این به مدیران و رهبران شرکت بستگی دارد که چگونه به اعضای تیم کاری و به طور کلی کارمندان خود در جریان یک بحران بلند مدت و طولانی انگیزه دهند.
بخش یزرگی از مسئولیت یک مدیر در ارائه ساختاری مشخص و واحد، هدایت و راهنمایی و تصویب و اجرای مقرررات خلاصه میشود. با این حال، بسیاری از مطالعات بر روی محل کار به این واقعیت اشاره میکنند که مهم ترین معیار برای تشخیص یک محیط سالم از یک محیط ناسالم، وجود یک چارچوب بیرونی قوی و محکم نیست بلکه در این نکته خلاصه میشود که آیا مدیران میتوانند انگیزه درونی کارمندان را تقویت کنند یا خیر؟
در ادامه از لحاظ روانشناسی، سه نیاز مختلف در میان همه کارمندان مشترکند که با رفع آنها میتوان به پرسنل شرکت انگیزه و روحیه لازم برای مبارزه را داد:
ارتباط
اعضای تیم کاری زیردست شما باید احساس کنند که به شما تعلق داشته و برایشان اهمیت قائل هستید.
برای گوش دادن به نقطه نظرات و دیدگاههای کارمندان خود وقت گذاشته و به آنها بفهمانید که حرفهایشان شنیده شده و برایشان ارزش قائل هستید.
این به معنای تایید احساسات آنهاست. در ادامه از آنها بخواهید تا به اتفاقات و حرفهای مختلف واکنش نشان دهند. تاکید بر روی کارهای مثبتشان و برقراری ارتباط منظم با آنها نتیجه ای خوب و چشمگیر به دنبال خواهد داشت.
شایستگی و لیاقت
وقتی فردی احساس کند کاری که انجام میدهد موثر بوده و به رشد شخصی او کمک خواهد کرد، عملکردش بهبود مییابد.
تحقیقات نشان میدهند که وجود احساس شایستگی و لیاقت در کارمندان موجب بهبود عملکردشان خواهد شد.
از جمله راههای دستیابی به این احساس میتوان به مشارکت دادن اعضای تیم کاری خود در تصمیم گیریها اشاره کرد.
خودمختاری
رهبران آگاه و کارامد با تقویت حس خودمختاری در کارمندان، بر انگیزه درونی آنها افزوده و به آنها تلقین میکنند که خود نویسنده اعمالشان هستند. در ادامه این حس در کارمندان به وجود میآید که قدرت انتخاب داشته و میتوانند گزینهها را انتخاب کنند که با ارزشها، اهداف و علایق خود و تیمشان همسو باشد.
www.case.org