ریبرندینگ و نگاهی به ریسک‌های آن

 

ریبرندینگ مرحله‌ای تعیین‌کننده در سفر یک برند است؛

این اتفاق یا کسب‌وکار را به سر منزل مقصود می‌رساند یا آن را از مسیر منحرف می‌کند

و نتایج ناخوشایند و هزینه‌های سنگینی را روی دست برند می‌گذارد.

به بیانی دیگر ریبرندینگ در کنار فرصت‌هایی که برای احیای تصویر برند،

جذب مشتریان جدید و به‌روز ماندن در بازاری که مدام در حال تغییر است ایجاد می‌کند،

چنانچه مدیریت دقیق و درستی نداشته باشد می‌تواند

در هر مرحله با مشکلاتی پیچیده همراه باشد

و در نهایت نتیجه حاصل‌شده به اعتبار برند آسیب وارد کند.

پیشنهاد می‌کنیم مطلب «استراتژی گاو بنفش چیست؟» را هم بخوانید.

ریسک‌هایی که در رابطه با ریبرندینگ وجود دارد در واقع همان مواردی هستند

که هنگام برنامه‌ریزی باید به آنها توجه کرد، تمام ابعاد و جوانب آن‌ها را سنجید،

خطاها را در نظر گرفت و البته استراتژی دقیقی برای آن‌ها تهیه کرد.

از دست دادن ارزش ویژه برند در ریبرندینگ

 

ارزش ویژه برند که یکی از مهم‌ترین دارایی‌های یک کسب‌وکار است

می‌تواند در فرآیند ریبرندینگ از دست برود و این امری رایج است.

فرقی ندارد برند در چه ابعادی مشغول به فعالیت است یا به چه پیشینه‌ای متکی است،

هر برند کوچک و بزرگی با از دست دادن شناختی که مشتریانشان از آن‌ها به‌دست آورده‌اند،

یک خلأ بزرگ خواهند داشت.

مشتریان نیاز به آموزش مجدد دارند، کارکنان باید بازآموزی شوند

و اختلال در هریک از این موارد می‌تواند باعث از دست رفتن ارزش ویژه برند شود.

برهم زدن فرهنگ شرکت

این یک حقیقت است و باید آن را قبول کرد که در هر صورت ریبرندینگ یک اختلال در کسب‌وکار روزانه

و روتین اداره یک شرکت ایجاد می‌کند

و افرادی بیشتر تحت تأثیر قرار می‌گیرند که اتفاقاً اغلب در تصمیمات اتخاذشده

در مورد برند نیز سهمی ندارند.

بنابراین سردرگمی کارکنان، مقاومت و رنجش ممکن است پیش بیاید.

از این جهت ریبرندینگ نیاز به ایجاد یک فرهنگ جدید دارد که همه افراد بتوانند آن را به اشتراک بگذارند.

تغییری که از آن صحبت می‌شود و افراد می‌توانند آن را به‌راحتی و با آغوش باز بپذیرند،

تغییری است که به‌عنوان یک تکامل طبیعی حس شود و به مرور اتفاق بیفتد.

بیگانگی مشتریان

ایجاد تغییرات در برند مثل تغییر نام یا عملکرد محصول یا خدماتی که مشتریان از آن استفاده می‌کنند،

به نوعی مانند تغییر چیدمان مبلمان خانه بدون درخواست

آن‌ها است. هنگامی که یک کسب‌وکار از تغییرات برند رونمایی می‌کند انتظار دارد

با یک واکنش مثبت روبه‌رو شود. پس برای رسیدن به چنین نتیجه‌ای

باید هنگام رونمایی روی تمام نکات مثبت تغییراتی که ایجادشده تأکید شود.

باید این نکته را به یاد داشت که ریبرندینگ فقط تغییر و به‌روزرسانی لوگو یا زبان برند نیست،

بلکه اتفاقی بزرگ در مورد ایجاد ایده و انتظار برای افرادی است که کسب‌وکار شما را می‌سازند

و رونق می‌دهند یا به‌راحتی باعث شکست آن می‌شوند.

در مورد این ریسک آنچه که نجات‌بخش است توجه به نحوه ریبرندینگ

و ارزش‌های منحصر به فردی است که برای مشتریان به ارمغان می‌آورد.

بنابراین ریبرندینگ نباید متمرکز بر برند و آنچه که از صنعت و تجارت می‌خواهد باشد،

در عوض باید در راستای ایجاد ارزش جدید با حرکت رو به جلو اتفاق بیفتد.

البته علاوه بر مورادی که ذکر شد، تعداد ریسک‌های بیشتری سر راه ریبرندینگ وجود دارد،

خطرهایی همچون توجه منفی رسانه‌ها، سردرگمی برند، تداخل پیام‌ها و… که باید آن‌ها را در نظر داشت.

حتی در خوشبینانه‌ترین حالت هم باید اذعان کرد که ریبرندینگ خطرناک است.

برخی برندها این خطر را می‌پذیرند و وارد عمل می‌شوند

و برخی دیگر بدون پذیرش ریسک در همان جایگاهی که دارند باقی می‌مانند و احتمالاً در رقابت عقب می‌مانند.

منابع:

www.smashbrand.com

ادامه مطلب

کیفیت محصول، بهترین ابزار کسب‌وکار برای رسیدن به شهرت

آنچه که وفاداری و حمایت مشتری نام دارد، از «کیفیت محصول» آغاز می‌شود و شهرت برند را رقم می‌زند.

کیفیت محصول به این اشاره دارد که یک محصول چقدر خوب طراحی و ساخته شده است

و چگونه نوع ساخت به آن اجازه می‌دهد تا هدف یا اهداف مورد نظر خود را برآورده کند.

به‌صورت خلاصه می‌توان گفت محصولی که نیازهای مشتریان را رفع کند،

از استانداردهای صنعتی پیروی کند و اهداف خود را به نحو احسن انجام دهد محصولی باکیفیت است.

این کیفیت تحت تاثیر عوامل مختلفی ایجاد می‌شود، از جمله کارآمد بودن محصول،

سهولت استفاده از آن و کمک به حل مشکل مشتریان و برطرف کردن چالشی که داشته‌اند.

کسب‌وکارها حتی ممکن است کیفیت یک محصول را از دیدگاه‌های مختلف بررسی و ارزیابی کنند

تا ببینند گروه‌های مختلف چطور سودمندی یک محصول را درک می‌کنند.

همین در نظر گرفتن دیدگاه‌های مختلف و دغدغه‌مندی در ارتباط با عملکرد محصولات متناسب

با خواست مشتریان، کلید تولید کالاهای باکیفیت است.

پیشنهاد می‌کنیم مطلب «استراتژی گاو بنفش چیست؟» را هم بخوانید.

بی‌شک بازاریابی، خدمات مشتریان و بودجه‌بندی، همگی در موفقیت کسب‌وکار نقش دارند، اما یک محصول باکیفیت بهترین ابزار کسب‌وکار برای رسیدن به شهرت است. مشتریان احتمالاً محصولات و کالاهای مورد نیاز خود را از شرکت‌هایی که می‌شناسند و به آنها اعتماد دارند خریداری می‌کنند، از این جهت کسب‌وکارهایی که از روش‌های موفق برای تضمین کیفیت بهره می‌برند، معمولاً فروش بیشتری دارند و به این روش از زیان‌های مربوط به بازگشت مشتری جلوگیری می‌کنند. ضمن اینکه محصول باکیفیت سبب تحکیم ارتباط مشتریان با کسب‌وکارها و برندها می‌شود و مصرف‌کنندگان مادامی که مشغول استفاده از محصولاتی مطمئن و باکیفیت با راهکارهای ایمن و مؤثر برای حل مشکلاتشان هستند، برای برند ارزش قائل می‌شوند.

اهمیت استراتژی محصول برای موفقیت در کسب و کار

در کنار کیفیت محصول، می‌توان به استراتژی محصول هم پرداخت که در ارتباط مستقیم با تولید و عرضه کالا قرار دارد. کسب‌وکارهای موفق از یک استراتژی محصول پیروی می‌کنند که: به‌خوبی ساخته شده است، برنامه توسعه محصول را هدایت می‌کند و در نهایت موجب دستیابی به اهداف کلی شرکت می‌شود. برای هر کسب‌وکاری در هر ابعادی یک استراتژی محصول واضح و مدون برای اطمینان از موفقیت شرکت در بلندمدت ضروری است. استراتژی محصولی که از آن صحبت می‌شود، چند ویژگی و مزیت اساسی دارد:

همسویی با اهداف تجاری

استراتژی محصول در واقع یک نقشه راه است که تلاش‌هایی را که در زمینه توسعه محصول صورت می‌گیرد، با اهداف کلی کسب‌وکار همسو می‌کند. این استراتژی متضمن حرکت تیم توسعه محصول در جهت اهداف شرکت است که از هدر رفتن منابع و از دست رفتن فرصت‌ها جلوگیری می‌کند.

درک نیازهای مشتریان

آنچه که چارچوبی برای درک نیازهای مشتری و شناسایی فرصت‌های بازار فراهم می‌کند، همان استراتژی محصول است. شرکت‌ها به کمک تحقیق، تجزیه و تحلیل نیازها و ترجیحات مشتری، می‌توانند شکاف‌های موجود در بازار را شناسایی کنند و دست به تولید محصولاتی بزنند که بتوانند هرچه بهتر و بیشتر نیاز مشتریان را برآورده کند. چنین رویکردی از طرفی موجب موفقیت بیشتر برند در بازار می‌شود و از طرف دیگر وفاداری و حمایت مشتری را تقویت می‌کند.

ایجاد مزیت رقابتی

یک استراتژی محصول قوی تبدیل به مزیت رقابتی شرکت در بازار می‌شود. به این شکل که زمانی‌که تمرکز بر تمایز و نوآوری محصول باشد، می‌توان محصولاتی با ارزش‌های منحصربه‌فرد تولید و عرضه کرد. این مزیت رقابتی ایجادشده منجر به افزایش سهم بازار، سود حاشیه بیشتر و موفقیت بلندمدت می‌شود.

بهینه‌سازی منابع

شرکت‌ها به کمک استراتژی محصول می‌توانند تلاش‌های توسعه محصول را اولویت‌بندی و با تخصیص منابع بر اساس آن، منابع را بهینه کنند. با تمرکز بر محصولاتی که بیشترین احتمال موفقیت را دارند و بالاترین بازده سرمایه‌گذاری را ارائه می‌دهند، می‌توان منابع را به حداکثر و ضایعات را به حداقل رساند. این استراتژی منجر به فرآیندهای توسعه محصول کارآمدتر و سود کلی بالاتر می‌شود.

سازگاری با تغییرات بازار

در صورتی‌که یک استراتژی محصول قوی برای شرکت تدوین شده باشد، می‌تواند با شرایط متغیر بازار سازگار شود. شرکت‌ها با نظارت بر بازار و تجزیه و تحلیل اطلاعات به‌دست‌آمده از نیازهای مشتری، می‌توانند استراتژی محصول و اقدامات توسعه محصول را به‌گونه‌ای تنظیم کنند که از رقبا پیشی بگیرند و به نیازهای در حال تغییر مشتری، پاسخ سریع بدهند. این سازگاری و انعطاف همان عاملی‌ست که سبب دوام برند در بازار مرتبط می‌شود.

منابع:

ca.indeed.com

slidebean.com/blog

productexperimentation.com

ادامه مطلب

پنج استراتژی بازاریابی که می‌توانیم از BTS بیاموزیم

بازاریابی مهم ترین بخش شرکت و سازمان در راستای فروش و ارتباط با مشتری است.

ولی حتی گروه های موسیقی، سینمایی، پزشکان و در نهایت کلیه اقشار جامعه تجاری برای ارتباط گیری با مخاطب نیازمند بازاریابی هستند.

BTS محبوب‌ترین و تاثیرگذارترین گروه K-pop در سراسر دنیاست.

حتی کسانی که طرفدار این گروه نیستند هم تایید می‌کنند که میراث BTS

اثری ماندگار بر فرهنگ پاپ بر جا گذاشته است.

در سال‌های اخیر، BTS پشت سر هم آلبوم منتشر کرده و توفان به راه انداخته.

ترانه‌های آنها علاوه بر عشق و رابطه، به مضامین جدی‌تری مثل اگزیستانسیالیسم،

سلامت روان و مسائل اجتماعی هم می‌پردازد.

اما موفقیت BTS فقط به انتشار آهنگ‌های پرطرفدار محدود نمی‌شود

و این گروه در زمینه‌ی بازاریابی شبکه‌های اجتماعی هم ستاره است.

آنها از شبکه‌های اجتماعی به عنوان یک ابزار کارآمد مارکتینگ استفاده کرده‌اند و پیامشان را به سراسر دنیا رسانده‌اند.

نام BTS به عناوین مختلف در رکوردهای جهانی گینس ثبت شده

و یکی از این رکوردها مربوط به بیشترین اینگیجمنت یا نرخ تعامل مخاطب در توییتر است.

اینجا به چند استراتژی‌ای اشاره کرده‌ایم که می‌توانیم در زمینه‌ی بازاریابی از BTS یاددبگیریم.

پیشنهاد می‌کنیم مطلب «استراتژی گاو بنفش چیست؟» را هم بخوانید.

۱- بازاریابی موثر در شبکه‌های اجتماعی

BTS از همان ابتدای کار، انبوهی محتوا را به شکل مستمر در شبکه‌های اجتماعی بارگذاری کرده

و پایگاهی محکم از هواداران را برای خود شکل داده است.

این گروه قبل از انتشار اولین آلبومش دائماً ویدئوهایی از رقص‌های خاص و کاور ترانه‌های محبوبش منتشر می‌کرد.

BTS کار خود را به یکی دو شبکه‌ی اجتماعی خاص محدود نکرده

و در همه‌ی پلتفرم‌های پرطرفدار، فعال است.

برندها می‌توانند از نحوه‌ی توزیع محتوای این گروه در شبکه‌های اجتماعی درس بگیرند.

کمپین‌های بازاریابی این گروه به دلیل بارگذاری منظم محتوا در اشکال متنوع

از جمله پست‌های وبلاگی، ویدئو و حتی سلفی به موفقیت رسیده است.

BTS از این طریق حضور آنلاین خود را تقویت کرده و حتی قبل از آن که در شغلش به محبوبیت برسد،

در شبکه‌های اجتماعی ستاره شده است.

شما هم در نظر داشته باشید که انتشار اخبار ساده و به ظاهر کم‌اهمیت درباره‌ی محصولات‌تان می‌تواند

در علاقه‌مند کردن دنبال‌کننده‌هایتان موثر باشد؛

پس تا حد امکان مخاطبان‌تان را به‌روز و در جریان اخبار کسب و کارتان نگه دارید.

۲- ارتباط ویژه با مخاطب

پایگاه هواداران K-pop یکی از بزرگ‌ترین و وفادارترین پایگاه‌های هواداران در دنیاست

و اغلب طرفداران K-pop به چهره‌های محبوب‌شان احساس نزدیکی می‌کنند.

پایگاه هواداران BTS متشکل از دنبال‌کننده‌ها که به آنها «لشکر» گفته می‌شود،

همیشه به دنبال آخرین اخبار از برند محبوب‌شان هستند

و این گروه هم همیشه ارتباطش را با دنبال‌کنندگانش حفظ می‌کند.

در سال ۲۰۲۰، BTS یک میلیون دلار به جنبش «جان سیاه‌پوستان مهم است» کمک مالی کرد

و از هوادارانش خواست که همین کار را انجام بدهند.

«لشکر» هم به دعوت فرمانده، یک میلیون دلار دیگر به این جنبش کمک کرد.

BTS درک درستی از مخاطبان هدفش دارد. شما هم باید بفهمید چطور می‌توانید

توجه مخاطب‌ هدف‌تان را جلب کنید. نیازی نیست به اندازه BTS بذل و بخشش کنید،

ولی باید کاری کنید که دنبال‌کنندگان‌تان حس کنند عضو یک اجتماع هستند.

مثلاً می‌توانید از طریق بازاریابی محتواییِ همدلانه با مخاطب‌تان ارتباط بگیرید.

در این شکل از بازاریابی، کسب و کار خودش را به جای مخاطب می‌گذارد

و محتوایی تولید می‌کند که احساسات مخاطب را درگیر کند.

خودتان را هم‌سطح با مخاطبان‌تان قرار بدهید و درک‌شان کنید تا رابطه‌ای مستحکم‌تر و سالم‌تر بسازید.

۳- داستان‌گویی فصیح و بی‌پرده

بخشی از موفقیت BTS به شرح داستان‌ها و وقایع پشت صحنه از همان ابتدای

شروع فعالیت حرفه‌ای گروه برمی‌گردد.

این گروه موسیقی داستان‌های بی‌شماری درباره‌ی هر یک اعضا تعریف کرده

و از زوایای مختلفی خودش را به نمایش گذاشته است.

تمرین‌ها، موزیک‌ویدئوها، اجراهای زنده و مصاحبه‌ها فقط بخشی از تجربیاتی است

که آنها به عنوان یک گروه موسیقی با دنبال‌کنندگان‌شان به اشتراک گذاشته‌اند.

اعضای گروه، جنبه‌های مثبت و منفی داستان‌شان را شرح داده‌اند

و از فاش کردن هیچ رازی نمی‌ترسند.

شما هم می‌توانید از همین تکنیک داستان‌گویی فصیح و بی‌پرده برای نمایش جنبه‌های

مختلف کسب و کارتان استفاده کنید.

می‌توانید کاری کنید که مشتریان‌تان فکر کنند عضوی از اجتماع شما هستند.

تصاویر یا ویدئوهایی کوتاه از کسب و کارتان و اعضای تیم‌تان پست کنید

تا مخاطب احساس نزدیکی بیشتری به شما داشته باشد.

۴- همه‌فن‌حریفی

همه‌ی توجهی که نصیب BTS می‌شود،

به خاطر همه‌فن‌حریف بودنش است.

هر کدام از اعضای این گروه، استعدادهای مختلف و نقاط قوتی دارند

که هواداران BTS عاشقش هستند؛

مثلاً آواز خواندن، رپ کردن، رقص، هیپ‌هاپ و R&B. آنها می‌توانند

طیف گسترده‌ای از آهنگ‌ها را اجرا کنند

و مطابق سلیقه‌ی موسیقیایی طیف گسترده‌تری از مخاطبان عمل کنند.

این همان تاکتیکی است که برندها هم باید به کار بگیرند.

برندها می‌توانند از طریق بخش‌بندی بازار و درک خواسته‌های هر گروه،

مثل BTS همه‌فن‌حریف باشند.

می‌توان از طریق توسعه‌ی استراتژیک محصول، به خواسته‌های گروه‌های مختلف مخاطبان جامه‌ی عمل پوشاند.

حتی می‌توان از طریق پوشش دادن زبان‌ها و واحدهای پولی مختلف،‌

دامنه‌ی مخاطبان را گسترده‌تر کرد و وب‌سایت تجارت الکترونیک را ارتقا داد.

۵- نمایش تیزر قبل از انتشار

یکی دیگر از تاکتیک‌های بازاریابی BTS،

نمایش تیزرهای متعدد قبل از انتشار قطعه است.

شما می‌توانید قبل از انتشار جدیدترین محصول یا خدمت‌تان، تیزرهایی را در قالب ویدئو یا گیف

یا استوری نمایش دهید.

وقتی کنجکاوی مخاطب تحریک شد،

تیزرهای بیشتری منتشر کنید و مرحله به مرحله محصول یا خدمت‌تان را معرفی کنید.

منبع: www.oom.com.sg

ادامه مطلب

شخصی سازی و تقویت حس وفاداری در مشتریان برند

تحقیقات جدید نشان می‌دهند که ایجاد و تقویت حس وفاداری در دل مشتری

نقش پر رنگی در موفقیت برند در سال ۲۰۲۴ دارد.

فرمول برقراری یک نوع رابطه خوب با مشتری تنها در سه جمله خلاصه می‌شود:

مخاطب خود را پیدا کنید.

او را بسناسید

و در نهایت از وی یک سوپر طرفدار بسازید.

شاید در نگاه اول چنین کاری آسان به نظر برسد اما در ابتدا مهم این است

که برای برقراری ارتباط با مشتریان تلاش کنید.

در ادامه در شرایط فعلی طرز نگرش و دیدگاه مشتری تغییر یافته

و کلید برقراری ارتباط با آن‌ها مستلزم حضور جدی در دنیای واقعی

و البته در کنار آن دنیای مجازیست.

برای کمک به برند‌ها در راستای شناخت مخاطب و درک نیاز‌های او،

نتایج گزارش سالیانه شاخص‌های گرایش مصرف کننده در سال ۲۰۲۴ حکایت از این حقیقت دارد

که وفاداری قدرتمند ترین اهرمیست که یک برند می‌تواند برای حفظ مشتری از آن استفاده کند.

بیایید با هم ببینیم ایجاد و حفظ حس وفاداری در مشتری تا چه حد مهم بوده و ارزشمند است؟

بر اساس نتایج این گزارش، ۵۰ درصد از مشتریان تحت بررسی نسبت به آینده اقتصاد بدبین هستند.

با این حال، از هر ۱۰ نفر، ۶ نفر حاضرند برای خرید محصولاتی که نسبت به برندشان وفادارند،

هزینه بیشتری پرداخت کنند.

در ادامه کارشناسان به این باور رسیده اند که آمار خرید لحظه ای و بدون فکر قبلی مدام در حال کاهش است،

به طوری که ۴۸ درصد از مصرف کنندگان پیش از خرید یک محصول در سال جاری میلادی

تحقیقات زیادی انجام می دهند.

این رقم در مقایسه با سال گذشته ۱۶ درصد رشد یافته است.

جالب اینجاست که نگرانی‌های اقتصادی تاثیر چندان زیادی بر روی انتخاب‌های مصرف کنندگان نگذاشته

و مشتریان هنوز به دنبال خرید کالا‌های گران قیمت هستند.

۶۹ درصد از آن‌ها هنگام خرید کیفیت، ۵۹ درصد راحتی و ۴۵ درصد نیز خدمات مشتریان را در اولویت قرار می‌دهند.

پیشنهاد می‌کنیم مطلب «استراتژی گاو بنفش چیست؟» را هم بخوانید.

جذب مشتریان وفادار از طریق شخصی سازی

به تازگی نتایج تحقیقات نشان داده اند که ۵۱ درصد از مصرف کنندگان

همچنان از دریافت محتوا یا پیشنهادات نامربوط ناراحت می‌شوند.

حل این مشکل منافع زیادی را به همراه خواهد داشت

زیرا ۸۵ درصد از مصرف کنندگان معتقدند که برند مورد علاقه اشان مثل یک انسان با شخصیت منحصر به فرد

با آن‌ها برخورد کرده و ۷۸ درصد نیز بر این باورند که احتمالا یک پیشنهاد شخصی متناسب با علایقشان،

آن‌ها را درگیر خود خواهد کرد.

با این وجود بهتر است همواره به یاد داشته باشیم

که در عین حال باید به حریم خصوی مصرف کنندگان احترام گذاشت.

داده‌های اطلاعاتی ناکافی و تکیه بر روی سوابقی که احتمالا در ادامه تغییر کرده اند،

می‌تواند منجر به دریافت واکنش منفی شدید از سوی مخاطب شود.

در دنیای پسا کوکی و در شرایطی که مصرف کنندگان، شرکت‌ها و دولت‌ها همگی نسبت

به گذشته تاکید بیشتری بر روی حفظ حریم خصوصی دارند،

اتخاذی رویکردی سرراست تر از قبل و جمع آوری داده‌های اطلاعاتی به طور مستقیم

در گفتگو با طرف مقابل، بهترین ابزار برای ارسال پیام‌ها و ارائه

پیشنهاد‌های جذاب و شگفت انگیز به شمار خواهد رفت.

برند‌هایی با بالا ترین نرخ وفاداری نقاط مشترک فراوانی با هم دارند:

همه آن‌ها تجربیات ثابت و مشابهی را در کانال‌های مختلف ارائه داده،

پیام‌های شخصی ارسال کرده و در پاداش دادن به مشتریان وفادار خود دست و دلبازند.

ترکیب همه این‌ها در کنار هم، باعث می‌شود مشتریان احساس کنند که به نوعی وی آی پی به حساب می‌آیند.

مدیریت همه این امور سخت است اما وقتی منجر به ایجاد

حس وفاداری در مشتریان شود، ارزش تلاش را دارد.
در اینجا چند مرحله خاص وجود دارد که برند‌ها می‌توانند

برای وفادار نگه داشتن مشتریان خود، آن‌ها را طی کنند:

با بهینه سازی پیام‌های ارسالی می‌توانید مطمئن شوید

که مخاطبانتان اطلاعات درست و شخصی سازی شده را دریافت

و برای مثال هر روز و هر لحظه از تخفیف‌ها و تبلیغات متناسب با علایق و اولویت‌هایشان اطلاع پیدا می‌کنند.

اگر قصد متمایز ساختن برند خود از سایر رقبا را دارید،

بر کیفیت محصولات و خدمات خود افزوده و ضمن ایجاد تنوع در آن‌ها،

پشتیبانی و توجه به امور مشتریان را در اولویت قرار دهید.

در نهایت مدام به ارزیابی میزان اثربخشی و نرخ مشارکت برنامه‌‌های خود بپردازید.

با توجه به این که ۳۹ درصد از مصرف کنندگان

احتمالا امسال بیشتر از سال گذشته برای شرکت در برنامه‌های وفاداری

از خود شور و اشتیاق نشان داده و ۴۳ درصد نیز بیشتر از پارسال به مزایای شرکت

در برنامه‌های وفاداری متکی هستند،

افزایش میزان وفاداری در مشتریان باید همیشه جایی در برنامه روزمره مدیران و کارمندان برند‌ها داشته باشد.

www.thedrum.com

ادامه مطلب

چگونه کمپین مناسبی طراحی کنیم؟

طراحی کمپین تبلیغاتی اهمیت بسیار بالایی دارد.

زیرا بودجه گذاشته شده میبایست

با نرخ درست بازگشت سرمایه مطابقت داشته بشد.

با توجه به نزدیک شدن عید نوروز.

در زمان مناسبتهای این چنینی، مردم کارتهای خود را برای خرید، شارژ می کنند

و این به معنی یک فرصت است برای کسب وکارها.

اگر بتوانید در این مناسبت ها مشتری‌های جدیدی برای خود دست و پیدا کنید

یا فروش خود را به صورت مقطعی افزایش دهید،

در طی سال شیرینی آن را خواهید چشید.

برای کسب وکارهای کوچک، مناسبت‌ها فرصتی برای شناخته شدن هستند

و برای برندهای شناخته شده، سکویی برای پرش.

اگر تا حالا برای عید نوروز برنامه ریزی نکرده اید نگران نباشید،

ما چارچوب موردنیاز برای کمپین مناسبتی

را اینجا برای شما فراهم آورده ایم.

در اولین گام باید پِیرنگ این نقاشی را برای همه روشن کنید.

امروزه تولید محتوا به صورت روزمره صورت می‌گیرد، اما در مناسبتها تولید محتوا متفاوت است.

در کمپین های مناسبتی شما باید پیرنگ یکسانی برای تبلیغات رنگارنگ خود معین کنید.

به زبان ساده، تمام محتوای تولیدشده توسط تیم شما

در شبکه های اجتماعی، بلاگها، تبلیغات تلویزیونی و یا اینفلوئنسرها باید حول یک ایده واحد طراحی شوند.

پیشنهاد می‌کنیم مطلب «استراتژی گاو بنفش چیست؟» را هم بخوانید.

این محتوا تنها در زمان محدودی منتشر خواهد شد

و پس از آن باید به کلی از مدار تبلیغاتی شما خارج شوند؛

پس محتوایی تولید کنید که تنها خاص آن مناسبت باشد؛

از انتشار محتوای عمومی و نامربوط با ذهنیت جذب حداکثری پرهیز کنید!

اگر پیرنگ یا ایده اساسی کمپین خود را یافتهاید، در گام دوم باید اهدافتان را تعیین کنید.

همانطور که پیشتر اشاره شده، اهداف کسبوکارهای کوچک و بزرگ

می توانند کاملاً متفاوت باشند.

پیش از آنکه پیشنهادهای ویژه خود را آماده کنید،

مقصد خود را به دقت انتخاب کنید.

اهداف باید قابل اندازه گیری، محدود به زمانی مشخص و البته دست یافتنی باشند.

در اینجا چند مثال آورده شده است: تا نوروز ،

کمپین باید ۱۰۰۰ مشتری علاقه مند به پیشنهادهای مناسبتی فراهم آورد.

در طی زمان موجود، ۵۰۰۰ نفر باید برای پیشنهادهای ویژه ما ثبت نام کنند.

در این زمان، ما باید فروشی معادل ۳ یک فصل داشته باشیم.

توجه کنید که تمامی این اهداف قابل اندازه گیری و محدود به بازه زمانی مناسبت مورد نظر هستند.

در گام سوم، باید جامعه هدف خود را با مرزهای مشخص محصور کنید.

هرچه اطلاعات بیشتری از جامعه هدف خود داشته باشید، کمپین شما هدفمندتر خواهد بود.

برای مثال باید بدانید که جامعه هدف شما در کدامیک از شبکه های اجتماعی فعالیت بیشتری دارند

یا اینکه ترجیح میدهند با لبتاب خرید کنند یا گوشی.

در صورتی که جامعه هدف مدنظرتان تحصیل کردگان هستند شاید بهتر باشد توئیتر را بهتر رصد کنید

ولی اگر با نوجوانان سروکار دارید، اینستاگرام و خرید با گوشیهای همراه زمین بازی شما خواهد بود.

اگر همین حالا ترکیب شخصیتی خریداران خود را آماده دارید،

باید آن را هرس کنید.

آیا کمپین شما برای تمامی خریداران طراحی شده

یا فقط گروهی خاص برای دریافت پیشنهادهای ویژه، انتخاب شدهاند؟

اما اگر شناختی از خریدارن خود ندارید، از روشهای موجود استفاده کنید و هرچه سریعتر به آن دست پیدا کنید،

بیتردید در کمپین های پیشرو این اطلاعات کار شما را بسیار سادهتر خواهد کرد.

اگر پیرنگ خود را انتخاب، اهدافتان را روشن و جامعه هدفتان را محصور کردهاید،

حالا وقت آن رسیده که پیشنهادهای

ویژهای برندتان را طراحی کنید.

فراموش نکنید که در کمپین های مناسبتی، پیشنهادها،

هدایا و تخفیف ها ستون فقرات تبلیغات شما هستند.

بسته به کسب وکار، اهداف و جامعه

هدف میتوانید از کتابهای الکترونیک،

دورههای آموزشی آنلاین، هدایا و یا تخفیف ها بهره ببرید. دست شما برای انتخاب باز است اما فراموش نکنید

چیزی انتخاب کنید که بیشترین سنخیت را با شخصیت مشتری هایتان داشته باشد.

در گام واپسین، باید به فکر صفحه های باشید که تمام تبلیغات به آن منتهی می‌شود.

به زبان ساده، این صفحه تمام ترافیک موجود در محتواهای تولیدشده را دریافت می‌کند.

در این صفحه چندین عنصر مهم حتما باید حاضر باشند:سرتیتر این صفحه باید چشمگیر باشد.

در یک نگاه باید جذب شوند، در غیر اینصورت ادامه مطالب این صفحه هیچ اهمیتی نخواهد داشت.

این صفحه نباید تنها با کلمات پر شده باشد،

حتما از محتوای تصویری مناسب بهره ببرید.

در چند جمله، پیشنهاد خود را توجیه کنید، به صورت موردی و سرراست و کوتاه.

آخرین و شاید مهمترین عنصر این صفحه، فرم اطلاعات شخصی است. این فرمها تمام اطلاعات مورد

نیاز را برای کمپینهای بعدی در اختیار شما قرار خواهند داد.

فراموش نکنید که هیچ فرمول جادویی برای طراحی فرمهای اطلاعاتی وجود ندارد

و هر کسب وکاری بسته به شرایط،

می‌بایست فرم خود را بسازد.

هم هچیز آماده شده و وقت آن رسیده

که کمپین خود را شروع کنید. توصیه می کنیم

که کمپین خود را با احتیاط شروع کنید و کمکم اوج بگیرید؛ در صورتی که همه چیز را به یکباره آنلاین کنید،

اگر ایرادی وجود داشته باشد، کمپین شما به یک تهدید برای کسب وکارتان بدل خواهد شد.

وقتی دیدید همهچیز خوب است و کشتی شما به آرامی در حال عبور از امواج است،

حالا وقت آن است که بادبانها را بکشید!

منبع

ادامه مطلب
برای-بازاریابی-موفق-در-ولنتاین-امسال

برای بازاریابی موفق در ولنتاین امسال از برند‌های بزرگ یاد بگیرید

روز ولنتاین نه تنها روز عشق و عاشقیست

بلکه فرصتی عالی برای برند‌هاست

تا آمار فروش را بالا برده و در عین حال بتوان به شناخت بهتری از اولویت‌های مخاطبان دست یافت.

صرف نظر از این که چه هدفی از راه اندازی یک کمپین تبلیغاتی با موضوع ولنتاین در نظر دارید،

با تدوین و اجرای یک استراتژی بازاریابی درست و مناسب

امکان جذب مخاطبان فراهم شده

و می‌تواند این فصل عاشقی را به فصلی سودآور تبدیل کنید.

پیشنهاد می‌کنیم مطلب «استراتژی گاو بنفش چیست؟» را هم بخوانید.

درک اهمیت بازاریابی در روز ولنتاین

روز ولنتاین روزیست که افراد مهر و محبت خود به شریک زندگی، دوستان و اعضای خانواده را ثابت می‌کنند.

بیشتر اوقات دادن یک شاخه گل یا یک هدیه خاص به طرف

مقابل می‌تواند نشانه عشق میان افراد باشد.

تحقیقات نشان داده اند که سی و سه درصد از انگلیسی‌ها قصد دارند

امسال روز ولنتاین را جشن بگیرند

که این رقم نسبت به سال ۲۰۲۲ بیست و سه درصد افزایش یافته است.

در ادامه اکثریت افراد دوست دارند عشق خود را با دادن کادو اثبات کنند.

بیش از ۴۱ درصد از افراد قصد دارند

به طرف مقابل کارت پستال، ۲۰ درصد شکلات یا شیرینی و ۱۸ درصد گل هدیه بدهند.

با این وجود، فقط ۲۲ درصد قصد دادن هیچ هدیه ای را ندارند.

به عنوان یک کسب و کار بزرگ و همراه، شما حالا این فرصت ویژه و منحصر به فرد را دارید

تا از طریق ارائه محصولات، خدمات یا هدایایی که تجربه همزمان عشق و با هم بودن را خلق می‌کنند،

حضور پر رنگ در این روز شاد را جشن بگیرید.

موضوع این مناسبت حول محور عشق و محبت چرخیده

و با استفاده از قدرت زیاد عشق می‌توان

ارتباطی قوی با مشتریان برقرار کرد.

با راه اندازی کمپین‌های تبلیغاتی با محوریت احساسات، می‌توان آمار فروش را افزایش داد

و حس وفاداری در مخاطبان را تقویت کرد.

ترکیب موفق بازی و کمپین تبلیغاتی ولنتاین

ابتدا بیایید ببینیم که بنا بر چه دلایلی بهتر است عنصر بازی را وارد کمپین‌های تبلیغاتی ولنتاین امسال کنیم؟

تعامل در سطح پیشرفته:

با استفاده از عنصر بازی یا همان «gamification»، به عنوان عاملی جذاب و سرگرم کننده،

می‌توان تعامل را به کمپین‌های تبلیغاتی خود اضافه کرد.

در ادامه مخاطبان منفعل به شرکت کنندگان

فعال تبدیل شده و همین موضوع از برند

و در ادامه کمپین‌های ولنتاین شما، چیزی به یادماندنی خواهد ساخت.

ابزار جمع آوری داده‌های اطلاعاتی: گیمیفیکیشن چه در اولویت‌ها، رفتار‌ها یا جزئیات نوع

ارتباطات شما جریان داشته باشد،

می‌تواند از کمپین جمع آوری داده‌های اطلاعاتی یک تجربه بی نظیر و جذاب برای مخاطبانتان بسازد.

هیجان قابل به اشتراک گذاری: وقنی مخاطبان در تعامل با شما لحظات شادی را تجربه می‌کنند،

احتمالا آن‌ها را با دوستان و اعضای خانواده خود به اشتراک گذاشته

و بر شهرت برندتان می‎‌افزایند.

ارتباط بلند مدت با برند:

راه اندازی یک بازی خوب و جذاب در روز ولنتاین، افراد را برای مدتی طولانی درگیر شما خواهد کرد.

این امر باعث می‌شود تا برندتان در رادار آن‌ها باقی مانده و مخاطبانتان به عنوان مشتریانی همیشگی،

به شما وفادار باشند.

جوایز مرتبط جهت افزایش انگیزه مشارکت: اعطاء جوایزی که با ولنتاین مرتبط بوده

یا به نوعی با محصولات و خدمات شما در ارتباط است،

موفقیت کمپین و جذب مشتریان بیشتر را تضمین خواهد کرد.

نمونه‌هایی از کمپین‌های خلاقانه در روز ولنتاین


۱. هتل «Comwell Hotels»: در قالب بازی «Heartfelt drop» قلب‌های سالم را دریابید.

هتل «Comwell Hotels» با طراحی یک بازی جذاب با تم ولنتاین از شرکت کنندگان خواست

تا قلب‌های سالم را جمع کرده و مواظب باشند تا گرفتار قلب‌های شکسته نشوند.

هر کس بتواند در مدت زمانی کمتر از یک دقیقه هزار امتیاز به دست آورد،

در قرعه کشی یک شب اقامت برای دو نفر و یک وعده غذای رایگان شرکت خواهد کرد.

قرعه کشی در روز ولنتاین انجام می‌شود.

۲. لاک ناخن «Pure Nails»: برای دریافت عشق انگشتتان را به چپ و راست بکشید.

یک شرکت عرضه کننده حرفه ای لاک ناخن موسوم به «Pure Nails»

با دیزاین و راه اندازی یک بازی جالب و سرگرم کننده به نام «swipe it»

برای جمع آوری داده‌های اطلاعاتی درباره اولویت‌های شرکت کنندگان،

رویکرد منحصر به فردی را اتخاذ کرد.

بازیکنان جهت ورود به قرعه کشی بسته

شگفت انگیز ولنتاین «Halo» کافیست انگشت خود را به راست یا چپ بکشند.

این کمپین هوشمندانه در رسانه‌های اجتماعی محصولات منتخب را به نمایش گذاشته

و تعامل و در نتیجه فروش بیشتر را به دنبال خواهد داشت.

۳. برند آرایشی «Dermosil»: شانستان را برای تجربه عشق امتحان کنید.

برند «Dermosil» به عنوان یک تولید کننده موفق محصولات آرایشی،

روز ولنتاین را تنها با راه اندازی یک چرخه شانس ساده و تکراری جشن گرفت.

در ادامه شرکت کنندگان می‌توانند کد تخفیف، محصول یا تحویل رایگان از فروشگاه آنلاین را برنده شوند.

این کمپین به مدیران برند کمک کرد تا ضمن تبلیغ محصولات خود در قالب یک فراخوان جذاب و گیرا،

موجب هدایت افراد به وبسایت Dermosil شوند.

۴. فر‌های «Ooni»: فر مناسب خود را پیدا کنید

یک شرکت سازنده فر‌های گازی و زغالی به نام «Ooni»، با انجام یک تست روانشناسی جذاب و سرگرم کننده

به شرکت کنندگان کمک کرد تا با توجه به نیاز‌ها و شرایطشان، فر مناسب خود را پیدا کنند.

کمپین فوق منجر به افزایش آمار فروش شد زیرا فر‌های این شرکت می‌تواند

هم هدیه ای عالی برای روز ولنتاین به شمار رفته و هم ابزاری مفید

جهت جمع آوری داده‌های اطلاعاتی باشد.

پاسخ‌های داده شده از سوی افراد وسیله کمکی خوبی برای تیم بازاریابی بود

تا در ارسال ایمیل‌های شخصی سازی شده یا برگزاری کمپین‌های

جدید نتیجه ای عالی و شگفت انگیز بگیرند.

www.thecrum.com

ادامه مطلب
چگونه-مشتریان-را-با-شنیدن-صدایشان-به-طرفدار-برند-تبدیل-کنیم

چگونه مشتریان را با شنیدن صدایشان به طرفداران برند تبدیل کنیم

مشتری و یا مشتریان هر کسب و کاری موتور حرکت اصلی ماشین تجارت اوست.

جامعه هواداران وفادار یک کسب‌وکار، پایگاهی را تشکیل می‌دهند

که بخشی از بار بازاریابی را با پیشنهاد محصول به دیگران و تبلیغات دهان به دهان به دوش می‌کشند

و از اینکه دیگران را تشویق به استفاده از محصول موردعلاقه‌شان بکنند خوشحال می‌شوند.

علاوه بر این طرفداران برند از وفاداری بالایی برخوردارند

و به دلیل اعتمادشان، علاقه بیشتری به خرید محصولات جدید برند دارند.

اما مسئله اصلی این‌جاست که در جایگاه برند چطور می‌توان اعتماد مشتریان را جلب کرد

و آن‌ها را به جایی رساند که از حد خریدار صرف فراتر روند و به تیم طرفداری بپیوندند؟

پیشنهاد می‌کنیم مطلب «استراتژی گاو بنفش چیست؟» را هم بخوانید.

رهبری با تاکید بر ارزش‌هایی که به مشتریان خدمت می‌کنند

یک اصل اساسی در مورد برندها که می‌تواند اعتماد مشتریان را جلب کند «ارزش‌ها» هستند.

در واقع ارزش‌ها به‌عنوان بنیان یک کسب‌وکار شناخته می‌شوند و نحوه نمایش برند در جهان را نشان می‌‌دهد. کسب‌وکارهایی که مشتریان خود را در اولویت قرار می‌دهند

و با آن‌ها همدلی حقیقی دارند از مزایای به‌خصوصی بهره می‌برند.

چنین ارزش‌هایی سبب افزایش انگیزه در کارکنان، ایجاد یک هدف مشترک منسجم و اطمینان

از تمرکز روی والاترین هدف، یعنی رضایت مشتری، می‌شود.

به بیان دیگر تاکید روی خشنودی و جلب اعتماد مشتریان، کارکنان را هم وامی‌دارد تا در همان راستا تلاش کنند.

توجه به نظر مشتریان و یادگیری از آنها

شاید کارکرد «شنیدن صدای مشتری» کوچک و ساده شمرده شود اما حقیقت این است

که راه رفتن با کفش‌های مشتریان و همدلی با آنها یک ابرقدرت برای کسب‌وکارها است.

ساخت کانال‌های ارتباطی با مشتریان این فرصت را به کارمندان و صاحبان کسب‌وکار می‌دهد

تا نقطه نظرات و پیشنهادات آنها در رابطه با محصولات و خدمات را بشنوند

و این اطلاعات را در راستای پیشرفت هرچه بیشتر به کار ببندند.

پس باید راه‌هایی برای ارتباط با مشتریان ساخت، گلایه‌ها و حرف‌های آنها را شنید و پاسخگو بود،

بی‌شک این استراتژی به بهبود وضعیت کمک خواهد کرد.

استفاده از داده‌ها برای درک مشتریان

داده‌ها می‌توانند یک ابزار مخفی و قدرتمند برای درک نیازهای مشتری

و فراتر رفتن از انتظارات او باشند.

در گذشته تجزیه و تحلیل داده‌های پیچیده

فقط برای کسب‌وکارهای عظیم در دسترس بود،

اما در حال حاضر همه چیز تغییر کرده و ابزارهای متنوعی برای جمع‌آوری داده

و استفاده از آنها در تصمیم‌گیری‌های استراتژیک وجود دارد.

اگر این داده‌ها به‌طور خلاقانه و متفکرانه به کار گرفته شوند می‌تواند

در وفاداری و همراهی همیشگی مشتریان قدیمی و جذب مشتریان جدید اثرگذار باشد.

آنچه که داده‌ها ایجاد می‌کنند وسعت بخشیدن

به ادراک اعضای کسب‌وکار درباره تجربه‌های ناخوشایند

مشتریان، ارائه ارزش پیشنهادی، پشتیبانی مناسب و فراتر رفتن از انتظارات است،

ضمن اینکه می‌توانند اطلاعاتی قدرتمند برای پیش‌بینی الگوها، روندها و ترجیحات مشتری باشند

و به درک و بهبود تجربه کلی پشتیبانی کمک کنند.در این بین نکته مهم یافتن ابزار مناسب

برای جمع‌آوری، ذخیره و تجزیه و تحلیل داده‌هاست و پیشنهاد می‌شود

که از ابزاری یکپارچه، متناسب با کسب‌وکار که قابلیت‌های تحلیلی یا پیش‌بینی دارند استفاده شود.

استفاده از نوآوری برای حمایت بهتر از مشتریان

در ارتباط با «خدمات مشتریان» باید منعطف بود، چراکه ممکن است افراد ترجیحات متفاوتی داشته باشند،

عده‌ای با ارسال پیام و چت کردن راحت‌تر هستند و برخی دیگر دوست دارند تماس تلفنی برقرار کنند.

علاوه بر این نوآوری در بخش پشتیبانی می‌تواند به ارائه خدمات سطح بالا منجر شود.

به‌عنوان مثال استفاده از چت مبتنی بر هوش مصنوعی می‌تواند یک راهکار جدید باشد.

این ربات‌ها می‌توانند به سوالات مشتری درباره محصول، آموزش،‌ رفع مشکل و هدایت او کمک کنند.

چنین راه حلی که قادر به ارائه پاسخ‌های دقیق و دوستانه است در ۲۴ ساعت شبانه‌روز است،

تجربه خوبی برای مشتریان رقم خواهد زد. زمان طولانی انتظار یا ارائه پشتیبانی ضعیف

توسط نیروی آموزش‌ندیده می‌تواند بر حفظ مشتری تاثیرگذار باشد،

به همین دلیل است که می‌توان نوآوری را ابزاری قدرتمند برای ارتقای تجربه مشتری از یک پایگاه قوی دانست.

همین کار ساده یک تجرجه عالی را می سازد و یک تجربه عالی مشتری را تبدیل به طرفدار فوق‌العاده خواهد کرد.

مشتریان خیلی خوب متوجه این موضوع می‌شوند که چه زمانی از سمت برند در اولویت قرار گرفته‌اند

و چه زمانی نادیده گرفته شده‌اند.

منبع:www.allbusiness.com

ادامه مطلب
از-دست-رفتن-اعتماد-مشتری-و-مشکلات-برند

از دست رفتن اعتماد مشتری و مشکلات برند

برند سازی کاری بس دشوار است.

سال­ها کار، تمرکز و تعهد لازم است تا یک ارتباط واقعی میان برند و مصرف کنندگان برقرار شود

و برند در ذهنشان ریشه دواند.

در ادامه برای نیل به این موفقیت شما باید هوشمندانه تصمیم بگیرید و خلاقانه عمل کنید.

غالبا اشتباهات شرکت­ها در ذهن مردم جا خوش می‌کنند و تبدیل به کابوسی می‌­شوند

که می‌­توانند تاثیری طولانی مدت و مخرب بر روی آینده برند بگذارند.

پیشنهاد می‌کنیم مطلب «استراتژی گاو بنفش چیست؟» را هم بخوانید.

در ادامه به شرح برخی کابوس­های احتمالی پیش روی کسب و کار­ها و چگونگی

جلوگیری از بروز آن­ها نگاهی می اندازیم:

نقض و اختلال در داده‌های اطلاعاتی جرائم اینترنتی معضل بزرگی برای برند­ها به شمار می‌­روند.

شرکت هواپیمایی «بریتیش ایرویز» در سال ۲۰۱۹ به دلیل نقض داده­ها ۱۸۳ میلیون پوند جریمه شد

که تا آن زمان مشابه آن دیده نشده بود.

نقض داده­‌ها و از دست دادن اطلاعات مشتریان، باعث می‌­شود تا اعتماد به برند از بین برود.

در نتیجه این فرضیه در ذهن مشتریان شکل می­‌گیرد که کسب و کار مورد نظر به اندازه کافی

مراقب اطلاعات شخصی آن­ها نیست.

این موضوع در آینده بر روی انتخاب میان شما و رقبایتان تاثیر خواهد گذاشت.

جهت دفاع از خود در برابر احتمال نقض داده­‌ها، سرمایه گذاری

در زمینه امنیت سایبری از اهمیت فراوانی برخوردار است.

عدم استفاده درست از شبکه­ های اجتماعی رسانه‌­های اجتماعی به عنوان یک ابزار مهم به برند­ها فرصت می‌­دهند

تا بیش از پیش جنبه­‌های مثبت شرکت خود را به نمایش بگذارند.

در ادامه تعامل مستقیم و گسترده با مخاطبان ارزش برند را بالا می­‌برد.

با این وجود استفاده نادرست از شبکه­‌های اجتماعی مشکلاتی اساسی را پیش پای برند قرار می­‌دهد.

برای مثال کمپینی را در نظر بگیرید که ظاهرا مثبت است.

کمپین #McDStores مک دونالد خوب شروع شد

اما در نهایت راه را برای به اشتراک گذاری

داستان­های منفی، چاقی و مسمومیت‌­های غذایی ناشی از

مصرف محصولات برند توسط کاربران با دیگران باز کرد.

مورد تمسخر قرار گرفتن در شبکه­‌های اجتماعی تاثیری منفی بر روی تصویر برند می­‌گذارد.

مهم این است که حین ایده پردازی برای پروژه­‌ها در شبکه­‌های اجتماعی، مراقب باشیم

که به هیچ وجه امکان استفاده منفی از آن­ها وجود نداشته باشد.

از جمله گام­های زیادی که می­‌شود در این راه برداشت راه اندازی کمپین حول محور داستان­های مثبت است.

اقدامات غیر اخلاقی اقدامات غیر اخلاقی احتمالا بدترین انتخابی است

که یک کسب و کار می­‌تواند داشته باشد.

متاسفانه از این موارد در شبکه‌­های اجتماعی فراوان دیده می‌­شود.

برای مثال مطالعات جدید نشان داد که مردم اکثرا معتقدند مبالغه در بیان حقیقت،

استفاده از تصاویر غیر واقعی یا تغییر یافته و پنهان کاری به نوعی غیر اخلاقی است.

۴۳ درصد از مردم بر این باورند که فشار آوردن از سوی برند­ها برای افزایش فروش کاری غیر اخلاقی است.

شاید برخی برند­ها این حرکت را عادی تلقی کنند اما واقعا مشتریان را از خرید منصرف خواهند کرد.

www.brandingmag.com

ادامه مطلب
نگاهی-به-فرآیند-انتخاب-سازگاری-محصول-و-کسب و کار

نگاهی به فرآیند انتخاب سازگاری محصول در استراتژی کسب و کار ها

کسب و کار هر کس مهم ترین بخش مالی و حتی در برخی از شرایط مهم ترین بخش زندگی اوست.

اولویت شناخت بازار هدف و رقبا همیشه در بالاترین سطح هر کسب و کاری قرار دارد.

بدیهی است بعد از شناخت درست از وضعیت کسب و کار خود نیازمند استراتژی موفق و نتیجه بخش هستیم.

در ادامه با برش همراه باشید که سازگاری استراتژی کسب و کار خود را با محصول قابل ارائه بررسی کنیم :

پیشنهاد می‌کنیم مطلب «استراتژی گاو بنفش چیست؟» را هم بخوانید.

در رقابت تنگاتنگ عرصه کسب‌ و کار، بی‌شک توسعه تجارت یکی از بازوهای اصلی

برای پیشی گرفتن از رقیبان است

و استراتژی‌های مختص به خود را می‌طلبد.

یکی از تلاش‌هایی که در این راستا صورت می‌گیرد «انطباق محصول» یا «سازگاری محصول»

برای فروش در بازارهای جدید یا خارجی است.

انطباق محصول به‌عنوان یک استراتژی شناخته می‌شود

که در آن محصولات یا خدمات بر اساس نیازها و ارزش‌های بازارهای جدید،

سفارشی‌سازی و اصلاح می‌شوند و در نتیجه این فرآیند،

محصولی جدید طراحی و تولید می‌شود.

به بیانی دیگر این فرآیند شیوه درک یک محصول به اشکال مختلف است.

در استراتژی انطباق، تجزیه و تحلیل و درک نیازهای بازارهای هدف راهنمای ایجاد تغییرات است،

که می‌تواند به‌وسیله مطالعات یا نظرسنجی‌های مستقیم از مشتریان صورت بگیرد

یا از تحقیقات موجود برای تجزیه و تحلیل روندها، شکاف‌های بازار و بینش مشتری برای دستیابی به آن استفاده کرد.

از جمله عواملی که در این روند تاثیرگذار هستند می‌توان از چنین نمونه‌هایی نام برد:

  • عوامل فرهنگی

  • شرایط اقلیمی

  • ترجیحات مشتری

  • قدرت خرید مشتری

  • قوانین مالیاتی

  • محدودیت‌ها

  • استانداردهای کیفیت

  • استانداردهای ایمنی

استانداردسازی محصول

ممکن است مفهوم سازگاری محصول شبیه به «استانداردسازی محصول» به‌نظر برسد.

هرچند که این دو مفهوم درباره تولید و فروش محصول به مشتریان است، اما تفاوت‌هایی وجود دارد:

  • در روند انطباق محصول، تغییراتی در ویژگی‌های محصول، برای جذابیت بیشتر محصول در بازار هدف، اعمال می‌شود، اما در استانداردسازی، یکنواختی برای همه یا چند بازار حفظ می‌شود.
  • استانداردسازی فقط روی یک محصول یکنواخت بدون تغییر کار می‌کند، به این ترتیب استفاده از فرآیندهای تولید انبوه راحت‌تر است و بهره‌وری افزایش پیدا می‌کند.
  • تولید یک محصول یکنواخت در فرآیند استانداردسازی منجر به صرفه‌جویی در هزینه‌ها خواهد شد. تولید کالا بر اساس بازارهای متفاوت، هزینه‌های بیشتری را در پی دارد.
  • استانداردسازی فقط یک محصول را در دسترس مشتریان قرار می‌دهد، در حالی‌که انطباق محصول با فراهم آوردن انتخاب‌های بیشتر امکان جذب مشتریان متنوع‌تری را ایجاد می‌کند.

تهیه یک استراتژی انطباق‌سازی دقیق می‌تواند تضمینی برای دستیابی به نتیجه مطلوب و مورد انتظار باشد. این سند راهبردی از چند جزء اساسی تشکیل می‌شود تا بتواند نیازهای بازار جدید را برآورده سازد:

  • تحقیق در مورد مشتری برای درک افکار، علایق و نیازهای آنها که از طریق ارتباط با مشتریان در بازار هدف یا استفاده از کارشناسانی که توانایی شناسایی ارزش‌های فرهنگی یا استانداردهای لازم را دارند صورت می‌گیرد.
  • تحقیق و ارزیابی در مورد تاثیرات بالقوه فرآیند صادرات می‌تواند زمان و هزینه‌های مربوط به تطبیق محصولات با نیازهای بازارهای مختلف را تعیین و همچنین پتانسیل‌های بازار هدف را شناسایی کند.
  • نحوه بازاریابی و طراحی کمپین‌هایی مطابق با ارزش‌های فرهنگی یا ترجیحات بازارهای خاص که بتواند برای مخاطبان جدید جذاب باشد.
  • تحقیق در مورد نحوه قیمت‌گذاری مناسب برای بازار هدف از ابعاد تعیین‌کننده در جذب مشتریان است تا مشخص شود مشتریان بابت محصولی که احساس راحتی با آن را دارند به چه اندازه هزینه می‌کنند.

سازگاری محصول شامل چندین نوع مختلف می‌شود که برای ایجاد تغییرات و دستیابی به بازارهای جدید مورد استفاده قرار می‌گیرند:

انطباق ملموس: این نوع از انطباق به جنبه‌های فیزیکی یک محصول ارتباط دارد که شامل تغییراتی پیرو اولویت‌های مشتری خارجی و هنجارهای فرهنگی آن می‌شود. مثل همسان‌سازی منوی غذایی یک رستوران زنجیره‌ای بر اساس فرهنگ مشتریان خارجی یا تغییر بسته‌بندی کالا برای صادرات.

انطباق ناملموس: برخی سازگاری‌ها روی جنبه‌های غیرفیزیکی محصولات اتفاق می‌افتد. برای مثال می‌توان به تغییر نام یک محصول به دلیل معنای نامناسب نام موجود در بازار خارجی اشاره کرد یا طراحی پیام‌های جدید بر اساس فرهنگ مشتریان خارجی برای به‌دست آوردن سهم بازار جدید.

انطباق تبلیغاتی: این شیوه به تغییر نحوه تبلیغ برای سازگاری با بازارهای خارجی اشاره دارد. با انطباق تبلیغاتی بهترین شیوه تبلیغات برای جلب توجه و اثرگذاری بیشتر انتخاب می‌شود. ممکن است در یک بازار بیلبوردها جوابگو باشند و در بازاری دیگر تبلیغات رادیویی بهترین نتیجه را رقم بزنند. همچنین می‌توان جنبه بصری مواد بازاریابی را بومی‌سازی کرد.

منبع:

www.indeed.com

www.mbaskool.com

ادامه مطلب
تیکت جدید