

در روزنامه محتوا واقعا در قلمرو علاقه انسان است و نمی‌توانید در این محیط قید آن را بزنید.

با این حال در عرصه روابط عمومی، این نیاز بیش از بقیه احساس می‌شود.

پس از پذیرش مشتری، دیدگاهتان تغییر یافته و علایق مشتری در کوچه و خیابان به چشمتان می‌آیند.

این نوع روابط تعاملی به عبارتی واقعیت یا فرصت بازاریابی به شمار می‌روند.

www.prgltd.co.uk

منبع